نان روزانه

کلام امروز: اشعیا ۸:‏۱-‏۱۵ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمورهای ۲۸ و ۳۲متی ۶:‏۱-‏۱۸

در آن سال که عُزّیای پادشاه درگذشت، اشعیا خداوند را دید، اما در آن زمان نمی‌دانست برای چه مدتی باید برای قومی نبوت کند که نمی‌خواستند گوش بسپارند. اشعیا در سالی که پسر دومش، مهیرشلال‌هاش‌بَز زاده شد، پی برد که هیچ چیز مانع از هجوم نیروهای خارجی نخواهد شد، نه اتحاد داخلی و نه دریافت مشورت از سایر ملت‌ها. او الآن یک برنامۀ زمان‌بندی‌شده داشت؛ مدت‌زمانی که لازم بود تا پسرش شروع به حرف زدن بکند، همان زمانی خواهد بود که مصیبت فرا برسد.
اما مصیبت نه تنها بر ملتی نازل خواهد شد که گناه کرده بودند، بلکه بر خانوادۀ نبی نیز، به‌همراه دو فرزند که می‌بایست مورد حمایت قرار گیرند و از گرسنگی و قحطی دور نگاه داشته شوند. این طفل «عمانوئیل» نامیده نشده بود، بلکه «غنیمت می‌شتابد، تاراج تعجیل می‌کند» (این معنای نام «مَهیرشلال‌هاش‌بز» است/م.). این کودک برای والدینی زاده شده بود که خدا را می‌شناختند. اما این واقعیت سبب مصونیت از مشکلات نمی‌شد، بلکه بارِ سنگینِ شناختنِ آنچه اجتناب‌ناپذیر بود را به‌همراه می‌آوَرْد. اشعیا ترس از حملۀ دشمن را احساس می‌کرد، اما بیشتر از آن، فشار نیرومندِ دست خدا به‌عنوان «آن قدوس» را احساس می‌کرد.

آنچه باعث اطمینان خاطر اشعیا و خانواده‌اش می‌شد، این بود که خدا آن «مکان مقدس» خواهد بود، مکانی که می‌توانند در آن پناه بگیرند. او دقیقاً نمی‌دانست خدا چه نوع محافظت و امنیت یا پناهگاهی فراهم خواهد ساخت، اما می‌دانست که این امر قطعاً واقع خواهد شد، همان چیزی که در مورد برنامۀ زمانی صدق می‌کرد.

امروزه، خانواده‌های پناهجوی بسیاری هستند که از مشکلات و گرسنگی، در جستجوی مکانی امن هستند، در جستجوی همان «مکان مقدس»، مانند مریم و یوسف در زمان‌های گذشته. بسیاری این مکان امن را در خدا جستجو می‌کنند، نزد ما که در امنیت به سر می‌بریم و متعهد هستیم به خدمت کردن به آن قدوس.

دعای امروز

ای پدرِ قادر مطلق،
ای که اراده‌ات اینست که در پسر محبوبت، آن پادشاه همگان،
همهٔ امور را به حالت نخستین‌شان برگردانی:
بر دلها و ذهن‌های مقامات حکم‌رانی فرما،
و خانواده‌های ملت‌ها را گرد آور،
آنان را که در اثر لطمات گناه، دچار جدایی‌ها شده‌اند،
تا تابع فرمانروایی عادلانه و ملاطفت‌آمیز او گردند؛
هم‌او که با تو زنده است و سلطنت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

اشعیا ۸:‏۱-‏۱۵

آنگاه خداوند مرا گفت: «لوحی بزرگ برگیر و با قلمی معمولی بر آن بنویس، ’مَهیرشَلال‌هاش‌بَز.‘ و من شهود امین یعنی اوریای کاهن و زکریا فرزند یِبِرِکیا را به جهت خود برای شهادت می‌گیرم.» و من با نبیه هم‌بستر شدم، و او آبستن شده پسری بزاد. و خداوند به من گفت: «او را ’مَهیرشَلال‌هاش‌بَز‘ بنام. زیرا پیش از آنکه کودک بتواند ’پدرم‘ و ’مادرم‘ بگوید، ثروت دمشق و غنائم سامِرِه را نزد پادشاه آشور به تاراج خواهند برد.» «از آنجا که این قوم آبهای شیلواَخ را که به ملایمت روانند رد کرده‌اند، و از رِصین و پسر رِمَلیا شادمانند، پس هان خداوندگار، آبهای نیرومند و فراوان نهر، یعنی پادشاه آشور را با تمامی شکوهش، بر آنها خواهد آورد. و آن بر تمامی آبراههای خود طغیان کرده، تمامی کناره‌هایش را خواهد پوشانید، و به جانب یهودا پیشروی خواهد کرد و سیلان کرده، تا به گردن خواهد رسید، و بالهای گشوده‌اش تمامی پهنۀ سرزمین تو را، ای عِمانوئیل، پر خواهد ساخت.» ای قومها، گرد هم آیید و در هم بشکنید! ای تمامی سرزمینهای دور، گوش فرا دهید! سِلاح برگیرید و در هم بشکنید! سِلاح برگیرید و در هم بشکنید! با هم مشورت کنید، اما باطل خواهد شد! سخنها گویید، اما استوار نخواهد شد! زیرا خدا با ماست. براستی خداوند در حالی که دست نیرومندش بر من بود، با من سخن گفت و مرا هشدار داد که از راه این مردمان پیروی نکنم. و گفت: «هرآنچه را این قوم دسیسه می‌خوانند، شما دسیسه مخوانید؛ از آنچه آنان می‌ترسند، شما مترسید، و در هراس مباشید. آن که باید مقدس شمارید، خداوند لشکرها است؛ اوست که باید از او بترسید، و اوست که باید از او در هراس باشید. او برای شما مکان مقدس خواهد بود، اما برای هر دو خاندان اسرائیل، سنگی که سبب لغزش شود و صخره‌ای که موجب سقوط گردد، و برای ساکنان اورشلیم دام و تله خواهد بود. بسیاری از آن لغزش خواهند خورد؛ خواهند افتاد و صدمه خواهند دید، و به دام افتاده، گرفتار خواهند شد.» '

مزمورهای ۲۸ و ۳۲

ای خداوند، ای صخرۀ من، تو را می‌خوانم گوش خویش بر من مبند. مبادا اگر خاموش بمانی، همچون کسانی گردم که به گودال فرو می‌روند. چون تو را به یاری می‌خوانم، و دستانم را به سوی قُدس‌الاقداس تو برمی‌افرازم فریاد التماسم را بشنو. مرا با شریران محکوم مکن، با آنان که شرارت را پیشۀ خود ساخته‌اند؛ که با همسایگانشان دَم از صلح و صفا می‌زنند، اما بدی در دل ایشان است. آنان را بر حسب اعمالشان جزا ده، و بر طبق شرارتِ کَرده‌هایشان؛ آری، بر حسب عمل دستهاشان جزایشان ده و ایشان را به سزای اعمالشان برسان. از آن رو که به کارهای خداوند اعتنا نمی‌کنند و نه به عمل دستهای او، پس ایشان را منهدم خواهد ساخت و دیگر هرگز بنا نخواهد کرد. متبارک باد خداوند، زیرا فریاد التماس مرا شنیده است. خداوند نیرو و سپر من است؛ دلم بر او توکل دارد، و مدد یافته‌ام. قلبم آکنده از شادی است و با سرود، او را سپاس می‌گویم. خداوند قوّت قوم خویش است، و قلعۀ نجات برای مسیح خود. قوم خویش را نجات بخش و میراث خود را مبارک فرما؛ ایشان را شبان باش و تا ابد بر دوش خود ببر.'


'خوشا به حال آن که عِصیانش آمرزیده شد، و گناهش پوشانیده گردید. خوشا به حال آن که خداوند خطایی به حسابش نگذارد و در روحش فریبی نباشد. هنگامی که خاموشی گزیده بودم، استخوانهایم می‌پوسید از ناله‌ای که تمام روز برمی‌کشیدم. زیرا دست تو روز و شب بر من سنگینی می‌کرد؛ طراوتم به تمامی از میان رفته بود، بسان رطوبت در گرمای تابستان. سِلاه آنگاه به گناه خود نزد تو اعتراف کردم و جرمم را پنهان نداشتم. گفتم: «عِصیان خود را نزد خداوند اعتراف خواهم کرد»؛ و تو جرمِ گناهم را عفو کردی. سِلاه از این رو، باشد که هر پیروِ سرسپردۀ تو در زمانی که یافت می‌شوی به درگاهت دعا کند؛ حتی اگر آبهای بسیار سیلان کند، هرگز بدو نخواهد رسید. تو مخفیگاه من هستی؛ تو مرا از تنگی حفظ خواهی کرد، و با غریو رهایی احاطه‌ام خواهی نمود. سِلاه تو را بصیرت خواهم آموخت، و به راهی که باید رفت ارشاد خواهم کرد؛ و در حالی که چشمم بر توست، تو را مشورت خواهم داد. همچون اسب و قاطر بی‌فهم مباش، که تنها به افسار و لگام مهار می‌شوند، وگرنه نزدیکت نمی‌آیند. رنجهای شریران بسیار است، اما هر کس را که بر خداوند توکل دارد محبت احاطه خواهد کرد. ای پارسایان، در خداوند شادی کنید و خوش باشید؛ ای همۀ راست‌دلان، بانگ شادی برآورید.'

متی ۶:‏۱-‏۱۸

«آگاه باشید که پارسایی خود را در برابر دیدگان مردم به جا میاورید، به این قصد که شما را ببینند، وگرنه نزد پدر خود که در آسمان است، پاداشی نخواهید داشت. «پس هنگامی که صدقه می‌دهی، جار مزن، چنانکه ریاکاران در کنیسه‌ها و کوچه‌ها می‌کنند تا مردم آنها را بستایند. آمین، به شما می‌گویم، اینان پاداش خود را به تمامی یافته‌اند. پس تو چون صدقه می‌دهی، چنان کن که دست چپت از آنچه دست راستت می‌کند، آگاه نشود، «هنگامی که دعا می‌کنی، همچون ریاکاران مباش که دوست می‌دارند در کنیسه‌ها و سَرِ کوچه‌ها ایستاده، دعا کنند تا مردم آنها را ببینند. آمین، به شما می‌گویم، اینان پاداش خود را به تمامی یافته‌اند. امّا تو، هنگامی که دعا می‌کنی به اتاق خود برو، در را ببند و نزد پدر خود که در نهان است، دعا کن. آنگاه پدرِ نهان‌بینِ تو، به تو پاداش خواهد داد. «همچنین، هنگام دعا، عباراتی توخالی تکرار مکنید، آن‌گونه که اقوام بت‌پرست می‌کنند، زیرا می‌پندارند به سبب زیاده گفتن، دعایشان مستجاب می‌شود. پس مانند ایشان مباشید، زیرا پدر شما پیش از آنکه از او درخواست کنید، نیازهای شما را می‌داند. «پس شما این‌گونه دعا کنید: «ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدّس باد. پادشاهی تو بیاید. ارادۀ تو، چنانکه در آسمان انجام می‌شود، بر زمین نیز به انجام رسد. نان روزانۀ ما را امروز به ما عطا فرما. و قرضهای ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرضداران خود را می‌بخشیم. و ما را در آزمایش میاور، بلکه از آن شریر رهاییمان ده. [زیرا پادشاهی و قدرت و جلال، تا ابد از آنِ توست. آمین.] زیرا اگر خطاهای مردم را ببخشید، پدر آسمانیِ شما نیز شما را خواهد بخشید. «هنگامی که روزه می‌گیرید، مانند ریاکاران تُرشرو مباشید، زیرا آنان حالت چهرۀ خود را دگرگون می‌کنند تا نزد مردم، روزه‌دار بنمایند. آمین، به شما می‌گویم، که پاداش خود را به تمامی یافته‌اند. امّا اگر خطاهای مردم را نبخشید، پدر شما نیز خطاهای شما را نخواهد بخشید. امّا تو چون روزه می‌گیری، به سر خود روغن بزن و صورت خود را بشوی تا روزۀ تو بر مردم عیان نباشد، بلکه بر پدر تو که در نهان است، و پدرِ نهان‌بینِ تو، به تو پاداش خواهد داد. '

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.