نان روزانه

کلام امروز: متی ۲۴‏:‏۱‏-‏۱۴ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور۸۰مزمور۸۲پیدایش ۶‏:‏۱۱ - ۷‏:‏۱۰

در طول تاریخ، برخی تلاش کرده‌اند تاریخ بازگشت مسیح را پیش‌بینی کنند، حال آنکه عیسی با تأکید هشدار داده بود که کسی چنین نکند (متی ۲۵‏:‏۱۳). شکست‌های پی‌در‌پی نیز ظاهراً نمی‌توانند آنان را دلسرد کنند! در زمان نگارش این مطلب، اخیراً با دو پیشگویی در مطبوعات روبه‌رو بوده‌ایم که به حقیقت نپیوستند: نخست آنکه قرار بود زمین در مسیر برخورد با شهاب‌سنگی عظیم قرار داشته باشد، و دوم اینکه همهٔ ما قرار بود در اثر جابه‌جایی ناگهانی قطب‌های زمین، از بین برویم.
در نگاه نخست، به‌نظر می‌رسد قرائت امروز چنین فرضیاتی را دامن می‌زند. این بخش، با چیزی که «آخرالزمان کوچک متی» نامیده شده، آغاز می‌شود: شاگردان عیسی، شکوه و عظمت معبد را تحسین کردند و عیسی نیز با پیشگویی نابودی کامل معبد به آنان پاسخ داد. با وجود آنکه شاگردان، بلافاصله نشانه‌ای در تأیید آن طلب کردند، به‌نظر می‌رسد نویسنده بیشتر بر این مسئله تأکید دارد که جامعهٔ مسیحیان، به‌جای هدر‌دادن انرژی و زمان با حدسیات بی‌فایده، باید برای بازگشت مسیح آماده باشد. حال در هر مکان و هر زمان که می‌خواهد اتفاق بیفتد.

کلمات رک و بی‌پردهٔ عیسی در مورد معبد برای شاگردان به‌منزلهٔ درسی روحانی در باب عدم وابستگی بود. به‌عبارت دیگر، ما باید در مقابل وابستگی به «چیزها» مقاومت کنیم. اهمیتی هم ندارد که آنها چقدر خوب یا باشکوه باشند. برای هدایای نیکوی دنیایی که خدا خلق کرده ارزش قائل شوید، اما بدانید که هیچ‌کدام از آنها همیشگی نیستند. «به آنچه در بالاست بیندیشید، نه به آنچه بر زمین است. زیرا مُردید و زندگی شما اکنون با مسیح در خدا پنهان است.» (کولسیان ۳‏:‏۲‏-‏۳)

دعای امروز

ای خدای قادر مطلق،
تو در مسیح، همه‌چیز را تازه می‌گردانی:
فقر طبیعت ما را با گنجینه‌های فیض خود، متحول کن،
و با تازه ساختن زندگی‌های ما، جلال آسمانی خود را آشکار بگردان؛
به‌واسطهٔ پسر تو و خداوندمان عیسای مسیح
که زنده است و با تو حکومت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، حال تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

متی ۲۴‏:‏۱‏-‏۱۴

هنگامی که عیسی معبد را ترک گفته، به راه خود می‌رفت، شاگردانش نزدش آمدند تا نظر او را به بناهای معبد جلب کنند. عیسی به آنان گفت: «همۀ اینها را می‌بینید؟ آمین، به شما می‌گویم، سنگی بر سنگ دیگر باقی نخواهد ماند، بلکه همه فرو خواهد ریخت.» وقتی عیسی بر کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد او آمده، گفتند: «به ما بگو این وقایع کِی روی خواهد داد و نشانۀ آمدن تو و پایان این عصر چیست؟» عیسی پاسخ داد: «به‌هوش باشید تا کسی گمراهتان نکند. زیرا بسیاری به نام من خواهند آمد و خواهند گفت، ”من مسیح هستم،“ و بسیاری را گمراه خواهند کرد. همچنین دربارۀ جنگها خواهید شنید و خبر جنگها به گوشتان خواهد رسید. امّا مشوش مشوید، زیرا چنین وقایعی می‌باید رخ دهد، ولی هنوز پایان فرا نرسیده. نیز قومی بر قوم دیگر و حکومتی بر حکومت دیگر بر خواهند خاست. و قحطیها و زلزله‌ها در جایهای گوناگون خواهد آمد. امّا همۀ اینها تنها آغاز درد زایمان است. «در آن زمان شما را تسلیم خواهند کرد تا آزار بسیار بینید، و شما را خواهند کشت. همۀ قومها به‌خاطر نام من از شما نفرت خواهند داشت. در آن روزها بسیاری از ایمان خود بازگشته، به یکدیگر خیانت خواهند کرد و از یکدیگر متنفر خواهند شد. پیامبران دروغینِ زیادی برخاسته، بسیاری را گمراه خواهند کرد. در نتیجۀ افزونی شرارت، محبت بسیاری به سردی خواهد گرایید. و این بشارت پادشاهی در سرتاسر جهان اعلام خواهد شد تا شهادتی برای همۀ قومها باشد. آنگاه پایان فرا خواهد رسید. امّا هر که تا به پایان پایدار بماند، نجات خواهد یافت.

مزمور۸۰

ای شبان اسرائیل، گوش فرا ده، ای که یوسف را همچون گله‌ای هدایت می‌کنی! ای که در میان کَروبیان بر تخت نشسته‌ای، تجلی فرما! پیش روی اِفرایِم، بِنیامین و مَنَسی، نیروی خویش را برانگیز، و به نجات ما بیا! خدایا، ما را بازآور! روی خود را تابان ساز تا نجات یابیم. ای یهوه، خدای لشکرها، تا چند شعله‌های خَشمت بر دعاهای قومت زبانه خواهد کشید؟ نان اشک بدیشان خورانیدی، و جام لبریز از اشک بدیشان نوشانیدی. ما را موضوع نزاع همسایگانمان می‌سازی، و دشمنان ما در میان خویش خندۀ تمسخر سر می‌دهند. ای خدای لشکرها، ما را بازآور؛ روی خود را تابان ساز تا نجات یابیم. تاکی از مصر برآوردی؛ قومها را بیرون راندی و آن را غرس کردی. زمین را پیش روی آن فراخ ساختی، پس ریشه گرفت و زمین را پر ساخت. کوهها را به سایۀ خود پوشانید، و سروهای تنومند را به شاخه‌هایش! شاخه‌های خود را تا به دریا پهن کرد، و ساقه‌هایش را تا به نهر. پس چرا دیوارهای آن را فرو ریختی تا هر رهگذری انگورهایش را برچیند؟ گرازهای جنگل ویرانش می‌کنند و جانوران صحرا در آن به چَرا مشغولند! ای خدای لشکرها، نزد ما بازگرد! از آسمان بنگر و ببین! به یاری این تاک بیا، به یاری نهالی‌که دست راست تو غرس کرد، و پسری که برای خود توانا ساختی. تاک تو را قطع کرده و به آتش سوزانده‌اند؛ باشد که از توبیخ روی تو هلاک گردند. باشد که دست تو بر مرد دست راستت قرار گیرد، بر آن پسر انسان که برای خود توانا ساختی. آنگاه از تو روی نخواهیم تافت؛ ما را زندگی بخش، تا نام تو را بخوانیم! ای یهوه خدای لشکرها، ما را بازآور؛ روی خود را تابان ساز، تا نجات یابیم.

مزمور۸۲

خدا در شورای الهی در جایگاه خود قرار گرفته، در میان ’خدایان‘ داوری می‌کند: «تا به کی ناعادلانه داوری خواهید کرد و از شریران جانبداری خواهید نمود؟ سِلاه بینوایان و یتیمان را دادرسی کنید، و حقِ ستمدیدگان و فقیران را بستانید! بینوایان و نیازمندان را خلاصی دهید، و آنان را از دست شریران برهانید!» هیچ نمی‌دانند و هیچ نمی‌فهمند، و در تاریکی گام برمی‌دارند؛ همۀ بنیانهای زمین به لرزه درآمده است. گفتم: «شما خدایانید، و جملگی پسران آن متعال هستید؛ اما همچون آدمیان خواهید مرد، و چون هر حاکم دیگر سرنگون خواهید شد.» خدایا برخیز و زمین را داوری فرما، زیرا تو قومها را جملگی به تصرف خواهی آورد.

پیدایش ۶‏:‏۱۱ - ۷‏:‏۱۰

باری، زمین در نظر خدا فاسد و آکنده از خشونت شده بود. و خدا زمین را دید که اینک فاسد گشته بود، زیرا که تمامی بشر راه خود را بر زمین فاسد کرده بودند. پس خدا به نوح گفت: «پایان تمامی بشر به حضورم رسیده است، زیرا زمین به سبب آنان آکنده از خشونت شده است. اینک آنان را با زمین نابود خواهم کرد. پس برای خود کشتی‌ای از چوب کوفر بساز، و حجره‌هایی در آن بنا کن، و درون و بیرونش را قیراندود نما. آن را این‌گونه بساز: درازای کشتی سیصد ذِراع، پهنایش پنجاه ذِراع و بلند‌ی‌اش سی ذِراع باشد. برای کشتی روزنه‌ای به اندازۀ یک ذِراع از بالای آن بساز. درِ کشتی را در پهلوی آن بگذار و طبقات پایین و وسط و بالا در آن بنا کن. زیرا اینک من توفانِ آب بر زمین می‌آورم تا هر ذی‌جسدی را که نَفَسِ حیات در آن باشد از زیر آسمان نابود سازم. هر چه بر زمین است، خواهد مرد. لیکن عهد خود را با تو استوار خواهم ساخت، و تو به کشتی در خواهی آمد؛ تو و پسرانت و زنت و زنان پسرانت، همراه تو. از همۀ جانداران، از هر ذی‌جسدی، جفتی از هر گونه، به درون کشتی ببر تا آنها را با خود زنده نگاه داری. نر و ماده باشند. از هر گونه پرنده، از هر گونه چارپا و از هر گونه خزندۀ زمین، جفتی از هر گونه نزد تو خواهند آمد تا آنها را زنده نگاه داری. همچنین از هر گونه آذوقۀ خوردنی برگیر و بیندوز، تا برای تو و آنها خوراک باشد.» پس نوح چنین کرد؛ او هرآنچه را که خدا به وی فرمان داده بود، به انجام رسانید.
آنگاه خداوند به نوح گفت: «تو و همۀ اهل خانه‌ات به کشتی درآیید، زیرا تو را در این عصر در حضور خود پارسا دیدم. از همۀ چارپایان طاهر، هفت جفت، نر و ماده، با خود برگیر، و از چارپایان نجس، یک جفت، نر و ماده، و نیز از پرندگان آسمان هفت جفت، نر و ماده، تا نسل آنها را بر روی تمام زمین زنده نگاه داری. زیرا من پس از هفت روز، چهل روز و چهل شب باران بر زمین خواهم بارانید، و هر موجودی را که ساخته‌ام از روی زمین محو خواهم کرد.» نوح ششصد ساله بود که توفانِ آب بر زمین آمد؛ و نوح هرآنچه را که خداوند به وی فرمان داده بود، به انجام رسانید. و نوح با پسرانش و زنش و زنان پسرانش به کشتی درآمدند تا از آب توفان در امان باشند. چارپایان طاهر و چارپایان نجس، پرندگان و همۀ خزندگان روی زمین، دو به دو، نر و ماده، همان‌گونه که خدا به نوح فرمان داده بود، نزد نوح به کشتی درآمدند. و پس از هفت روز، آب توفان بر زمین آمد.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.