نان روزانه

کلام امروز: ارمیا ۳۳:‏۱-‏۱۳ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۳۴یعقوب، فصل ۳

گرچه ارمیا خدمتگزار خدا، در بازداشت به‌سر می‌برد، اما بر روی زمین هیچ زندانی نبود که بتواند مانع مکشوف‌شدن رؤیای خدا برای آزادی آتی یهودا شود. این فصل حاوی هفت وعده است که سه مورد از آنها را در قرائت امروز می‌یابیم. هرجا که مرگ و قحطی و گناه بود، شفا و رونق و تطهیر خواهد آمد. در هر شهری که در این زمان متروکه بود، آواز شادمانی و خنده و شکرگزاری شنیده خواهد شد. در هر زمین بایر و غیرمسکون، شبانان گله‌های خود را چوپانی خواهند کرد.
اما برای آنکه این رؤیا به حقیقت بپیوندند، فقط یک پیش‌شرط وجود داشت، خداوند می‌فرماید: «مرا بخوان». بله، «مرا بخوان که تو را اجابت خواهم کرد و تو را از چیزهای عظیم و مخفی که ندانسته‌ای، آگاه خواهم ساخت.» این بیشتر یک دعوت است تا یک دستور، دعوتی از خدای قادر مطلق که زمین را به اسرائیلِ ناتوان و فاقد زمین عطا فرموده بود. خدایی که به‌نظر می‌رسید دور از دسترس است، قوم خود را دعوت کرد تا در ساعت پریشانی خود، به‌سوی او باز گردند. اگر چنین می‌کردند، می‌توانستند وعدهٔ آینده‌ای را دریافت کنند که به مُخَیَله‌شان نیز خطور نمی‌کرد.

اغلب اوقات، دشوارترین گام در میانهٔ پریشانی‌هایی که خودمان باعث و بانی‌شان بوده‌ایم، درخواستی از ته دل از خدا برای کمک است. این کار، چه در اثر ترس باشد و چه برخاسته از اندوه، مستلزم فروتنی است، فروتنی برای پذیرفتن این واقعیت که ما ارباب سرنوشت خودمان نیستیم، بلکه نیاز به کسی داریم که هم توانمند است و هم پر از رحمت، تا به دادمان برسد.

دعای امروز

ای خداوندِ قادر مطلق و ای خدای ابدی،
التماس می‌کنیم که هم دل و هم بدن ما را
در طریق‌های شریعت خود، و اعمال احکامت
هدایت فرما، تقدیس کن، و بر آنها فرمان بران؛
تا به‌واسطهٔ محافظت بی‌نهایت توانمند تو، هم در اینجا و هم در ابدیت،
در بدن و در روح خود محفوظ بمانیم؛
به‌واسطهٔ خداوندگار و نجات‌دهندهٔ ما، عیسای مسیح،
که با تو زنده است و سلطنت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

ارمیا ۳۳:‏۱-‏۱۳

در همان حال که اِرمیا هنوز در حیاط قراولان محبوس بود، کلام خداوند بار دیگر بر او نازل شده، گفت: «خداوندی که زمین را آفرید، خداوندی که آن را شکل داده، مستحکم فرمود، و نامش یهوه است، چنین می‌گوید: مرا بخوان که تو را اجابت خواهم کرد و تو را از چیزهای عظیم و مخفی که ندانسته‌ای، آگاه خواهم ساخت. زیرا یهوه خدای اسرائیل دربارۀ خانه‌های این شهر و خانه‌های پادشاهان یهودا که ویران شده تا از آنها سنگرها در برابر خاکریزهای محاصره و در برابر شمشیر ساخته شود، چنین می‌فرماید: آنها می‌آیند تا با کَلدانیان بجنگند و آن خانه‌ها را از اجساد کسانی که من در خشم و غضب خود خواهم کُشت پر کنند، زیرا من به سبب تمامی شرارت آنها، روی خود را از این شهر پوشانیده‌ام. «با این همه، سلامتی و شفا را به این شهر باز خواهم گردانید و آنان را شفا بخشیده، سلامتی و امنیت را به فراوانی بدیشان خواهم رسانید. و سعادت را به یهودا و اسرائیل بازآورده، آنان را همچون گذشته بنا خواهم کرد. من ایشان را از تمامی گناهانی که به من ورزیده‌اند پاک خواهم ساخت، و تمامی تقصیرهای ایشان را که بدانها بر من گناه ورزیده و از من سر پیچیده‌اند، خواهم آمرزید. آنگاه این شهر برای من در حضور تمامی قومهای زمین که دربارۀ جملۀ احسانهای من در حق ایشان خواهند شنید، مایۀ شهرت و شادی و ستایش و حرمت خواهد بود. و آنها به سبب فراوانی سعادت و سلامتی که برای آن فراهم خواهم آورد، حیران و لرزان خواهند بود. «خداوند چنین می‌فرماید: در این مکان که درباره‌اش می‌گویید: ”ویرانه‌ای است خالی از انسان و حیوان“، یعنی در شهرهای یهودا و کوچه‌های اورشلیم که متروک و خالی از انسان و سَکَنه و حیوانات است، بار دیگر بانگ شور و شعف شنیده خواهد شد و آواز عروس و داماد و آواز کسانی که هدایای تشکر به خانۀ خداوند آورده، می‌خوانند: «”خداوند لشکرها را سپاس گویید، زیرا خداوند نیکوست و محبتش جاودانه است!“ زیرا خداوند می‌فرماید: من سعادت را همچون گذشته به این سرزمین باز خواهم گردانید. «خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: در اینجا که ویرانه و از انسان و حیوان خالی است، و در تمامی شهرهایش، بار دیگر مکانهایی خواهد بود که شبانان در آن گله‌ها را بخوابانند. و خداوند می‌گوید که در شهرهای کوهستان و شهرهای نواحی کم‌ارتفاع و شهرهای نِگِب، و در سرزمین بنیامین و حوالی اورشلیم و شهرهای یهودا، گوسفندان بار دیگر از زیرِ دست شمارندگان خواهند گذشت.

مزمور ۳۴

خداوند را در همه وقت متبارک خواهم خواند؛ ستایش وی همواره بر زبان من خواهد بود. جان من در خداوند فخر خواهد کرد؛ مسکینان بشنوند و شادی کنند. خداوند را با من تجلیل کنید، نام او را با یکدیگر برافرازیم. خداوند را جُستم، و مرا اجابت کرد؛ او مرا از همۀ ترسهایم رهانید. آنان که نگاهشان بر اوست، می‌درخشند؛ روی ایشان هرگز شرمسار نمی‌شود. این مسکین فریاد برآورد و خداوند صدایش را شنید و او را از همۀ تنگیهایش نجات بخشید. بچشید و ببینید که خداوند نیکوست؛ خوشا به حال آن که در او پناه گیرد. فرشتۀ خداوند گرداگرد ترسندگان او اردو می‌زند، و آنان را می‌رهاند. ای مقدسین خداوند، از او بترسید، زیرا ترسندگان او را هیچ کمی نیست. شیران ژیان، محتاج و گرسنه می‌شوند، اما جویندگان خداوند هیچ چیزِ نیکو کم نخواهند داشت. ای فرزندان، بیایید و به من گوش فرا دهید، تا ترس خداوند را به شما بیاموزم. کیست آن که آرزومند حیات باشد و دوستدار روزهای بسیار، تا نیکویی ببیند؟ زبان از بدی نگاه دار و لبان از فریب فرو بند؛ از بدی روی بگردان و نیکویی پیشه کن، آرام بجوی و در پی صلح باش. چشمان خداوند، بر پارسایان است و گوشهایش به فریاد کمک ایشان؛ روی خداوند بر ضد بدکاران است، تا یاد ایشان را از روی زمین برچیند. پارسایان فریاد برمی‌آورند، و خداوند آنان را می‌شنود؛ او ایشان را از همۀ تنگیهایشان می‌رهاند. خداوند نزدیک شکسته‌دلان است و کوفته شدگانِ در روح را نجات می‌بخشد. پارسا را مشقت بسیار است، اما خداوند او را از همۀ آنها خواهد رهانید؛ همۀ استخوانهای او را حفظ خواهد کرد، که یکی از آنها نیز نخواهد شکست. خداوند جان خادمان خود را فدیه می‌دهد؛ هر که به وی پناه بَرَد، هرگز محکوم نخواهد شد. شریر را شرارت از پا در خواهد آورد، و دشمنان مرد پارسا محکوم خواهند شد.

یعقوب، فصل ۳

برادران من، مباد که بسیاری از شما در پی معلّم شدن باشند، زیرا می‌دانید که بر ما معلّمان، داوریِ سخت‌تر خواهد شد. ما همه بسیار می‌لغزیم. اگر کسی در گفتار خود نلغزد، انسانی کامل است و می‌تواند تمامی وجودِ خود را مهار کند. ما با لگام نهادن بر دهان اسب، آن را مطیع خود می‌سازیم و بدین وسیله می‌توانیم تمامی بدن حیوان را به هر سو هدایت کنیم. همچنین سُکانی کوچک می‌تواند کشتی بزرگی را که فقط بادهای نیرومند آن را به حرکت درمی‌آورد، به هر سمتی که ناخدا بخواهد هدایت کند. به همین‌سان، زبان نیز عضوی کوچک است، امّا ادعاهای بزرگ دارد. جرقه‌ای کوچک می‌تواند جنگلی بزرگ را به آتش کِشد. زبان نیز آتش است؛ دنیایی است از نادرستی در میان اعضای بدن ما که همۀ وجود انسان را آلوده می‌کند و دایرۀ کائنات را به آتش می‌کشد - آتشی که جهنم آن را افروخته است! انسان همه گونه حیوان و پرنده و خزنده و جاندار دریایی را رام می‌کند و کرده است، امّا هیچ انسانی قادر به رام کردن زبان نیست. زبان شرارتی است سرکش و پر از زهرِ کشنده! با زبان خود خداوند و پدر را متبارک می‌خوانیم و با همان زبان انسانهایی را که به شباهت خدا آفریده شده‌اند، لعن می‌کنیم. از یک دهان، هم ستایش بیرون می‌آید، هم نفرین! ای برادران من، شایسته نیست چنین باشد. برادرانِ من، آیا ممکن است درخت انجیر، زیتون بار آوَرَد؟ یا درخت مو، انجیر بَر دهد؟ به همین‌سان نیز چشمۀ شور نمی‌تواند آب شیرین روان سازد. آیا می‌شود از چشمه‌ای هم آب شیرین روان باشد، هم آب شور؟ کیست حکیم و خردمند در میان شما؟ بگذارید آن را با شیوۀ زندگی پسندیدۀ خود نشان دهد، با اعمالی توأم با حِلم که از حکمت سرچشمه می‌گیرد. امّا اگر در دل خود حسدِ تلخ و جاه‌طلبی دارید، به خود مبالید و خلاف حقیقت سخن مگویید. چنین حکمتی از بالا نازل نمی‌شود، بلکه زمینی و نفسانی و شیطانی است. زیرا هر جا حسد و جاه‌طلبی باشد، در آنجا آشوب و هر گونه کردار زشت نیز خواهد بود. امّا آن حکمت که از بالاست، نخست پاک است، سپس صلح‌آمیز و ملایم و نصیحت‌پذیر، و سرشار از رحمت و ثمرات نیکو، و بَری از تبعیض و ریا! پارسایی، محصولی است که در صلح و صفا، و به دست صلحجویان کاشته می‌شود.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.