نان روزانه

کلام امروز: یوحنا ۱۳:‏۲۱-‏۳۰ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمورهای ۱۱۰، ۱۱۱ و ۱۱۲حزقیال ۳۳:‏۲۱ تا آخر

تاریکی خیانت یهودا هیچ‌گاه از یاد کلیساهای نخستین بیرون نرفت، حتی در پرتوِ رستاخیز عیسی. پطرس مکرراً به این واقعیت اشاره فرموده که به عیسی خیانت شد (اعمال ۱:‏۱۶ و ۲:‏۲۳)، و پولس نیز چنین کرد (اول قرنتیان ۱۱:‏۲۳). هرآنچه در اینجا می‌خوانیم، حکایت از این دارد که کار یهودا، پیروان عیسی را غافل‌گیر کرد. ایشان تصور کردند که او از سر سفره برخاست تا مانند همیشه، سرگرم انجام کارهایش گردد.

در آن شب عید پِسَخ، به نظر می‌رسد که فقط عیسی می‌دانست چه اتفاقاتی در انتظار او و یهودا هستند. وقتی میزبان ضیافت، به کسی نانی را می‌داد که در غذا فرو برده، برای آن شخص افتخار به شمار می‌آمد. آیا این آخرین تلاش عیسی بود تا باعث شود یهودا تصمیمش را تغییر دهد؟ یا اینکه راهی بود برای آنکه عیسی در کار یهودا سهیم شود (و این تصویری است پریشان‌کننده). آیا گناه یهودا کاملاً خارج از حیطۀ اثربخشیِ نجات بود؟ یا آیا ممکن بود که بخشایشی که از صلیب به سوی همۀ زمان‌ها و مکان‌ها جاری شد، کافی بود تا یهودا را تا خودکشی‌اش همراهی کند و راهی برای بازگشت به نزد خدا به او ارائه دهد؟

زمانی که یهودا از آن اتاق قدم به تاریکی شب گذاشت، در دلش چه می‌گذشت؟ تئوری‌های مبتکرانۀ بسیاری هست برای توجیه کاری که یهودا با رفیقش کرد، اما در عمل، کسی علت آن را نمی‌داند. این امر مرا به اندیشیدن دربارۀ دوستانی سوق می‌دهد که به آنها خیانت کرده‌ام، خصوصاً در مسائل کوچک. چرا این کارها را انجام دادم؟ آخر چرا؟ آیا شما هم چنین فکری می‌کنید؟

دعای امروز

ای خداوند متبارک،
ای تو که مقرر فرمودی تا کتب مقدس برای یادگیری ما نوشته شود:
مدد فرما تا به آنها گوش فرا دهیم، آنها را بخوانیم، علامت بزنیم،
بیاموزیم، و در درون خود هضم کنیم،
آن سان که به‌واسطۀ شکیبایی، و تسلای حاصل از کلام مقدست،
امید به حیات جاویدان را گرم در آغوش بفشاریم و برای همیشه به آن بچسبیم،
همان امید که در نجات‌دهنده‌مان عیسای مسیح، به ما عنایت فرموده‌ای،
که با تو زنده است و سلطنت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

یوحنا ۱۳:‏۲۱-‏۳۰

عیسی پس از آنکه این را گفت، در روح مضطرب شد و آشکارا اعلام داشت: «آمین، آمین، به شما می‌گویم، یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد.» شاگردان به یکدیگر نگریسته، در شگفت بودند که این را دربارۀ که می‌گوید. یکی از شاگردان، که عیسی دوستش می‌داشت، نزدیک به سینۀ او تکیه زده بود. شَمعون پطرس با اشاره از او خواست تا از عیسی بپرسد منظورش کیست. پس او کمی به عقب متمایل شد و بر سینۀ عیسی تکیه زد و پرسید: «سرور من، او کیست؟» عیسی پاسخ داد: «همان که این تکه نان را پس از فرو بردن در کاسه به او می‌دهم.» آنگاه تکه‌ای نان در کاسه فرو برد و آن را به یهودا پسر شَمعون اَسخَریوطی داد. یهودا چون لقمه را گرفت، در دم شیطان به درون او رفت. آنگاه عیسی به او گفت: «آنچه در پی انجامِ آنی، زودتر به انجام رسان.» امّا هیچ‌یک از کسانی که بر سفره نشسته بودند، منظور عیسی را درنیافتند. بعضی گمان بردند که چون یهودا مسئول دخل و خرج است، عیسی به او می‌گوید که آنچه برای عید لازم است بخرد، یا آنکه چیزی به فقرا بدهد. پس از گرفتن لقمه، یهودا بی‌درنگ بیرون رفت. و شب بود.

مزمورهای ۱۱۰، ۱۱۱ و ۱۱۲

خداوند به خداوندگار من گفت: «به دست راست من بنشین تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم.» خداوند عصای اقتدار تو را از صَهیون دراز خواهد کرد؛ در میان دشمنانت فرمانروایی کن. در روزی که به جنگ روی قوم تو با رغبت داوطلب خواهند شد. آراسته به شکوهی مقدس، جوانان تو چون شبنم از رَحِمِ فجر نزد تو حاضر خواهند بود. خداوند سوگند خورده و نظرش را تغییر نخواهد داد که: «تو جاودانه کاهن هستی، در رتبۀ مِلکیصِدِق.» خداوند بر دست راست توست! او در روز خشم خود پادشاهان را در هم خواهد کوبید. او قومها را داوری خواهد کرد و آنها را از لاشها پر خواهد ساخت و سران را در سرتاسر زمین خواهد کوبید. او از نهر کنار راه خواهد نوشید؛ بنابراین سَرِ خویش را بر خواهد افراشت.'<hr>'هَلِلویاه! خداوند را با تمامی دل سپاس خواهم گفت، در شورای صالحان، در میان جماعت. کارهای خداوند عظیم است؛ آنان که از آنها لذت می‌برند، جملگی در آنها غُور می‌کنند. کار او پر از جلال و شکوه است، و عدالتش پایدار، تا به ابد! او خویشتن را به کارهای شگفتش شهره ساخته است؛ خداوند فیاض و رحیم است. او ترسندگان خود را روزی می‌دهد، و عهد خویش را تا به ابد یاد می‌دارد. قوّت کارهای خویش را بر قوم خود اعلام داشته، تا میراث قومها را بدیشان عطا فرماید. اعمال دستهایش حق و عدل است، و جملۀ احکامش قابل اعتماد. پایدارند تا ابد‌الآباد، و در راستی و درستی وضع گردیده‌اند. فدیه را برای قوم خود فرستاد، و عهد خویش را جاودانه حکم فرمود؛ قدوس و مَهیب است نام او! ترس خداوندآغاز حکمت است، آنان را که به احکام او عمل می‌کنند فهمِ نیکوست. ستایش او تا به ابد پایدار است!'<hr>'هَلِلویاه! خوشا به حال کسی که از خداوند می‌ترسد، و از انجام فرمانهای او لذت بسیار می‌برَد. فرزندانش از دلاوران زمین خواهند بود، نسل صالحان مبارک خواهد بود. دولت و توانگری در خانۀ اوست، و پارسایی‌اش جاودانه پایدار است. در تاریکی، نور برای صالحان طلوع می‌کند، برای شخص فیاض و رحیم و پارسا. فرخنده است شخص سخاوتمند و قرض‌دهنده، که در کارهای خویش با انصاف است. زیرا پارسا هرگز جنبش نخواهد خورد؛ او تا به ابد در یادها می‌ماند. از خبر بد نخواهد ترسید؛ دلش مستحکم است و بر خداوند توکل دارد. دل او پایدار است و نخواهد ترسید، تا آن هنگام که پیروزمندانه بر خصمانش بنگرد. با گشاده‌دستی به نیازمندان بخشیده، پارسایی‌اش جاودانه پاینده است؛ شاخش با عزّت برافراشته خواهد شد. شریر این را می‌بیند و به خشم می‌آید، و دندان بر هم ساییده، تباه می‌گردد؛ آرزوی شریران نقش بر آب خواهد شد!

حزقیال ۳۳:‏۲۱ تا آخر

در روز پنجمِ ماه دهم از دوازدهمین سال تبعید ما، مردی که از اورشلیم گریخته بود، نزد من آمد و گفت: «شهر سقوط کرده است!» شامگاهِ پیش از آمدنِ آن مرد فراری، دست خداوند بر من قرار گرفته و دهانم را گشوده بود. پس چون آن مرد صبحگاهان نزد من آمد، دهانم گشوده بود و دیگر گنگ نبودم. آنگاه کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «ای پسر انسان، ساکنان ویرانه‌های سرزمین اسرائیل پیوسته می‌گویند: ”ابراهیم تنها یک تن بود اما مالک این سرزمین شد؛ ما امروز بسیاریم، پس به‌یقین این زمین به ملکیت ما داده شده است!“ بنابراین به آنان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: شما گوشت را با خونش می‌خورید و چشمان خود را به سوی بتهای بی‌ارزش خویش برمی‌افرازید و خون می‌ریزید؛ پس آیا سزاوار است که مالک این سرزمین شوید؟ شما بر شمشیرتان توکل دارید و اعمال کراهت‌آور به جای می‌آورید و هر یک از شما زن همسایۀ خویش را نجس می‌سازید؛ پس آیا سزاوار است که مالک این سرزمین شوید؟! «به آنان بگو خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: به حیات خودم قسم، آنان که در ویرانه‌هایند به شمشیر خواهند افتاد، آنان را که در صحرایند خوراک حیوانات خواهم ساخت، و آنان که در دژها و غارهایند به طاعون خواهند مرد. این سرزمین را ویران و متروک خواهم ساخت و غرورِ قوّتش پایان خواهد پذیرفت و کوههای اسرائیل چنان ویران خواهد شد که دیگر کسی از آنها گذر نخواهد کرد. چون این سرزمین را به سبب همۀ اعمال کراهت‌آوری که ایشان به جای آورده‌اند ویران و متروک سازم، آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم. «و اما تو ای پسر انسان، قومت کنار دیوارها و به درگاه خانه‌ها با یکدیگر دربارۀ تو سخن می‌گویند و هر یک دیگری، یعنی برادر خود را خطاب کرده، می‌گوید: ”بیایید و کلامی را که از جانب خداوند صادر شده است، بشنوید!“ آنان چنانکه از قوم انتظار می‌رود، نزدت می‌آیند و همچون قوم من در برابرت می‌نشینند و سخنانت را می‌شنوند، اما آن را به جا نمی‌آورند؛ زیرا به زبان خود سخنان مهرآمیز می‌گویند اما دل ایشان در پی منافع نامشروع است! و اینک تو برای ایشان همچون کسی هستی که سرودهای عاشقانه می‌خواند و صدای زیبا دارد و نیک می‌نوازد، زیرا سخنان تو را می‌شنوند، اما آن را به جا نمی‌آورند! چون این واقع شود، و هان در شُرُف وقوع است، آنگاه خواهند دانست که نبی‌ای در میان ایشان بوده است.»

 

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.