این در اصل پیام امید برای تبعیدیان به بابل و نیز همۀ کسانی بود که از خانههاشان رانده شده بودند. خدا وعده میدهد که بازماندگان اسرائیل به سرزمین مادریشان بازخواهند گشت، آنان از دورترین نقاط زمین جمع شده، فدیه داده خواهند شد و از دست دشمنانشان رهانیده خواهند شد. احسان خداوند را خواهند دید و از آن شاد خواهند شد.
هنگامی که امپراتوری بابل مغلوب شد، بسیاری از تبعیدیان بازگشتند، اما بنیاسرائیل در حقیقت به خدا روی نیاوردند و تاریخ طولانی شکستها و توبههای مکرر آنان محکوم به تکرار بود. در این ایام کریسمس، همچنان که بهسوی عید ظهور میرویم، به این میاندیشیم که چگونه این نبوت باستانی در عیسی بر تمام جهان گشوده شد و به مفهومی درونی و روحانی از نو تفسیر شد.
تمام بشریت در کشوری دور در تبعید است، دور از خانۀ حقیقیاش در خدا. از چهار گوشۀ جهان، خدا مردم را نزد خود جمع خواهد کرد. آنان به بهایی بازخریده خواهند شد، به بهای حیات عیسی، حیات خدا در هیئت انسان- آنان از چنگال تمام نیروهایی که بشریت را اسیر کردهاند، از چنگال نفرت، حرص و غرور بازخریده خواهند شد. آنان با دانشی که خدا به ایشان عطا خواهد کرد، شاد خواهند شد. آنان شادمان خواهند شد زیرا به اورشلیم آسمانی وارد خواهند شد، شهر صلح و سعادت در خدا. ما نیز آنجا خواهیم بود.
مطالعهٔ کتاب مقدس
ارمیا ۳۱:۷-۱۴
خداوند چنین میفرماید: «به جهت یعقوب بانگ شادی سر دهید؛ برای سرآمدِ قومها فریاد برآورید؛ ندا در دهید و بستایید و بگویید: ”ای خداوند، قوم خود را نجات ده، باقیماندگان اسرائیل را!“ اینک آنان را از سرزمین شمال خواهم آورد، و از کَرانهای زمین جمع خواهم کرد. همراهشان کوران و لنگان، آبستنان و زنانِ زائو خواهند بود؛ آری، جماعتی عظیم بدین مکان باز خواهند گشت. گریان خواهند آمد، و من آنان را در حالی که التماس میکنند، باز خواهم آورد. ایشان را نزد نهرهای آب رهبری خواهم کرد، از راه همواری که در آن نلغزند. زیرا من پدر اسرائیل هستم، و اِفرایِم نخستزادۀ من است. ای قومها، کلام خداوند را بشنوید، و آن را در سرزمینهای دوردستِ ساحلی اعلام کنید؛ بگویید: ”آن که اسرائیل را پراکنده ساخت، ایشان را گرد میآوَرَد، و چنانکه شبان گلۀ خویش را میپایَد، او نیز از ایشان مراقبت خواهد کرد.“ زیرا خداوند یعقوب را فدیه داده، و او را از دست کسانی که از او نیرومندتر بودند، رهانیده است. ایشان آمده، بر بلندای صَهیون فریاد شادمانی سر خواهند داد، و از احسان خداوند شاد و خرم خواهند شد، از غَله و شراب و روغن، و از گله و رمه. جانشان چون باغی سیراب خواهد شد، و دیگر پژمرده نخواهند بود. آنگاه دوشیزگان شادیکنان خواهند رقصید، و مردانِ جوان و پیران شادی خواهند کرد. من ماتمشان را به خوشی بَدَل خواهم کرد؛ تسلیشان خواهم داد، و به جای اندوه بدیشان شادمانی خواهم بخشید. جان کاهنان را به خوراکِ فراوان سیر خواهم ساخت، و قوم من از احسان من مملو خواهند شد؛» این است فرمودۀ خداوند. '
مزمور ۱۴۷:۱۳-۲۰
زیرا او پشتبندهای دروازههایت را مستحکم میگرداند، و فرزندانت را در اندرونت برکت میدهد. او صلح را بر مرزهایت حکمفرما میسازد، و تو را به مغز گندم سیر میگرداند. فرمان خود را بر زمین میفرستد، و کلام او بهسرعت میدود. برف را چون پشم ارزانی میدارد، و ژاله را همچون خاکستر میپراکند. تگرگ را چون خُردهنانها فرو میریزد، کیست که در برابر سرمای او تواند ایستاد؟ او کلام خود را میفرستد و آنها را آب میکند، باد خویش را میوزاند و آبها روان میشود. کلام خود را به یعقوب بیان میدارد، و فرایض و قوانین خود را به اسرائیل. او با هیچ قومی چنین نکرده است، و قوانین او را نشناختهاند. هللویاه!'
افسسیان ۱:۳-۱۴
متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح، که ما را در مسیح به هر برکت روحانی در جایهای آسمانی مبارک ساخته است. زیرا پیش از آفرینش جهان، ما را در وی برگزید تا در حضورش مقدّس و بیعیب باشیم. و در محبت، بنا بر قصد نیکوی ارادۀ خود، ما را از پیش تعیین کرد تا به واسطۀ عیسی مسیح از مقام پسرخواندگی او برخوردار شویم؛ تا بدین وسیله فیض پرجلال او ستوده شود، فیضی که در آن محبوب بهرایگان به ما بخشیده شده است. در او، ما به واسطۀ خون وی رهایی یافتهایم، که این همان آمرزش گناهان است، که آن را به اندازۀ غنای فیض خود، همراه با حکمت و فهم کامل، بهفراوانی به ما بخشیده است. او راز ارادۀ خود را به ما شناسانید، بنا بر قصد نیکوی خود که در مسیح نمایان ساخت به جهت ادارۀ امورِ کمالِ دوران. و آن اراده این است که همه چیز را، خواه آنچه در آسمان و خواه آنچه بر زمین است، در یکی یعنی مسیح گرد آورد. ما نیز در وی میراث او گشتیم، زیرا بنا بر قصد او که همه چیز را مطابق رأی ارادۀ خود انجام میدهد، از پیش تعیین شده بودیم. تا ما که نخستین کسانی بودیم که به مسیح امید بستیم، مایۀ ستایشِ جلال او باشیم. و شما نیز در او جای گرفتید، آنگاه که پیامِ حقیقت، یعنی بشارتِ نجات خود را شنیدید؛ و در او نیز چون ایمان آوردید، با روحالقدسِ موعود مُهر شدید، که بیعانۀ میراث ماست برای تضمین رهاییِ آنان که از آنِ خدایند، تا جلال او ستوده شود. '
یوحنا ۱:۱۸-۱
در آغاز کلام بود و کلام با خدا بود و کلام، خدا بود؛ همان در آغاز با خدا بود. همه چیز به واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ چیز بدون او پدیدار نگشت. در او حیات بود و آن حیات، نور آدمیان بود. این نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی آن را درنیافت. مردی آمد که از جانب خدا فرستاده شده بود؛ نامش یحیی بود. او برای شهادت دادن آمد، برای شهادت بر آن نور، تا همه به واسطۀ او ایمان آورند. او خودْ آن نور نبود، بلکه آمد تا بر آن نور شهادت دهد. آن نور حقیقی که به هر انسانی روشنایی میبخشد، براستی به جهان میآمد. او در جهان بود، و جهان به واسطۀ او پدید آمد؛ امّا جهان او را نشناخت. او به مُلک خویش آمد، ولی قومِ خودش او را نپذیرفتند. امّا به همۀ کسانی که او را پذیرفتند، این حق را داد که فرزندان خدا شوند، یعنی به هر کس که به نام او ایمان آورْد؛ آنان که نه با تولدی بشری، نه از خواهشِ تن و نه از خواستۀ یک مرد، بلکه از خدا تولد یافتند. و کلام، انسان شد و در میان ما مسکن گزید. ما بر جلال او نگریستیم، جلالی شایستۀ آن پسر یگانه که از جانب پدر آمد، پر از فیض و راستی. یحیی بر او شهادت میداد و ندا میکرد که «این است کسی که دربارهاش گفتم: ”آن که پس از من میآید بر من برتری یافته، زیرا پیش از من وجود داشته است“.» از پُری او ما همه بهرهمند شدیم، فیض از پی فیض. زیرا شریعت به واسطۀ موسی داده شد؛ فیض و راستی به واسطۀ عیسی مسیح آمد. هیچکس هرگز خدا را ندیده است. امّا آن پسر یگانه که در آغوش پدر است، همان او را شناسانید. '