«مترس!». این پیام خدا بود برای آنانی که درست پیش از عیسی بودند، و علت اینکه نیازی به ترس وجود نداشت، این حقیقت بود که روحالقدس در حال عمل کردن بود (لوقا ۱:۳۰ و ۳۵). «ترسان مباشید». این پیام عیسی بود برای آنانی که بعد از او میآمدند، و علت اینکه نیازی به ترس وجود نداشت، این حقیقت بود که روحالقدس در حال عمل کردن بود.
اما این روحالقدس کیست که میتواند ترس بشری را بیرون براند؟ او آن کسی است که در کنار ما میایستد تا ما را یاری دهد. این همان معنای واژۀ یونانیِ «پاراکلِت» است، که مترجمان برای ترجمهاش کشمکش دارند، و آن را گاه «مُدافع» ترجمه میکنند و گاه «تسلیدهنده». در جایی که عیسی روزگاری در کنار شاگردانش میایستاد، با قدرت و روشنگریاش، اکنون روحالقدس حضور دارد.
روحالقدس کسی است که در ایمانداران سکونت میگزیند- همان کس که در تمام جهان در حال عمل کردن هست و همیشه بوده است. روحالقدس دقیقاً آن تصویری از خداست که سبب میشود، انسانها انسان باشند. اما در شیوهای که روحالقدس بر پیروان عیسی مکشوف میگردد، نکتهای منحصر به فرد هست، نکتهای که پیوند اعضای خانواده را با یکدیگر مستحکم میسازد.
روحالقدس همان کسی است که تضمین میکند عیسی هرگز فراموش نمیشود. هم برای آنانی که عیسی را برای نخستین بار کشف میکنند، و هم برای کسانی که تمام سخنان و کارهای نجاتدهنده را به یاد دارند، روحالقدس سرچشمۀ دانش و معرفت است.
این روحالقدس کیست؟ از هر جنبهای، او خودِ خداست، که نزد ما میآید تا از هر جهت، همان نقشی را ایفا کند که عیسی برای شاگردانش ایفا مینمود. پس ترسان مباشید.
دعای امروز
ای خداوند متبارک،
ای تو که مقرر فرمودی تا کتب مقدس برای یادگیری ما نوشته شود:
مدد فرما تا به آنها گوش فرا دهیم، آنها را بخوانیم، علامت بزنیم،
بیاموزیم، و در درون خود هضم کنیم،
آن سان که بهواسطۀ شکیبایی، و تسلای حاصل از کلام مقدست،
امید به حیات جاویدان را گرم در آغوش بفشاریم و برای همیشه به آن بچسبیم،
همان امید که در نجاتدهندهمان عیسای مسیح، به ما عنایت فرمودهای،
که با تو زنده است و سلطنت میکند،
در اتحاد با روحالقدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
یوحنا ۱۴:۱۵ تا آخر
«اگر مرا دوست بدارید، احکام مرا نگاه خواهید داشت. و من از پدر خواهم خواست و او مدافعی دیگر به شما خواهد داد که همیشه با شما باشد، یعنی روحِ راستی که جهان نمیتواند او را بپذیرد، زیرا نه او را میبیند و نه میشناسد؛ امّا شما او را میشناسید، چرا که نزد شما مسکن میگزیند و در شما خواهد بود. پس از اندک زمانی جهان دیگر مرا نخواهد دید، امّا شما خواهید دید، و چون من زندهام، شما نیز خواهید زیست. «شما را بیکس نمیگذارم؛ نزد شما میآیم. در آن روز، خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما. آن که احکام مرا دارد و از آنها پیروی میکند، اوست که مرا دوست میدارد؛ و آن که مرا دوست میدارد، پدرم او را دوست خواهد داشت و من نیز او را دوست داشته، خود را بر او ظاهر خواهم ساخت.» یهودا، نه اَسخَریوطی، از او پرسید: «سرور من، چگونه است که میخواهی خود را بر ما ظاهر کنی، امّا نه بر این جهان؟» عیسی پاسخ داد: «اگر کسی مرا دوست بدارد، کلام مرا نگاه خواهد داشت، و پدرم او را دوست خواهد داشت، و ما نزد او خواهیم آمد و با او مسکن خواهیم گزید. آن که مرا دوست نمیدارد، کلام مرا نگاه نخواهد داشت؛ و این کلام که میشنوید از من نیست، بلکه از پدری است که مرا فرستاده است. «این چیزها را زمانی به شما گفتم که هنوز با شما هستم. امّا آن مدافع، یعنی روحالقدس، که پدر او را به نام من میفرستد، او همه چیز را به شما خواهد آموخت و هرآنچه من به شما گفتم، به یادتان خواهد آورد. برای شما آرامش به جا میگذارم؛ آرامش خود را به شما میدهم. آنچه من به شما میدهم، نه چنان است که جهان به شما میدهد. دل شما مضطرب و هراسان نباشد. شنیدید که به شما گفتم، ”من میروم، امّا باز نزد شما میآیم.“ اگر مرا دوست میداشتید، شادمان میشدید که نزد پدر میروم، زیرا پدر از من بزرگتر است. اکنون این را پیش از وقوع به شما گفتم، تا چون واقع شود ایمان آورید. فرصت چندانی باقی نمانده که با شما سخن بگویم، زیرا رئیس این جهان میآید. او هیچ قدرتی بر من ندارد؛ امّا من کاری را میکنم که پدر به من فرمان داده است، تا جهان بداند که پدر را دوست میدارم. برخیزید، برویم.'
مزمورهای ۱۲۰، ۱۲۱ و۱۲۲
در تنگی خود خداوند را میخوانم، و مرا اجابت میفرماید. خداوندا، رهاییام دِه از لبانِ دروغگو و زبانِ حیلهگر! ای زبانِ حیلهگر، او با تو چه کند؟ بیش از این تو را چه دهد؟ تیرهای تیزِ مرد دلاور را، با اخگرهای سوزانِ درخت رُتَم! وای بر من که در ماشِک اقامت گزیدهام، و در میان خیمههای قیدار ساکن شدهام! چه به طول انجامید سکونت من با مردمانی که صلح را دشمن میدارند! من مردِ صلحام؛ اما چون دهان به سخن میگشایم، ایشان سرِ جنگ دارند!
'چشمان خود را به سوی کوهها برمیافرازم؛ یاریِ من از کجا میرسد؟ یاری من از سوی خداوند است که آسمان و زمین را آفرید. او نخواهد گذاشت پای تو بلغزد؛ او که حافظ توست، چشم بر هم نخواهد گذاشت! آری، او که حافظ اسرائیل است چشم بر هم نخواهد گذاشت و به خواب نخواهد رفت! خداوند حافظ توست! خداوند به دست راستت سایۀ توست! آفتاب در روز به تو آزار نخواهد رسانید؛ و نه ماهتاب در شب. خداوند تو را از هر بدی حفظ خواهد کرد؛ او حافظ جان تو خواهد بود! خداوند آمد و شد تو را پاس خواهد داشت، از اکنون و تا به ابد!'
'شادمان میشدم آنگاه که مرا میگفتند: «به خانۀ خداوند برویم!» پاهای ما ایستاده است بر دروازههایت، ای اورشلیم! اورشلیم بسان شهری بنا شده است که یکسره به هم پیوسته است. بدانجا قبیلهها برمیآیند، قبیلههای خداوند؛ تا نام خداوند را بستایند، بنا بر شهادتی که به اسرائیل سپرده شد. آنجا تختهای داوری بر پاست، تختهایِ خاندان داوود! برای صلح و سلامت اورشلیم دعا کنید: «باشد که دوستدارانت در آسایش باشند! در میان برجهایت امنیت حکمفرما باشد، و در میان باروهایت، صلح و سلامت!» بهخاطر برادران و یارانم میگویم: «صلح و سلامت بر تو باد!» بهخاطرِ خانۀ یهوه خدای ما، بهروزی تو را خواهانم!'
حزقیال ۳۶:۱۶-۳۶
کلام خداوند بر من نازل شده، مرا گفت: «ای پسر انسان، هنگامی که خاندان اسرائیل در سرزمین خود به سر میبردند، آن را با راهها و اعمال خود نجس ساختند. رفتار آنان در نظر من همچون نجاست زنی در دوران قاعدگیاش بود. پس به سبب خونی که در آن سرزمین ریختند و به سبب بتهای بیارزشی که آن سرزمین را بدانها نجس ساختند، خشم خویش را بر ایشان فرو ریختم. ایشان را میان ملل پراکنده ساختم و در میان ممالک متفرق شدند. پس ایشان را موافق راهها و اعمالشان داوری کردم. اما چون به میان ملتها رفتند، هر جا که رسیدند نام قدوس مرا بیحرمت ساختند. زیرا دربارۀ ایشان گفتند: ”اینان قوم یهوه هستند و با این حال میبایست از سرزمین او بیرون میرفتند!“ لیکن من در اندیشۀ نام قدوس خود بودم که خاندان اسرائیل آن را در میان ملتهایی که به میان آنها رفته بودند، بیحرمت ساختند. «پس به خاندان اسرائیل بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: ای خاندان اسرائیل، من نه بهخاطر شما، بلکه بهخاطر نام قدوس خود عمل خواهم کرد، نامی که شما آن را در میان مللی که به میانشان رفتید، بیحرمت ساختهاید! من نام عظیم خود را تقدیس خواهم کرد، نامی را که در میان ملتها بیحرمت شده است و شما آن را در میان ایشان بیحرمت ساختهاید؛ و خداوندگارْ یهوه میفرماید که چون در میان شما قدوسیت خود را در نظر ملتها آشکار سازم، آنگاه ایشان خواهند دانست که من یهوه هستم. من شما را از میان ملل خواهم گرفت و از همۀ ممالک گرد آورده، به سرزمین خودتان در خواهم آورد. آب پاک بر شما خواهم پاشید و طاهر خواهید شد. من شما را از همۀ ناپاکیها و از همۀ بتهایتان طاهر خواهم ساخت. روحِ خود را در اندرونتان خواهم نهاد و شما را به فرایض خود سالک خواهم گردانید، و شما قوانین مرا نگاه خواهید داشت و آنها را به جا خواهید آورد. و دلی تازه به شما خواهم بخشید و روحی تازه در اندرونتان خواهم نهاد و دل سنگی را از پیکر شما به در آورده، دلی گوشتین به شما خواهم داد. شما در سرزمینی که من به پدرانتان بخشیدم، ساکن خواهید شد؛ شما قوم من خواهید بود و من خدای شما. من شما را از همۀ نجاساتتان نجات خواهم داد. و غَله را فرا خوانده، آن را فراوان خواهم ساخت و دیگر قحطی بر شما نخواهم آورد. میوۀ درختان و محصولِ مزارع را فراوان خواهم ساخت تا دیگر هرگز در میان ملل به رسواییِ قحطی دچار نشوید. آنگاه راههای شریرانه و اعمال بدتان را به یاد خواهید آورد و به سبب گناهان و اعمال قبیحتان از خویشتن کراهت خواهید داشت. و خداوندگارْ یهوه میگوید: بدانید که این را بهخاطر شما نمیکنم! پس ای خاندان اسرائیل، به سبب راههای خود خجل و شرمسار باشید! «بنابراین، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: در روزی که شما را از همۀ گناهانتان طاهر سازم، شهرها را مسکون خواهم ساخت و ویرانهها بازسازی خواهد شد. آنان خواهند گفت: ”این زمین که ویران بود، مانند باغ عدن شده است؛ و شهرهایی که خراب و ویران و واژگون بود، اکنون حصاردار و مسکون گشته است.“ و زمینِ ویران به جای آنکه در نظر همۀ رهگذران ویرانه باشد، کِشت خواهد شد. آنگاه ملتهایی که گرداگرد شما باقی باشند خواهند دانست که من، یهوه، مخروبهها را بازسازی کرده و ویرانهها را کِشت کردهام. من یهوه سخن گفتهام و آن را به عمل خواهم آورد.