نان روزانه

کلام امروز: ارمیا ۳۰:‏‏۱۲-‏۲۲ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۱۷مزمور ۱۹یعقوب ۱:‏۱-‏۱۱

استعارهٔ امروز برای تبعیدیان شامل بیماری و شفا می‌باشد، اما ارمیای نبی از واژگانی افراطی استفاده کرده تا نشان دهد چشم‌انداز آینده تا چه حد بد است. بیماری این قوم علاج‌ناپذیر است: برای چنین جراحات وخیمی، مرهمی نیست، نیز اعلان شده است که بیماری قوم خدا منتهی به مرگ خواهد شد.
اما از آیهٔ ۱۶ به بعد، به‌جای اینکه ناقوس مرگ به صدا در آید، چرخشی ۱۸۰‌درجه‌ای رخ می‌دهد. گفته شده که بلعندگان قوم یهود، ‌بلعیده خواهند شد، دشمنان‌شان به اسارت خواهند رفت، غارت‌کنندگان‌شان غارت خواهند شد و شکارچیان‌شان طعمهٔ شکارچیان خواهند گشت. حتی از این نیز معجزه‌آساتر، خدا صحّت و سلامت را به ایشان باز خواهد گرداند و جراحاتشان را شفا خواهد بخشید. آنچه غیرممکن بود، ممکن خواهد شد، زیرا خدا دگرگونی عظیمی پدید خواهد آورد.

چه چیزی موجب این دگرگونی و واژگونی شد؟ علتش شاید ریشخند ملت‌های دیگر بود که می‌گفتند: «صهیون؟ چه کسی به فکر صهیون است؟» این گفته دروغی بیش نبود و باید در مقابل آن واکنش نشان داده می‌شد. گفتن این‌که خدا قومش را تنبیه می‌کند، یک چیز است، اما اگر سایر ملت‌ها بگویند خدا قوم خود را دور انداخته است به این علت که دوستشان ندارد، کاملاً چیز دیگری است. همان‌طور که فردا خواهیم دید، محبت خدا به صهیون،ابدی است، نیز همین محبت است که سبب می‌شود زخم‌هایی که لاعلاج بودند، شفا یابند. تردیدی نیست که محبت، علت هرگونه دگرگونی ناشی از خداست، همچنین دلیلی است بر این‌که چیزی برای خدا غیرممکن نیست. خودِ شکست مرگ، به‌واسطهٔ شخصی پدید آمده که گرچه دولتمند بود، اما فقیر شد، و گرچه با خدا برابر بود، خود را خالی کرد و ذات غلام را پذیرفت تا بتواند افتادگان و فروتنان را بلند کند.

دعای امروز

ای صاحب جمیع قدرت‌‌ها و توانایی‌ها،
ای پدیدآورنده و عطاکنندهٔ همهٔ مواهب:
محبت نام خود را در دل ما پیوند بزن،
مذهب راستین را در ما فزونی بخش،
ما را با تمام نیکی‌ها تغذیه فرما،
و با رحمت عظیم خود، ما را در همین نیکی‌ها حفظ کن؛
به‌واسطهٔ عیسای مسیح، پسر تو و خداوندگار ما،
که با تو زنده است و سلطنت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

ارمیا ۳۰:‏‏۱۲-‏۲۲

«آری، خداوند چنین می‌فرماید: «جراحت تو بی‌علاج است و زخمت مهلک. کسی نیست که به دفاع از حق تو برخیزد؛ زخمهایت را مرهمی نیست، و نه پیکرت را شفایی. همۀ یارانت تو را از یاد برده‌اند، و کسی در اندیشۀ تو نیست؛ زیرا که تو را به ضرب دشمن مبتلا ساختم، و به تأدیبِ خصمِ بی‌رحم سپردم؛ از آن رو که تقصیر تو عظیم است، و گناهانت بی‌شمار. چرا به سبب جراحت خود فریاد سر می‌دهی؟ دردِ تو را علاجی نیست! با تو چنین کردم، از آن رو که تقصیر تو عظیم است، و گناهانت بی‌شمار. «اما آنان که تو را فرو می‌بلعند همگی بلعیده خواهند شد، و دشمنانت جملگی به اسارت خواهند رفت؛ آنان که تو را چپاول می‌کنند چپاول خواهند شد، و تاراج کنندگانت را به تاراج خواهم سپرد. زیرا خداوند می‌فرماید: از آنجا که تو را مطرود خوانده، می‌گویند: ”این است صَهیون، که کسی در اندیشه‌اش نیست،“ من سلامت را بر تو بازگردانده، زخمهایت را شفا خواهم بخشید. «خداوند چنین می‌فرماید: «هان من سعادت را به خیمه‌های یعقوب باز خواهم گردانید، و بر مسکنهایش ترحم خواهم کرد؛ شهر بر تَلِ آن بنا خواهد شد، و قصرش بر جایی که بود خواهد ایستاد. سرود شکرگزاری از آن بر خواهد خاست و آوازِ جشن‌گیرندگان بلند خواهد شد. ایشان را کثیر خواهم ساخت و دیگر قلیل نخواهند بود؛ سرافرازشان خواهم کرد، و دیگر حقیر نخواهند بود. فرزندانشان همچون ایام پیشین خواهند بود، و جماعتشان در حضور من استوار خواهند گشت؛ و من همۀ آنان را که بر ایشان ستم می‌کنند، جزا خواهم داد. حاکم ایشان از خودشان خواهد بود، و رهبرشان از میان خود ایشان بر خواهد خاست؛ او را نزدیک خواهم آورد و او نزدیک من خواهد آمد؛ زیرا کیست که خود جرأت کند نزدیک من آید؟» این است فرمودۀ خداوند. «پس شما قوم من خواهید بود، و من خدای شما خواهم بود.»

مزمور ۱۷

خداوندا، دادخواهی مرا بشنو؛ و به فریادم توجه فرما. به دعایم گوش فرا ده، که از لبانی بی‌ریا برمی‌آید. دادِ من از حضور تو صادر شود؛ چشمانت منصفانه بنگرد. تو دل مرا آزموده‌ای و شبانگاه به سراغم آمده‌ای؛ مرا در بوتۀ آزمایش نهاده‌ای و هیچ نیافته‌ای. زیرا عزم کردم که زبانم تجاوز نکند. و اما دربارۀ کارهای آدمیان - به کلام لبان تو خود را از راههای خشونتکاران به دور داشته‌ام. گامهایم به راههای تو استوار است؛ پاهایم نلغزیده است. خدایا، تو را می‌خوانم، زیرا که مرا اجابت خواهی کرد؛ گوش فرا ده و سخنانم را بشنو. شگفتی محبتت را بنما، ای که به دست راست خود آنان را که به تو پناه می‌آورند، از دست مخالفانشان نجات می‌بخشی. مرا همچون مردمک چشم خود نگاه دار؛ و در سایۀ بالهایت پنهانم کن، از شریرانی که مرا به نابودی می‌کِشند، و از دشمنان جانم که احاطه‌ام کرده‌اند. آنان دل سنگ خود را می‌بندند و زبان به گستاخی می‌گشایند. رد پای مرا دنبال کرده و هم‌اکنون در محاصره‌ام گرفته‌اند؛ بر من چشم دوخته‌اند تا بر زمینم افکنند. شیری را مانند که در دریدن حریص باشد، شیر ژیان را که در بیشه کمین گرفته است. خداوندا، برخیز و به مقابله با ایشان بر آ و به زیرشان بیفکن؛ به شمشیر خود جان مرا از دست شریران خلاصی ده. خداوندا، به دست خویش مرا از چنین مردمان برهان، از مردمان این دنیا که نصیبشان تنها در این زندگی است و بس؛ که شکمشان را از ذخایر خود پر می‌کنی، و به فرزندان سیر می‌شوند، اما آنچه از اموالشان بر جا می‌ماند به اطفال ایشان می‌رسد. و اما من، در پارسایی، رویِ تو را نظاره خواهم کرد؛ و چون بیدار شوم، از دیدن شباهت تو سیر خواهم شد.

مزمور ۱۹

آسمان جلال خدا را بیان می‌کند، و فَلَک از عمل دستهایش سخن می‌گوید. روز تا روز، کلام را جاری می‌سازد، و شب تا شب، معرفت را اعلان می‌دارد. نه سخنی است و نه کلامی، و آواز آنها شنیده نمی‌شود. با این همه، آوازشان در سرتاسر زمین منتشر می‌گردد، و کلامشان تا به کرانهای جهان می‌رسد. خیمه‌ای در آسمان برای خورشید بر پا کرده است؛ او همچون داماد از حجلۀ خویش بیرون می‌آید، و چون پهلوان شادمانه در میدان می‌دود. برخاستنش از یک کران آسمان است، مدارش تا به کران دیگر، و هیچ چیز از حرارتش پنهان نیست. شریعت خداوند کامل است، و جان را احیا می‌کند. شهادات خداوند امین است، و ساده‌لوحان را حکیم می‌گرداند. احکام خداوند راست است، و دل را شادمان می‌سازد. فرمان خداوند پاک است، و دیدگان را روشن می‌کند. ترس خداوند طاهر است، و پایدار تا به ابد. قوانین خداوند حق است، و به تمامی، عدل. از طلا مرغوبتر است، حتی از زر بسیار خالص؛ از شهد شیرین‌تر است حتی از قطرات شانۀ عسل. خدمتگزارت نیز از آنها هشدار می‌یابد، و در حفظشان پاداشی عظیم است. کیست که اشتباهات خود را تشخیص دهد؟ مرا از خطایای پنهان مبرا ساز! خدمتگزارت را از اعمال گستاخانه بازدار؛ مگذار که بر من مسلط شوند! آنگاه بی‌عیب خواهم بود، و مبرا از عِصیان عظیم. سخنان دهانم و تفکر دلم در نظرت پذیرفته آید، ای خداوند، که صخرۀ من و رهانندۀ من هستی!

یعقوب ۱:‏۱-‏۱۱

از یعقوب، غلامِ خدا و عیسی مسیح خداوند، به دوازده قبیله که در جهان پراکنده‌اند. سلام! ای برادرانِ من، هر گاه با آزمایشهای گوناگون روبه‌رو می‌شوید، آن را کمال شادی بینگارید! زیرا می‌دانید گذشتن ایمان شما از بوتۀ آزمایشها، پایداری به بار می‌آورد. اگر از شما کسی بی‌بهره از حکمت است، درخواست کند از خدایی که سخاوتمندانه و بدون ملامت به همه عطا می‌کند، و به وی عطا خواهد شد. امّا با ایمان درخواست کند و هیچ تردید به خود راه ندهد، زیرا کسی که تردید دارد، چون موج دریاست که با وزش باد به هر سو رانده می‌شود. امّا بگذارید پایداری کار خود را به کمال رساند تا بالغ و کامل شوید و چیزی کم نداشته باشید. چنین‌کس نپندارد که از خداوند چیزی خواهد یافت، امّا ثروتمند به حقارت خود، زیرا همچون گُلِ صحرا در گذر است. برادرِ حقیر به منزلت والای خود فخر کند، زیرا شخصی است دو دل و در تمامی رفتار خویش ناپایدار. همان‌گونه که خورشید با گرمای سوزان خود طلوع کرده، علف را می‌خشکاند و گُلَش فرو می‌ریزد و زیبایی‌اش محو می‌شود، ثروتمند نیز در حین کسب و کار، پژمرده و محو خواهد شد.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.