آسان است که در دعا دلسرد شویم. غالباً به نظر میرسد که دعاهایمان اجابت نمیشوند و خدا، در بهترین حالت، فاقد قدرت است، و در بدترین حالت، بیتفاوت و بیتوجه. ما زمانی دلسرد میشویم که نمیتوانیم ببینیم در قلب دعا چه چیزی نهفته است. لوقا دو مَثل عیسی را در کنار هم قرار میدهد که کمک میکنند این قلب بر ما نمایان گردد.
ما زمانی در دعا دلسرد میشویم که از یاد میبریم به درگاه «چه کسی» نیایش میکنیم. عیسی طبق روشی که در سایر مَثلها نیز بهکار برده، صفات نیکوی خدا را با صفات بشرِ «گناهآلود» مقایسه میکند، و از این طریق، به حقیقت مهمی اشاره میفرماید. اگر یک قاضی بدخلق و فرومایه سرانجام به فریاد بیوهزنی مزاحم رسیدگی میکند، چقدر بیشتر خدا داد فقیران و ستمدیدگان را خواهد ستاند. چرا که عدل و انصاف و رحمت در قلب خدا جای دارند- خدا دلسرد نمیشود، ما نیز نباید دلسرد شویم.
ما زمانی در دعا دلسرد میشویم که از یاد میبریم در حضور خدا «چه کسی هستیم». در مَثل دوم عیسی، از یک سو، شخصی را میبینیم که ظاهراً معتقد بود که هدف از دعا اینست که خود را در پیشگاه خدا برحق جلوه دهد، و از سوی دیگر، فردی را که فقط نزد خدا آمده تا رحمت و فیض بطلبد. در این مَثل، عیسی این دو شخص را با هم مقایسه میکند.
فرد دوم موضوع را درست درک کرده بود. او که بیغل و غش، فروتن و صادق بود، قلب پذیرا و پرفیض خدا را کشف کرد. چنانچه آن محبت و پذیرش حیرتآور را پیوسته و مکرراً کشف کنیم، در دعا دلسرد نخواهیم شد.
بنابراین، پشتکار به خرج دهید و خودتان باشید. دعا کنید و دلسرد نشوید. خدا محبت میکند و توجه نشان میدهد- نه فقط به شما، بلکه به آنانی نیز که برایشان دعا میکنید.