چالش ایمان
«اگر باور نکنید هر آینه ثابت نخواهید ماند.»
اشعیا ۷: ۹
اشعیا بین سالهای ۷۴۰-۷۰۰ ق.م در اورشلیم موعظه میکرد. وضعیت سیاسی آن زمان بسیار پیچیده بود و با وجودی که دو حکومت اورشلیم و سامره ثروتمند بودند، آشور آنها را تهدید میکرد. ازاینرو، در سال ۷۳۴ ق.م پادشاهان دمشق و سامره سعی بر این داشتند که اورشلیم را با خود متحد سازند و همگی علیه آشور به پا خیزند.
در این زمان، آحاز پادشاه یهودا که در اورشلیم بود، مورد حملهٔ نیروی متحد حکومت شمالی (اسرائیل) و سوریه قرار گرفت و دلش از شدت ترس چنان به لرزه افتاد که گویا «درختان جنگل از باد میلرزد» (۷: ۲). پیام خداوند برای او این است: «با حذر و آرام باش مترس و دلت ضعیف نشود.» (۷: ۴)
اشعیا انحلال اتحاد اسرائیل و سوریه را پیشگویی میکند (۷: ۴-۱۷)، اتحادی که اسرائیل را بهسوی نابودی سوق میداد (۸: ۱-۴). از آنجا که آحاز دلی مطیع خداوند نداشت، کوشید تا با تقدیم طلای معبد به آشوریها نظر آنها را جلب کند، اما آنان نهتنها کمکی به او نکردند، بلکه مشکلات بیشتری بر حکومت او افزودند. در نهایت، برنامهٔ خداوند این بود که حکومت آشور را وسیلهای قرار دهد تا این دو حکومت (اسرائیل و سوریه) را از میان بردارد. (۸: ۵- ۸)
از کتب پیشین در مییابیم که آحاز به خداوند وفادار نبود تا جایی که وقتی خبر همپیمان شدن دمشق و سوریه را شنید، به وحشت افتاد و پسر خود را برای خدایان دروغین قربانی کرد (۲ پادشاهان ۱۶: ۲-۳). با این وجود، خداوند به آشور اجازه نداد یهودا را نابود سازد (۸: ۹-۱۵).
شاید این موارد برای ما تنها قسمتی از تاریخ گذشتگان باشد و بس، اما ناگفته نماند که پیامی روحانی نیز برای ما در خود نهفته دارد و آن این است که هیچ امری از دستان خداوند بیرون نیست و هیچ ارادهای ورای ارادهٔ او در کار نمیباشد. سهم ما در این بین انتظار کشیدن برای خداوند است. مسلماً این انتظار به معنای نشستن و دسترویدست نهادن نیست، بلکه بدان معناست که بگوییم: «هر گاه روی تو نیاید، ما را از اینجا مبر.» (خروج ۳۳: ۱۵)
مطالعهٔ کتاب مقدس
اشعیا ۷: ۹
«اگر باور نکنید هر آینه ثابت نخواهید ماند.»