گفتهاند که در زمان عیسی کودکان را تا زمانی که به بلوغ میرسیدند، بیارزش میدانستند . پیش از بلوغ، کودکان نیازمند خوراک و مراقبت دیگران بودند تا زنده بمانند و اغلب نادیده گرفته میشدند. با دانستن این موضوع، سخنان و اعمال عیسی برای ما شگفتانگیزتر میشود. مگر میشد برای پادشاهی آسمان مصداقی نامناسبتر از کوچکِ ناچیز یافت که عملاً در چشم مرد هیچ بود؟ به این ترتیب، هر فکر پوچی که ممکن است دربارۀ جایگاهمان در پادشاهی خدا داشته باشیم، بیدرنگ از بین میرود.
از خود میپرسم؛ آیا حمایت پرشور عیسی از کودکان، نتیجۀ فرمان هیرودیس برای یافتن و نابود کردن «پادشاه نوزاد» بود! نوزادی که ممکن بود تخت او را سرنگون کند و فرمانی که همۀ کودکان زیر دو سال بیتلحم و اطرافش را کشت؟ عیسی بایستی این اتفاق را نتیجۀ میلاد خویش دانسته باشد. نمیتوانم باور کنم که قلب او از اندوه و خشم به درد نیامده باشد.
عیسی بسیار روشن دربارۀ مجازاتی صحبت میکند که در انتظار آزاردهندگان کودکان است، تا جایی که میتوان طنین خشم فروخورده را در صدایش تشخیص داد. مبادا با این فکر که ما هیچ وقت به کودکی آسیب نرساندهایم، به راه خود ادامه دهیم. شاید بهتر است در نظر داشته باشیم که معنی «سبب لغزش آنان شدن» چیست؟ آیا بهعنوان پیروان کسی که کوچکان را در قلب پادشاهی آسمان جای داد، عجیب نیست که بسیاری از کلیساهای ما خالی از کودکان است؟
دعای امروز
ای پدر آسمانی
که فرزندانت در دستان هیرودیس رنج کشیدند،
با آنکه خطایی نکرده بودند؛
با رنجهای پسرت
و با پاکی زندگانی ما
همۀ نقشههای شریر را باطل کن
و پادشاهی عدالت و سلامت خود را بنا کن؛
در پسرت خداوند ما عیسای مسیح
که زنده است و با تو پادشاهی میکند
در اتحاد با روحالقدس،
خدای واحد، از حال تا ابدالآباد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
متی ۱۸:۱-۱۰
در آن وقت شاگردان نزد عیسی آمده از او پرسیدند: «چه کسی در پادشاهی آسمان از همه بزرگتر است؟» عیسی کودکی را صدا کرد و از او خواست در برابر آنان بایستد و سپس به آنان گفت: «در حقیقت به شما میگویم که اگر شما عوض نشوید و مانند کودکان نگردید، هرگز به پادشاهی آسمان وارد نخواهید شد. در پادشاهی آسمان، آن کسی از همه بزرگتر است که خود را فروتن سازد و مانند این کودک بشود. و کسیکه چنین کودکی را به نام من بپذیرد، مرا پذیرفته است. «وای به حال کسیکه باعث لغزش یکی از این کوچکان که به من ایمان دارند بشود. برای او بهتر است که سنگ آسیابی به گردنش آویخته شود و در اعماق دریا غرق گردد. وای بر دنیا که باعث چنین لغزشهایی میشود! مسلّماً لغزشهایی پیش خواهد آمد، امّا وای بر کسیکه باعث این لغزشها شود. «بنابراین اگر دست یا پای تو، تو را به گناه بکشاند آن را قطع کن و دور بینداز، زیرا برای تو بهتر است که بدون دست یا پا وارد حیات گردی تا با دو دست و دو پا به داخل آتش ابدی افکنده شوی. و اگر چشم تو، تو را به گناه میکشاند، آن را در آور و دور بینداز، زیرا بهتر است که با یک چشم وارد حیات شوی تا با دو چشم به آتش دوزخ افکنده شوی. '
مزمورهای ۳۶ و ۱۴۶
گناه در دل انسانهای شریر عمیقاً لانه کرده است. آنها از خدا نمیترسند. زیرا آنها دل خود را خوش میکنند و فکر میکنند که خدا به گناه آنها پی نمیبرد و آن را محکوم نمیکند. تمام سخنانشان حیله و فریب است. کارهای نیک و عاقلانه را ترک نمودهاند. شبها نیز در بستر خود دسیسه میچینند. هیچ کار خوبی انجام نمیدهند و از هیچ شرارتی روگردان نیستند. ای خداوند، محبّت پایدار تو همچون آسمانها نامحدود و وفاداری تو فراتر از ابرهاست. نیکوکاری تو مانند کوههای سر به فلک کشیده و عدالت تو همچون دریاها عمیق است، ای خداوند، انسانها و حیوانات تحت مراقبت تو میباشند. محبّت پایدار تو ای خدا چقدر عالی است. تمام انسانها در سایهٔ بالهای تو پناه میآورند. همه از خوان نعمت تو میخورند و از چشمهٔ رحمت تو مینوشند. زیرا تو سرچشمهٔ زندگی هستی و در پرتو نور تو ما روشنی را میبینیم. به آنهایی که تو را میشناسند رحمت فرما، و آنانی را که پاکدل هستند نجات ده. مگذار که اشخاص مغرور بر من غالب گردند و مردم شریر مرا فراری دهند. ببین! بدکاران طوری سقوط کردهاند، که دیگر نمیتوانند برخیزند.'
'خداوند را سپاس باد! ای جان من، خداوند را ستایش کن! تا زمانی که زنده هستم، خداوند را ستایش خواهم نمود، تا وقتی جان در بدن دارم برای خدای خود سرود خواهم خواند. به رهبران انسانی توکّل نکنید، هیچ انسانی نمیتواند نجات بدهد. وقتی بمیرند، به خاک برمیگردند و در همان روز تمام نقشههایی که کشیده بودند از بین میرود. خوشا به حال کسیکه خدای یعقوب مددکار اوست و بر خداوند، خدای خود توکّل میکند، که آسمان و زمین و دریاها و هرآنچه در آنهاست آفرید، خدایی که پیوسته به وعدههای خود وفادار است. او به فریاد مظلومان میرسد و گرسنگان را سیر میکند و اسیران را آزاد میسازد. خداوند کورها را بینا میسازد، افتادگان را برمیخیزاند، مردم نیکوکار را دوست میدارد. خداوند غریبان را محافظت میکند، و از بیوه زنان و یتیمان مراقبت مینماید. امّا شریران را هلاک میسازد. سلطنت خداوند جاودان است، و خدای تو ای صهیون، تا ابد فرمانروایی میکند. خداوند را سپاس باد!'
پیدایش ۳۷:۱۳-۲۰
یعقوب به یوسف گفت: «برادرانت در شکیم مشغول چرانیدن گلّه هستند، بیا تو را آنجا بفرستم.» یوسف گفت: «من حاضرم.» پدرش گفت: «برو و از سلامتی برادرانت و از وضع گلّه برای من خبر بیاور.» پس پدرش او را از دشت حبرون به شکیم فرستاد. وقتی یوسف به شکیم رسید، در آنجا دنبال برادرانش میگشت. مردی او را دید و پرسید: «دنبال چه میگردی؟» یوسف گفت: دنبال برادرانم میگردم. آنها مشغول چرانیدن گلّه هستند. آیا میدانی آنها کجا هستند؟» آن مرد گفت: «از اینجا رفتهاند. من از آنها شنیدم که به دوتان میروند.» پس یوسف به دنبال برادران خود رفت و آنها را در دوتان پیدا کرد. برادرانش او را از دور دیدند و قبل از اینکه به آنها برسد توطئه چیدند تا او را بکشند. آنها به یکدیگر گفتند: «کسیکه برای ما خواب دیده است، میآید. بیایید همین حالا او را بکشیم و در یکی از این چاههای خشک بیندازیم و بگوییم جانور درّندهای او را کشته است. آن وقت ببینیم تعبیر خوابهای او چه خواهد شد.» '