فصلهای ۳۰ تا ۳۳ از کتاب ارمیا، غالباً «کتاب تسلی» خوانده میشود و حاوی این اطمینان خاطر مجدد است که خدا قوم خود را به سرزمینشان باز خواهد گرداند. بدینسان خدا به تبعیدیان امید بخشید.
این فصلها با استعارهای میخکوبکننده آغاز میشود، یعنی با تصویر مردانی که گویی دچار درد زایمان هستند. این تصویری است خندهدار و تمسخرآمیز (و نیز مبتنی بر تبعیض جنسی): در آن به سربازان شجاعی اشاره شده که اکنون رنگباخته هستند و در اثر ترس و هراس، شکم خود را میفشارند، گویی زنانی هستند در پریشانی و آشفتگی. ارمیا بیش از هر نبی دیگری از استعارهٔ زایمان استفاده کرده است. اما در پی این درد زایمان، شادیای به چشم نمیخورد که در اثر بهدنیاآوردن یک زندگی تازه پدید میآید. به این ترتیب، این استعاره بر درد و رنجی دلالت دارد که نتیجهٔ مثبتی از آن حاصل نمیشود و انگشت بهسوی مرگ دراز کرده، نه به زندگی.
خواه خودتان فرزندی به دنیا آورده باشید یا نه، بااینحال ممکن است دردی جسمانی ناشی از ترس و هراسی هولناک را تجربه کرده باشید، یا با کسی بهسر برده باشید که این حالت برای او رخ داده است. واکنش فیزیکی به چنین حالتی احتمالاً بر ما چیره میشود و غیرممکن بهنظر میرسد که بهروشنی بیندیشیم یا عملی منطقی و عقلایی انجام دهیم. در چنین لحظاتی، شایسته است آن «کسی» را بهیاد بیاوریم که درد زایمانش ارزشمند بوده و برای آنانی که در «وادی سایهٔ موت» راه میروند (مزمور ۲۳:۴- ترجمهٔ قدیمی/م.)، حیات به ارمغان میآورد، و فرزندانی آشفته را آسودگی میبخشد. ترس به خود راه ندهید- من با شما هستم تا شما را نجات بخشم؛ خداوند میفرماید که آرامی و آسودگی خواهید داشت، و شما را مانند مادر، تسلی خواهم بخشید (ر.ک. اشعیا ۶۶:۱۳).
دعای امروز
ای خدای سخاوتمند،
تو به ما هدایا عنایت میفرمایی و آنها را رشد میبخشی:
گرچه ایمانمان همچون دانهٔ خردل، کوچک است،
آن را رشد بده و فزونی بخش،
برای جلال خود و شکوفایی ملکوتت؛
بهواسطهٔ عیسای مسیح، خداوندگار ما.
مطالعهٔ کتاب مقدس
ارمیا ۳۰:۱-۱۱
کلامی که از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد: «یهوه خدای اسرائیل چنین میفرماید: تمامی سخنانی را که به تو گفتهام، در طوماری بنویس. زیرا خداوند میفرماید اینک ایامی میآید که سعادت را به قوم خود اسرائیل و یهودا باز خواهم گردانید و ایشان را به سرزمینی که به پدرانشان بخشیدم، باز خواهم آورد تا آن را به تصرف آورند؛» این است فرمودۀ خداوند. این است کلامی که خداوند دربارۀ اسرائیل و یهودا فرمود: «خداوند چنین میگوید: «فریاد وحشت به گوش میرسد؛ هراس است و آرامش نی. حال بپرسید و ببینید: آیا مرد میتواند بزاید؟ پس چرا هر مردی که میبینم، همچون زنی در حالِ زا، دست بر شکم دارد؟ چرا رنگ از همۀ رخسارها رفته است؟ وای بر ما، زیرا که آن روز، روزِ عظیمی است! روزی که مانند آن نیست. زمان تنگیِ یعقوب؛ اما از آن نجات خواهد یافت. «خداوند لشکرها میفرماید: در آن روز یوغِ او را از گردنشان خواهم شکست و بندهایشان را خواهم گسست؛ و بیگانگان دیگر ایشان را بندۀ خود نخواهند ساخت. بلکه ایشان یهوه خدای خود و داوودْ پادشاه خویش را که برای ایشان برمیانگیزم، خدمت خواهند کرد. «خداوند میفرماید: «پس ای خادم من یعقوب، مترس! و ای اسرائیل، هراسان مباش! زیرا هان تو را از آن مکان دوردست نجات خواهم داد و نسل تو را از سرزمین اسارتشان خواهم رهانید. یعقوب باز خواهد گشت و از آرامش و آسایش برخوردار خواهد بود، و دیگر کسی او را ترسان نخواهد ساخت. زیرا من با تو هستم تا تو را نجات بخشم؛ خداوند چنین میفرماید؛ قومهایی را که تو را در میانشان پراکنده ساختم، به تمامی نابود خواهم کرد؛ اما تو را به تمامی نابود نخواهم ساخت. تو را بیسزا نخواهم گذاشت، اما تأدیب تو به اندازه خواهد بود.
مزمور ۱۴
ابله در دل خود میگوید: «خدایی نیست!» اینان فاسدند و کارهایشان کراهتآور است! نیکوکاری نیست! خداوند از آسمان بر بنی آدم مینگرد، تا ببیند آیا کسی هست که عاقلانه رفتار کند و خدا را بجوید. همه گمراه گشتهاند، و با هم فاسد شدهاند! نیکوکاری نیست، حتی یکی! آیا بدکاران را شناختی نیست؟ آنان که قوم مرا فرو میبلعند چنانکه گویی نان میخورند، و خداوند را نمیخوانند؟ آنجا ایشان سخت ترسانند، زیرا خدا با مردمان پارسا است. شما تدبیرهای ستمدیدگان را باطل میسازید، اما خداوند پناه ایشان است. کاش که نجات برای اسرائیل از صَهیون فرا میرسید! چون خداوند سعادت گذشته را به قوم خویش بازگردانَد، یعقوب به وجد آید و اسرائیل شادی کند!
مزمور ۱۵
خداوندا، کیست که در خیمۀ تو میهمان شود؟ و کیست که در کوه مقدست ساکن گردد؟ آن که در صداقت گام بردارد، و درستکار باشد، و از دل، راست بگوید. که به زبان خویش غیبت نکند، و به همسایهاش بدی روا مدارد، و ملامت را دربارۀ نزدیکانش نپذیرد؛ که شریران در نظر او حقیر باشند، و آنان را که از خداوند میترسند حرمت بدارد؛ که به قول خویش وفا کند، هرچند به زیانش باشد؛ که پول خود را به ربا ندهد و رشوه بر ضد بیگناه نپذیرد. آن که اینها را به جای آرد هرگز جنبش نخواهد خورد.
دوم قرنتیان، فصل ۱۳
این سوّمین بار است که به دیدارتان میآیم. «به گواهیِ دو یا سه شاهد، هر سخنی ثابت خواهد شد.» من در دیدار دوّم خود، کسانی را که در گذشته مرتکب گناه شده بودند، و نیز هر کس دیگر را هشدار دادم و اکنون نیز در غیاب خود باز هشدار میدهم که وقتی نزدتان بیایم، بر کسی آسان نخواهم گرفت. زیرا شما حجّت میخواهید بر اینکه مسیح در من سخن میگوید. او در قبال شما ضعیف نیست، بلکه در میان شما تواناست. زیرا هرچند در ضعف بر صلیب شد، امّا به قدرت خدا زیست میکند. به همینسان، ما نیز در او ضعیفیم، امّا با او در قبال شما به قدرت خدا زیست خواهیم کرد. خود را بیازمایید تا ببینید آیا در ایمان هستید یا نه. خود را مَحَک بزنید. آیا درنمییابید که عیسی مسیح در شماست؟ مگر آنکه در این آزمایش مردود بشوید! دعای ما به درگاه خدا این است که مرتکب خطایی نشوید؛ نه تا معلوم شود که ما از آزمایش سرافراز بیرون آمدهایم، بلکه تا شما آنچه را که درست است، انجام دهید، حتی اگر به نظر آید که ما مردود شدهایم. و امیدوارم پی ببرید که ما مردود نشدهایم. زیرا نمیتوانیم هیچ عملی برخلاف حقیقت انجام دهیم، بلکه هرآنچه میکنیم برای حقیقت است. زیرا هر گاه ما ضعیف باشیم و شما قوی، موجب شادیمان خواهد بود، و دعای ما این است که شما احیا شوید. به همین خاطر، در غیابم این مطالب را به شما مینویسم تا وقتی نزدتان آمدم، مجبور نباشم از اقتدار خود با شدتِ عمل استفاده کنم، اقتداری که خداوند نه برای ویران کردن، بلکه برای بنا به من داده است. در خاتمه، ای برادران، شاد باشید؛ احیا شوید؛ پند گیرید؛ همرأی باشید؛ و در صلح و صفا زندگی کنید، که خدای محبت و صلح و صفا با شما خواهد بود. یکدیگر را به بوسهای مقدّس سلام گویید. فیض خداوندْ عیسی مسیح، محبت خدا و رفاقتِ روحالقدس با همۀ شما باد. همۀ مقدسین، شما را سلام میفرستند.