تصویری که پولس در این آیات ترسیم میکند، ضرورتاً بناکننده نیست. پولس با منعکسساختن هرج و مرج و پریشانی کلی و پیچیدهٔ زندگی، به شکلی واقعبینانه به راههایی اشاره میکند که میتوانند سبب شوند در بیرون از قلمروِ خدا قرار گیریم. بااینحال، نکتهٔ بینهایت چشمگیر دربارهٔ داستان نجات همانا قدرت فیض خداست، فیض بهگونهای محض. فیض یگانه واقعیتی است که نجات را بههمراه میآوَرَد.
واژگان پولس در اینجا بیپرده و مطلق است، واژگانی نظیر «مرده» یا «فرزند غضب». اینها همه تیره و تار و اضطرابآور هستند، گویی پولس لازم میداند بر بدترین خبر تأکید کند تا بعد از آن، بهترین خبر را ارائه دهد. این خبر همه چیز را برای خواننده تغییر میدهد؛ زیرا رستاخیز مسیح برای نظام جهان کاملاً دگرگونکننده بود. این دگرگونی ما را بهسوی قلمرویی نو بالا میبَرَد، اما مانند گذشته، چنین امری بدون پیامد نیست. پولس ظاهراً استدلالها را تکرار میکند تا طبق اصطلاح عامیانه «دو-زاری خواننده بیفتد». این یک ابزار سنتی تعلیم و تدریس است که کمک کند پیامدها و نتایج این تعلیم را برای زندگی خود از یاد نبریم.
فیض، رایگان است. ما با کارهایی که انجام میدهیم، برای برخورداری از برکات آن شایستگی نمییابیم، اما با این حال، چون این فیض نصیبمان شده، ما نیز در پاسخ باید به زندگی خود شکلی نو بدهیم. خدا از ما انتظار دارد مطابق نتایج این فیض عمل نماییم و با خود و با دیگران بهگونهای رفتار کنیم که با این هدیهٔ شگفتانگیز همسو باشد. این امر هم چالش است و هم فرصتی عظیم. ما امروز چه پاسخی به این فیض میدهیم؟
دعای امروز
ای پدر قادر مطلق،
که در رحمت عظیم خود، شاگردان را
با دیدن خداوندگارِ قیامکرده شاد ساختی:
چنین شناخت و معرفتی از حضور او را به ما عنایت فرما،
تا بهواسطهٔ حیاتِ قیامکردهٔ او، تقویت شده، استوار گردیم،
و تو را پیوسته در پارسایی و راستی خدمت کنیم؛
بهواسطهٔ عیسای مسیح، پسر تو و خداوندگار ما،
که با تو زنده است و سلطنت میکند،
در اتحاد با روحالقدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
افسسیان ۲:۱-۱۰
و امّا شما به سبب نافرمانیها و گناهان خود مرده بودید، و زمانی در آنها گام میزدید، آنگاه که از روشهای این دنیا و از رئیس قدرت هوا پیروی میکردید، از همان روحی که هماکنون در سرکشان عمل میکند. ما نیز جملگی زمانی در میان ایشان میزیستیم، و از هوای نَفْس خود پیروی میکردیم و خواستهها و افکار آن را به جا میآوردیم؛ ما نیز همچون دیگران، بنا به طبیعت خود محکوم به غضب خدا بودیم. امّا خدایی که در رحمانیت دولتمند است، بهخاطر محبت عظیم خود به ما، حتی زمانی که در نافرمانیهای خود مرده بودیم، ما را با مسیح زنده کرد - پس، از راه فیض نجات یافتهاید؛ و با مسیح برخیزانید و در جایهای آسمانی با مسیحْ عیسی نشانید، تا در عصر آینده، فیض غنی و بیمانند خود را در مسیحْ عیسی، به واسطۀ مهربانی خود نسبت به ما نشان دهد. زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافتهاید - و این از خودتان نیست، بلکه عطای خداست - و نه از اعمال، تا هیچکس نتواند به خود ببالد. زیرا ساختۀ دست خداییم، و در مسیحْ عیسی آفریده شدهایم تا کارهای نیک انجام دهیم، کارهایی که خدا از پیش مهیا کرد تا در آنها گام برداریم.
مزمور ۱۰۵
خداوند را سپاس گویید و نام او را بخوانید! ملتها را از کردههای او باخبر سازید! او را بسرایید و برایش سرود ستایش بخوانید! همۀ کارهای شگفتش را بازگویید! در نام قدوس او فخر کنید؛ دل جویندگان خداوند شادمان گردد! خداوند و قوّت او را بطلبید؛ پیوسته جویای روی او باشید! عجایبی را که به عمل آورده است، یاد بدارید، آیات او و داوریهای دهانش را. ای نسلِ خادم او ابراهیم، ای پسرانِ یعقوب، که برگزیدۀ اویید. اوست یهوه خدای ما! داوریهای او در تمام جهان است! عهد خود را تا ابد یاد میدارد، کلامی را که امر فرموده است، تا هزاران پشت؛ عهدی را که با ابراهیم بست، و سوگند خود را به اسحاق! آن را چون فریضهای برای یعقوب استوار فرمود، و چون عهدی جاودان برای اسرائیل. آنگاه که شمارشان اندک بود و انگشتشمار بودند و در آنجا غریب؛ گفت: «به تو سرزمین کنعان را خواهم بخشید، تا قلمروی میراث شما شود.» آنگاه که از قومی به قوم دیگر آواره بودند، و از مملکتی به ملت دیگر، نگذاشت کسی بر ایشان ظلم روا دارد، بلکه پادشاهان را بهخاطر ایشان توبیخ کرده، گفت: «دست خود را بر مسیحان من دراز مکنید، و انبیای مرا آزار مرسانید!» او قحطی را بر زمین فرا خواند و تمامی ذخیرۀ نان را از میان برد؛ و مردی را پیشاپیش ایشان فرستاد، یوسف را، که به غلامی فروخته شد. پاهای او را به غُل و زنجیر زخمی کردند، و گردنش در حلقۀ آهنین بسته شد؛ تا زمانی که سخن او واقع گردید، و کلام خداوند درستی او را ثابت کرد. پادشاه فرستاد و رهایش کرد؛ حاکم ملتها آزادش ساخت. او را بر خانۀ خویش سرور ساخت، و حاکم بر تمامی داراییاش؛ تا به ارادۀ خود بزرگان وی را در بند نهد و مشایخِ وی را حکمت آموزد. آنگاه اسرائیل به مصر درآمد، و یعقوب در زمین حام غربت پذیرفت. او قوم خویش را بسیار بارور ساخت، و ایشان را از خصمانشان نیرومندتر گردانید؛ لیکن دل آنان را برگردانید تا از قوم او نفرت کنند، و با خادمانش به نیرنگ رفتار نمایند. آنان آیات او را در میان ایشان به ظهور آوردند، و عجایب او را در زمین حام. او خادم خویش موسی را فرستاد، و هارون را، که برگزیده بود. او تاریکی فرستاد و ظلمت پدید آمد؛ زیرا با کلام او مخالفت ورزیدند. آبهایشان را به خون بدل ساخت، و ماهیان ایشان را میرانید. سرزمینشان از قورباغه پُر شد، حتی خوابگاه شاهانشان. او سخن گفت و انبوه مگسها پدید آمد، و پشهها در همۀ حدود ایشان. به عوض باران، بدیشان تگرگ داد، با برق آذرخش در تمامی سرزمینشان؛ درختان تاک و انجیر ایشان را زد و درختان قلمروی ایشان را شکست. سخنی گفت، و انبوه ملخها آمدند، انواع ملخهای بیشمار! همۀ نباتاتِ زمین ایشان را فرو بلعیدند، و محصول خاک ایشان را خوردند! آنگاه همۀ نخستزادگان را در سرزمین ایشان زد، نوبر قوّت ایشان را. او اسرائیل را با طلا و نقره بیرون آورد، و از قبایل ایشان هیچکس لغزش نخورد. مصر از رفتن آنها شادمان بود، زیرا وحشتِ ایشان بر آن مستولی شده بود. ابری برای پوشش گسترانید، و آتشی تا شبهنگام روشنایی دهد. تقاضا کردند، و برایشان بلدرچین فرستاد و آنان را به نان آسمانی سیر گردانید. صخره را بشکافت و آب برجهید، و چون نهری در زمین خشک روان گردید! زیرا که کلام مقدس خویش را به یاد آورد و ابراهیم، خدمتگزار خود را. او قوم خود را با شادمانی بیرون آورد، و برگزیدگان خویش را با بانگ شادی؛ سرزمینهای قومها را بدیشان بخشید، و ثمرۀ محنت ملتها را به میراث بردند، تا فرایض او را نگاه دارند، و احکام شریعت او را به جا آورند. هَلِلویاه!
مزمور ۳۴
خداوند را در همه وقت متبارک خواهم خواند؛ ستایش وی همواره بر زبان من خواهد بود. جان من در خداوند فخر خواهد کرد؛ مسکینان بشنوند و شادی کنند. خداوند را با من تجلیل کنید، نام او را با یکدیگر برافرازیم. خداوند را جُستم، و مرا اجابت کرد؛ او مرا از همۀ ترسهایم رهانید. آنان که نگاهشان بر اوست، میدرخشند؛ روی ایشان هرگز شرمسار نمیشود. این مسکین فریاد برآورد و خداوند صدایش را شنید و او را از همۀ تنگیهایش نجات بخشید. فرشتۀ خداوند گرداگرد ترسندگان او اردو میزند، و آنان را میرهاند. بچشید و ببینید که خداوند نیکوست؛ خوشا به حال آن که در او پناه گیرد. ای مقدسین خداوند، از او بترسید، زیرا ترسندگان او را هیچ کمی نیست. شیران ژیان، محتاج و گرسنه میشوند، اما جویندگان خداوند هیچ چیزِ نیکو کم نخواهند داشت. ای فرزندان، بیایید و به من گوش فرا دهید، تا ترس خداوند را به شما بیاموزم. کیست آن که آرزومند حیات باشد و دوستدار روزهای بسیار، تا نیکویی ببیند؟ زبان از بدی نگاه دار و لبان از فریب فرو بند؛ از بدی روی بگردان و نیکویی پیشه کن، آرام بجوی و در پی صلح باش. چشمان خداوند، بر پارسایان است و گوشهایش به فریاد کمک ایشان؛ روی خداوند بر ضد بدکاران است، تا یاد ایشان را از روی زمین برچیند. پارسایان فریاد برمیآورند، و خداوند آنان را میشنود؛ او ایشان را از همۀ تنگیهایشان میرهاند. خداوند نزدیک شکستهدلان است و کوفته شدگانِ در روح را نجات میبخشد. پارسا را مشقت بسیار است، اما خداوند او را از همۀ آنها خواهد رهانید؛ همۀ استخوانهای او را حفظ خواهد کرد، که یکی از آنها نیز نخواهد شکست. شریر را شرارت از پا در خواهد آورد، و دشمنان مرد پارسا محکوم خواهند شد. خداوند جان خادمان خود را فدیه میدهد؛ هر که به وی پناه بَرَد، هرگز محکوم نخواهد شد.
تثنیه، فصل ۶
«این است فرمانها و فرایض و قوانینی که یهوه، خدای شما، امر فرمود به شما بیاموزم، تا آنها را در سرزمینی که برای تصرفش بدان عبور میکنید، به جای آرید، و تا شما و فرزندانتان و فرزندان فرزندانتان از یهوه خدای خود بترسید و تمامیِ فرایض و فرمانهای او را که من به شما حکم میکنم، در تمامی ایام زندگیتان نگاه دارید، تا عمر دراز داشته باشید. پس ای اسرائیل، بشنو و آنها را بهدقّت انجام ده، تا در سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است سعادتمند باشی و بسیار افزون گردی، همانگونه که یهوه خدای پدرانت به تو وعده داده است. «بشنو، ای اسرائیل: یهوه، خدای ما، خداوندِ یکتاست. و این سخنان که من امروز تو را امر میفرمایم، بر دل تو باشد. آنها را بهدقّت به فرزندانت بیاموز، و حین نشستن در خانه و رفتن به راه، و هنگام خوابیدن و برخاستن، از آنها گفتگو کن. یهوه خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی قوّت خود محبت کن. آنها را چون نشان بر دست خود ببند و چون علامت بر پیشانیت بگذار. آنها را بر چارچوب دَرِ خانۀ خود و بر دروازههای خویش بنگار. «چون یهوه خدایت تو را به سرزمینی درآوَرَد که برای پدرانت ابراهیم و اسحاق و یعقوب سوگند خورد که به تو بدهد، به شهرهای بزرگ و نیکویی که خود بنا نکردهای، و خانههای آکنده از هر نعمت که خود نیاکندهای، و حوضهای کنده شده که خود نکندهای، و تاکستانها و درختان زیتونی که خود نکاشتهای، و چون خورده سیر شوی، آنگاه به هوش باش مبادا خداوند را که تو را از سرزمین مصر، از آن خانۀ بندگی به در آورد، فراموش کنی. از یهوه، خدای خویش بترس و او را عبادت کن، و تنها به نام او سوگند بخور. خدایانِ غیر، یعنی خدایانِ اقوامِ پیرامونِ خود را پیروی مکن، زیرا یهوه خدای تو که در میان توست، خدایی غیور است، مبادا خشم یهوه خدایت بر تو افروخته شود و تو را از روی زمین نابود سازد. «یهوه خدای خود را میازما، چنانکه او را در مَسَّه آزمودی. فرمانهای یهوه خدای خود را، و شهادات و فرایض او را که به تو امر فرمود، نگاه دار. آنچه را که در نظر خداوند درست و نیکو است به جای آر، تا سعادتمند باشی و به آن سرزمین نیکو که خداوند سوگند خورد به پدرانت بدهد داخل شده، آن را تصرف کنی، و تا او دشمنانت را از پیش روی تو برانَد، چنانکه خداوند وعده فرموده است. «چون پسرت در آینده از تو بپرسد: ”مقصود از این شهادات و فرایض و قوانین که یهوه خدای ما به شما امر فرموده، چیست؟“ آنگاه به پسر خود بگو: ”ما در مصر بندۀ فرعون بودیم. اما خداوند ما را با دستی نیرومند از آن سرزمین بیرون آورد. خداوند در برابر دیدگان ما آیات و معجزات عظیم و هولناک بر ضد مصر و فرعون و تمامی اهل خانهاش نمایان ساخت و ما را از آنجا بیرون آورد تا به سرزمینی که برای پدرانمان سوگند خورده بود که به ما ببخشَد، درآورَد. پس خداوند به ما فرمان داد تا همۀ این فرایض را به جای آریم و از یهوه خدای خود بترسیم، تا همیشه سعادتمند باشیم و ما را زنده نگاه دارد، چنانکه تا امروز شده است. پارسایی ما به این خواهد بود که تمامی این فرمانها را در حضور یهوه خدای خود بهدقّت به جا آوریم، همانگونه که ما را امر فرموده است.“