نان روزانه

در اینجا سؤالی مطرح می‌شود: «مذهب چه کاری انجام می‌دهد؟» یا اگر بخواهیم به آن حالتی شخصی‌تر بدهیم، باید بپرسیم: «رسوم و باورهای مذهبی چه تأثیری بر زندگی شما دارند؟» شاید بسیاری از اوقات، چنین سؤالی را از خود نپرسید، اما قرائت امروز ما را ترغیب می‌کند که بر آن تأمل کنیم.

در انجیل‌ها به شکلی یکدست و منسجم گفته شده که بسیاری از آنانی که بیش از همه به ایمان خود متعهد بودند، از رفتار عیسی برانگیخته می‌شدند، خصوصاً از تماس و رابطۀ مداوم، شخصی و بلندنظرانۀ او با کسانی که مطرود جامعه بودند. در نظر فریسیان و سایرین، پایبندی و وفاداری به مذهب، به معنی «جداسازی» خود از آنانی بود که مطابق با معیارهای تقدسی که ایشان وضع کرده بودند، زندگی نمی‌کردند، یا معیارهایی که معتقد بودند خدا وضع کرده است. نکتۀ غم‌انگیز اینست که روشی که مذهب در زندگی آنان به اجرا درمی‌آمد، ایشان را بجای اینکه به قلب خدا نزدیکتر سازد، دورتر می‌ساخت.

عیسی آنچه را که در اعماق قلب خدا می‌گذرد، به ما نشان می‌دهد: در قلب او محبتی هست که مانند آن شبان و گوسفندانش، و آن زن و سکه‌اش، سبب می‌شود بی‌امان و به شکلی ثمربخش، به‌دنبال جانهایی بگردد که در نظر دیگران- و شاید هم در نظر خودشان- گمشده هستند. این همان خدایی است که در سخنان و کارهایی عیسی جلوه‌گر می‌گردد.

این همان خدایی است که ما را فرامی‌خوانـَد تا به‌همراه «پسرش»، گناهکاران را با آغوش باز بپذیریم و با آنان همسفره شویم، و همصدا با آن شبان و آن زن، بگوییم: «با من شادی کنید»!
در اینجا سؤالی مطرح است؛ کمی وقت صرف کنید تا صادقانه به آن پاسخ دهید. آیا ایمان و مذهب شما، شما را در عمل، به قلب جستجوگر، شادی‌کننده، و عیسی‌گونۀ خدا نزدیکتر می‌سازد؟

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.