نان روزانه

کلام امروز: پیدایش ۴۳‏:‏۱‏-‏۱۵ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۵۹مزمور ۶۳غلاطیان ۶

در نهایت، گرسنگی بر یعقوب غلبه کرد. او تصمیم گرفته بود تا به‌جای آنکه بنیامین را به خطر بیندازد، شمعون را در زندان مصر رها کرده، بدون او به زندگی ادامه دهد، اما اکنون چالشی پیش روست: بنیامین یا یعقوب؟ و یعقوب به‌ناچار، خود را برمی‌گزیند. این بار، یهودا است که با یعقوب چانه می‌زند نه رئوبین، اما نوعی ریاکاری در مورد این چانه‌زنی وجود دارد. رئوبین پیش‌تر، جان فرزندانش را به‌عنوان ضمانت بازگشت قطعی بنیامین پیشکش کرده بود، ولی یهودا فقط از پدرش خواست که به او اعتماد کند و آن‌قدر بیهوده سروصدا به پا نکند. به‌نظر می‌رسد یهودا کسی است که کار را به انجام می‌رساند. فروختن یوسف به بردگی به‌جای رها‌کردن و مرگ او در گودال، پیشنهاد او بود. درحالی‌که رئوبین تلاش داشت تا یوسف را بدون اطلاع برادرانش نجات دهد.
یعقوب با تمام بدعنقی تسلیم شد و به آنها گفت که بِنیامین و برادر دیگرشان را -که حتی مهم نبود اسمش را بر زبان بیاورد- بازگردانند.

به‌نظر می‌رسد یعقوب همیشه به فرزندان لیه، به یک دید نگاه می‌کرد. آنها شاید برای خود خانواده تشکیل داده بودند، اما برای یعقوب فقط پسرانی بودند که به‌راحتی می‌توانست از جانشان بگذرد و تنها وظیفه‌شان، این بود که برای او کار کرده، مواظب فرزندان راحیل، یعنی یوسف و بنیامین باشند. تاریخ قوم اسرائیل نشان می‌دهد که خدا چنین نگرشی نسبت به آنها نداشت: خدا دوازده قبیله را برگزید، و عیسی نیز دوازده شاگرد را برگزید تا در بازسازی پادشاهی محبت به او کمک کنند.

دعای امروز

ای پدر آسمانی،
پسرت با قدرت‌های تاریکی نبرد کرد،
و در بیابان به تو نزدیک‌تر شد:
یاری‌مان کن تا از این روزها برای رشد در حکمت و دعا استفاده کنیم
تا بر محبت نجات‌بخش تو شهادت دهیم
در نام خداوند ما عیسای مسیح.

مطالعهٔ کتاب مقدس

پیدایش ۴۳‏:‏۱‏-‏۱۵

ولی یهودا به او گفت: «آن مرد به تأکید به ما هشدار داده، گفت: ”اگر برادرتان با شما نباشد، روی مرا نخواهید دید.“ ولی اگر او را نفرستی، نخواهیم رفت زیرا آن مرد به ما گفت: ”اگر برادرتان با شما نباشد، روی مرا نخواهید دید.“» اگر برادرمان را همراه ما بفرستی، خواهیم رفت و برایت آذوقه خواهیم خرید. اسرائیل گفت: «چرا بر من بدی روا داشته، به آن مرد گفتید که برادری دیگر دارید؟» پاسخ دادند: «آن مرد به‌دقّت دربارۀ ما و خویشانمان، از ما پرسید و گفت: ”آیا پدرتان هنوز زنده است؟ آیا برادری دیگر دارید؟“ آنچه به او گفتیم در پاسخ به این پرسشها بود. از کجا می‌دانستیم خواهد گفت: ”برادرتان را به اینجا آورید“؟» آنگاه یهودا به پدرش اسرائیل گفت: «جوان را با من بفرست که برخاسته، خواهیم رفت، تا زنده بمانیم و نمیریم، ما و تو و نیز کودکانمان. من ضامن سلامت او خواهم بود. او را از دست من بطلب. اگر او را نزد تو بازنیاوردم و در حضورت حاضر نساختم، تقصیرش تمام عمر بر گردن من باشد. زیرا اگر تأخیر نمی‌کردیم، تا به حال دو بار بازگشته بودیم.» آنگاه پدرشان اسرائیل به آنان گفت: «اگر راه دیگری نیست، پس این کار را بکنید: از بهترین محصولات زمین در خورجینهایتان برگیرید، یعنی قدری بَلَسان و قدری عسل و صَمْغِ خوشبو و مُر و پسته و بادام، و ارمغانی برای آن مرد ببرید. نقد دو برابر با خود ببرید، و نقدی را که در دهانۀ خورجینهایتان بازگردانیده شده بود، باز پس دهید. شاید اشتباهی شده باشد. برادرتان را نیز برگیرید و برخاسته، نزد آن مرد بازگردید. خدای قادر مطلق شما را به حضور آن مرد رحمت عنایت فرماید تا برادر دیگرتان و بِنیامین را با شما باز پس فرستد. و اما من، اگر داغدار شدم که داغدار شدم.» پس آنان ارمغان و نقدِ دو برابر و نیز بِنیامین را با خود برگرفتند و برخاسته به مصر رفتند و به حضور یوسف ایستادند.

مزمور ۵۹

ای خدایم، مرا از دشمنانم برهان، و از آنان که بر ضد من برمی‌خیزند، محافظتم فرما! مرا از بدکاران رهایی بخش، و از مردمان خون‌ریز نجاتم دِه! بنگر که چگونه در کمین جانم نشسته‌اند! زورمندان بر ضد من گرد آمده‌اند؛ بی‌آنکه نافرمانی و گناهی از من سر زده باشد، خداوندا. بی‌آنکه تقصیری کرده باشم، می‌شتابند و خود را آماده می‌کنند! پس بیدار شو و به دیدارم بیا و ببین! تو یهوه، خدای لشکرها، خدای اسرائیلی. بیدار شو و همۀ قومها را مجازات فرما! بر خائنان شریر شفقت مفرما! سِلاه شبانگاهان بازمی‌گردند، و چون سگان پارس می‌کنند، و گِرد شهر پرسه می‌زنند! بنگر که چگونه عربده می‌کشند و بر لبهایشان شمشیرهاست، زیرا می‌گویند: «کیست که بشنود؟» اما تو، خداوندا، بر ایشان می‌خندی، تو همۀ قومها را ریشخند می‌کنی! ای قوّت من، برای تو انتظار خواهم کشید؛ زیرا تو، خدایا، قلعۀ بلند منی! خدا که مرا محبت می‌کند، پیش روی من خواهد رفت و مرا قادر خواهد ساخت تا پیروزمندانه بر دشمنانم بنگرم. اما، ای خداوندگار، که سپرِ ما هستی، ایشان را مکُش، مبادا قوم من فراموش کنند! ایشان را در قوّت خویش بلرزان، و به زیر افکن! به سبب گناهان دهانشان و سخنان لبانشان، در غرور خویش گرفتار آیند! به سبب نفرینها و دروغهایی که می‌گویند، ایشان را در خشم نابود ساز! نابودشان کن تا دیگر نباشند! آنگاه تا به کرانهای زمین خواهند دانست که خدا بر یعقوب فرمان می‌راند. سِلاه شبانگاهان بازمی‌گردند، چون سگان پارس می‌کنند، و گِرد شهر پرسه می‌زنند! در پی طعا‌م می‌گردند، و اگر سیر نشوند زوزه می‌کشند! اما من در وصف قدرت تو می‌سرایم؛ صبحگاهان در وصف محبت تو شادمانه می‌سرایم؛ زیرا تو قلعۀ بلند منی، و پناهگاه من در روز تنگی. ای قوّت من، در وصف تو می‌سرایم؛ خدایا، تو دژ بلند منی، خدایی که محبتم می‌کند!

مزمور ۶۳

خدایا، تو خدای من هستی، با تمام وجود، تو را می‌جویم؛ جان من تشنۀ توست، و پیکرم مشتاق تو، در زمین خشک و بی‌طراوت و بی‌آب! من در قُدس بر تو نگریسته‌ام و قدرت و جلالت را نظاره‌گر شده‌ام. از آن رو که محبت تو از حیات نیکوتر است، لبهایم تو را خواهد ستود. پس تا زنده‌ام تو را متبارک خواهم خواند، و در نام تو دستهایم را بر خواهم افراشت. جان من سیر خواهد شد چنانکه از مغز و چربی، و دهانم با لبهایی شادمان تو را خواهد ستود.

غلاطیان ۶

ای برادران، اگر کسی به گناهی گرفتار شود، شما که روحانی هستید او را با ملایمت به راه راست بازگردانید. در عین حال، به هوش باش که خود نیز در وسوسه نیفتی. بارهای سنگین یکدیگر را حمل کنید که این‌گونه شریعت مسیح را به جا خواهید آورد. زیرا اگر کسی خویشتن را فرد برجسته‌ای پندارد، در حالی‌که به‌واقع کسی نباشد، خود را فریب می‌دهد. هر کس باید اعمال خود را بیازماید. در آن صورت فخر او به خودش خواهد بود، بی‌آنکه خود را با دیگران مقایسه کند. زیرا هر کس بار خود را خواهد بُرد. هر که از کلام آموزش می‌بیند، باید آموزگار خود را در هر چیز نیکو سهیم سازد. فریب نخورید: خدا را استهزا نتوان کرد. انسان هر چه بکارد، همان را خواهد دِرَوید. کسی که برای نَفْسِ خود می‌کارد، از نَفْس تباهی درو خواهد کرد؛ امّا کسی که برای روح می‌کارد، از روحْ حیات جاویدان خواهد دروید. لذا از انجام کار نیک خسته نشویم، زیرا اگر دست از کار برنداریم، در زمان مناسب محصول را درو خواهیم کرد. پس تا فرصت داریم به همه نیکی کنیم، به‌ویژه به اهل بیت ایمان. ببینید با چه حروف درشتی به دست خود برایتان می‌نگارم! آنان که می‌خواهند خود را به ظاهر خوب نشان دهند، وادارتان می‌کنند که ختنه شوید، تنها به این نیّت که به‌خاطر صلیب مسیح آزار نبینند. زیرا حتی آنان که ختنه می‌شوند شریعت را اجرا نمی‌کنند، بلکه می‌خواهند شما ختنه شوید تا به جسم شما افتخار کنند. امّا مباد که من هرگز به چیزی افتخار کنم جز به صلیب خداوندمان عیسی مسیح، که به واسطۀ آن، دنیا برای من بر صلیب شد و من برای دنیا. زیرا نه ختنه چیزی است و نه ختنه‌ناشدگی؛ آنچه اهمیّت دارد خلقت جدید است. همۀ آنان را که از این اصل پیروی می‌کنند، و اسرائیلِ خدا را، سلامتی و رحمت باد. از این پس کسی رنج بر من روا ندارد، زیرا من در بدن خود داغهای عیسی را دارم. ای برادران، فیض خداوند ما عیسی مسیح با روح شما باد! آمین!

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.