رابرت لوئیس استیونسون میگفت که «امیدوارانه سفرکردن، بهتر است از رسیدن به مقصد». با اینحال، قوم اسرائیل هنگام سرگردانی در بیابان، چنین روحیهای نداشتند. سفر ما در ایام روزه، آشکارا هدفی را دنبال میکند -اینکه باید در جمعةالصلیب با آمادگی کامل، خود را به پای صلیب برسانیم.
اما چگونه آماده شویم تا با روشهایی جدیدتر و عمیقتر وارد رازهای مصائب و قیام مسیح شویم؟ این حقیقت که ما در مرگ و در قیام مسیح با او متحد شدهایم، چیزی نیست که یک بار و برای همیشه اتفاق بیفتد، بلکه حقیقتی است که باید آن را دوباره و دوباره و هرچه بیشتر، در طول حیات مسیحی خود کشف کنیم.
در ایام روزه، ما به سفری از جنس تعمق دعوت میشویم: اکنون چه کسی هستیم؟ در طول ۱۲ ماه گذشته، به چه شکل در مسیح رشد کردهایم؟ و مخصوصاً اینکه، هنوز چه چیزهایی کم داریم؟ برای آموختن، شفاگرفتن، نجاتیافتن و تبدیلشدن باید به کجا برویم؟ امسال باید چه چیزهایی را به پای صلیب بیاوریم؟
شاید ما نیز مانند قوم اسرائیل نیاز داریم تا ناگهان بهوسیلۀ شکستهای زندگی ایمانی خود، متوقف شویم.
اما خبر خوش این است که آنچه خدا در فهرست کارهای ما قرار میدهد، در فهرست کارهای خودش نیز هست. هرچه بیشتر جرأت کنیم زندگی خود را نزد مسیحِ مصلوب که چون مار برنجین برافراشته شد، بیاوریم، بیشتر بهواسطۀ حیات قیامکردۀ او تبدیل خواهیم شد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
اعداد ۲۱:۴-۹
بنیاسرائیل از کوه هور به راه دریای سرخ کوچ کردند تا سرزمین اَدوم را دور زنند. اما قوم در بین راه ناشکیبا شده، بر ضد خدا و موسی گفتند: «چرا ما را از مصر برآوردید تا در بیابان بمیریم؟ زیرا اینجا نه نان هست و نه آب، و جان ما از این خوراک ناچیز کراهت دارد.» آنگاه خداوند مارهای آتشین در میان قوم فرستاد و آنها قوم را نیش زدند به گونهای که شمار بسیاری از اسرائیل مردند. پس قوم نزد موسی آمده، گفتند: «ما گناه ورزیدهایم، زیرا بر ضد خداوند و بر ضد تو سخن گفتهایم. پس نزد خداوند دعا کن تا مارها را از ما دور کند.» و موسی برای قوم دعا کرد. خداوند به موسی گفت: «ماری آتشین بساز و آن را بر تیرکی قرار ده؛ هر مارگزیدهای که بر آن بنگرد، زنده خواهد ماند.» پس موسی ماری برنجین ساخت و آن را بر تیرکی نهاد. و چنین شد که اگر مار کسی را میگزید، او بر مار برنجین مینگریست، و زنده میماند. '
مزمور ۱۰۷:۱-۳، ۱۷-۲۲
خداوند را سپاس گویید، زیرا که او نیکو است و محبتش تا ابدالآباد است! چنین گویند فدیهشدگان خداوند، که ایشان را از تنگی فدیه داده است، و از سرزمینها گِردشان آورده است، از شرق و غرب، از شمال و جنوب. برخی به واسطۀ راههای عِصیانگرانۀ خود احمق گردیدند، و به سبب تقصیرات خویش ستم دیدند. جان ایشان از هر خوراکی کراهت داشت، و به دروازههای مرگ نزدیک آمدند. آنگاه در تنگی خویش نزد خداوند فریاد برآوردند، و ایشان را از تنگیهایشان نجات بخشید. کلام خود را فرستاد و شفایشان داد، و ایشان را از نابودی خلاصی بخشید. پس خداوند را به سبب محبتش سپاس گویند، به جهت کارهای شگفتانگیزش برای بنیآدم. قربانیهای تشکر تقدیم کنند، و با فریاد شادی کارهای او را بازگویند. '
افسسیان ۲:۱-۱۰
و امّا شما به سبب نافرمانیها و گناهان خود مرده بودید، و زمانی در آنها گام میزدید، آنگاه که از روشهای این دنیا و از رئیس قدرت هوا پیروی میکردید، از همان روحی که هماکنون در سرکشان عمل میکند. ما نیز جملگی زمانی در میان ایشان میزیستیم، و از هوای نَفْس خود پیروی میکردیم و خواستهها و افکار آن را به جا میآوردیم؛ ما نیز همچون دیگران، بنا به طبیعت خود محکوم به غضب خدا بودیم. امّا خدایی که در رحمانیت دولتمند است، بهخاطر محبت عظیم خود به ما، حتی زمانی که در نافرمانیهای خود مرده بودیم، ما را با مسیح زنده کرد - پس، از راه فیض نجات یافتهاید؛ و با مسیح برخیزانید و در جایهای آسمانی با مسیحْ عیسی نشانید، تا در عصر آینده، فیض غنی و بیمانند خود را در مسیحْ عیسی، به واسطۀ مهربانی خود نسبت به ما نشان دهد. زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافتهاید - و این از خودتان نیست، بلکه عطای خداست - و نه از اعمال، تا هیچکس نتواند به خود ببالد. زیرا ساختۀ دست خداییم، و در مسیحْ عیسی آفریده شدهایم تا کارهای نیک انجام دهیم، کارهایی که خدا از پیش مهیا کرد تا در آنها گام برداریم. '
یوحنا ۳:۱۴-۲۱
همانگونه که موسی آن مار را در بیابان برافراشت، پسر انسان نیز باید برافراشته شود، تا هر که به او ایمان آوَرَد، حیات جاویدان داشته باشد. «زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد. زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند، بلکه فرستاد تا به واسطۀ او نجات یابند. هر که به او ایمان دارد محکوم نمیشود، امّا هر که به او ایمان ندارد، هماینک محکوم شده است، زیرا به نام پسر یگانۀ خدا ایمان نیاورده است. و محکومیت در این است که نور به جهان آمد، امّا مردمان تاریکی را بیش از نور دوست داشتند، چرا که اعمالشان بد است. زیرا هر آن که بدی را به جا میآورَد از نور نفرت دارد و نزد نور نمیآید، مبادا کارهایش آشکار شده، رسوا گردد. امّا آن که راستی را به عمل میآورَد نزد نور میآید تا آشکار شود که کارهایش به یاری خدا انجام شده است.» '