نان روزانه

کلام امروز: عبرانیان ۱۱:‏۱‏-۱۶ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۲۰مزمور ۲۱خروج ۷:‏۸ تا آخر

ایام روزه

ممکن است حس کنیم چنین فهرستی از قهرمانی که همه‌شان مَرد هستند، کمی ترسناک است. متونی مانند این می‌توانند بعضی از مردم را از ادیان بزرگ دور کنند، زیرا اگر آنها را با دقت نخوانیم، می‌توانند هر یک از ما را که بزرگِ دودمان یا خاندان یا سرپرست شرکت یا کلیسا یا انجمن یا مرد بزرگی از این نوع نیستیم، از خود برانند. اما این سرمشق‌ها که اغلب در شرایطی به‌شدت سخت با انگیزهٔ ایمانی گران‌بها و الهام‌بخش عمل کرده‌اند، تنها برای این به ما ارائه نشده‌اند که به آنها بنگریم، بلکه در نامه‌ای خطاب به عبرانیان یاد و ارائه شده‌اند تا پیوند عمیق یهودیت و مسیحیت را نشان دهند.

ما که از چشم‌انداز چندین قرن بعد می‌نگریم، می‌دانیم که این دو دینِ تنی، طی زمان رابطهٔ بسیار دشواری داشته‌اند، مخصوصاً به دلیل اصرار مسیحیان- که در اینجا نیز تکرار شده است‏- بر این که مسیح قربانی نهایی برای گناهان را تقدیم کرده است. این امر گاهی به مخالفتی با یهودیان منجر شده است که می‌توان از آن با عنوان یهودستیزی یاد کرد و احتمالاً خاستگاه آن مسیح‌شناسی‌ای بوده است که بر کار قطعی و یگانهٔ خدا در مسیح بر صلیب تأکید دارد. هرچند که این متن اساساً با هرگونه خودبرتربینیِ مسیحی نیز در ستیز است. داستان‌های ارزشمند انبیا و پاتریارخ‌ها در کتاب‌مقدس عبری- مانند لکنت و شجاعت موسی، مهمان‌نوازی و بصیرت ابراهیم، اطاعت نوح‏- در سراسر عهد‌جدید به کار گرفته شده است. مسیحیان و یهودیان می‌توانند از وعدهٔ این نامه شاد باشند که «خدا عار ندارد خدای ایشان باشد».

دعای امروز

ای خداوند رحیم!
تو از تلاش ما برای خدمت به خودت آگاهی؛
هنگامی که گناه زندگی ما را تاراج می‌کند
و بر دل‌هایمان سایه می‌افکند،
به یاری ما بیا
و ما را به‌سوی خودت بازگردان؛
در خداوندمان عیسای مسیح.

مطالعهٔ کتاب مقدس

عبرانیان ۱۱:‏۱‏-۱۶

ایمان، ضامن چیزهایی است که بدان امید داریم و برهان آنچه هنوز نمی‌بینیم. به سبب ایمان بود که دربارۀ پیشینیان به نیکویی شهادت داده شد. به ایمان درمی‌یابیم که کائنات به وسیلۀ کلام خدا شکل گرفت، بدان‌گونه که آنچه دیده می‌شود از چیزهای دیدنی پدید نیامد. به ایمان بود که هابیل قربانی‌ای نیکوتر از قربانی قائن به خدا تقدیم کرد، و به سبب همین ایمان دربارۀ او شهادت داده شد که پارساست، زیرا خدا دربارۀ هدایای او به نیکویی شهادت داد. به همین سبب، هرچند چشم از جهان فرو بسته، هنوز سخن می‌گوید. به ایمان بود که خَنوخ از این جهان منتقل شد تا طعم مرگ را نچشد و دیگر یافت نشد، چون خدا او را برگرفت. زیرا پیش از برگرفته شدن، دربارۀ او شهادت داده شد که خدا را خشنود ساخته است. و بدون ایمان ممکن نیست بتوان خدا را خشنود ساخت، زیرا هر که به او نزدیک می‌شود، باید ایمان داشته باشد که او هست و جویندگان خود را پاداش می‌دهد. به ایمان بود که نوح هنگامی که از جانب خدا دربارۀ اموری که تا آن زمان دیده نشده بود هشدار یافت، آن را با خداترسی به‌جدّ گرفت و برای نجات خانوادۀ خویش کشتی ساخت. او به ایمانِ خود دنیا را محکوم کرد و وارث آن پارسایی شد که بر ایمان استوار است. به ایمان بود که ابراهیم هنگامی که فرا خوانده شد، اطاعت کرد و حاضر شد به جایی رود که بعدها به میراث می‌یافت؛ و هرچند نمی‌دانست کجا می‌رود، روانه شد. به ایمان بود که در سرزمین موعود، همچون بیگانه‌ای در دیار غریب خانه به دوش گردید و همانند اسحاق و یعقوب که با او وارث همان وعده بودند، در خیمه‌ها ساکن شد. زیرا چشم‌انتظار شهری بود با بنیاد، که معمار و سازنده‌اش خداست. به ایمان بود که ابراهیم توانایی یافت نسلی داشته باشد، با اینکه سارا نازا و خود او نیز سالخورده بود؛ چرا که وعده‌دهنده را امین شمرد. این‌گونه، از یک تن، آن هم از کسی که تقریباً مرده بود، نسلی کثیر همچون ستارگان آسمان، و بی‌شمار مانند شنهای کنارۀ دریا، پدید آمد. اینان همه در ایمان درگذشتند، در حالی که وعده‌ها را هنوز نیافته بودند، بلکه فقط آنها را از دور دیده و خوشامد گفته بودند. ایشان تصدیق کردند که بر زمین، بیگانه و غریبند. آنان که چنین سخن می‌گویند، آشکارا نشان می‌دهند که در جستجوی وطنی هستند. اگر به سرزمینی می‌اندیشیدند که ترکش کرده بودند، فرصت بازگشت می‌داشتند. امّا مشتاق سرزمینی نیکوتر بودند، مشتاق وطنی آسمانی. از همین رو، خدا عار ندارد خدای ایشان خوانده شود، زیرا شهری برایشان مهیا کرده است.

مزمور ۲۰

خداوند تو را در روز تنگی مستجاب فرما‌ید؛ نامِ خدای یعقوب تو را محافظت کند! از قُدس برای تو کمک بفرستد، و از صَهیون تو را حمایت نماید. هدایای تو را جملگی به یاد آورد و قربانیهای تمام‌سوز تو را قبول فرماید. سِلاه آرزوی دلت را به تو عطا کند و همۀ نقشه‌هایت را جامۀ عمل بپوشاند. به سبب نجات تو بانگ شادی برآوریم و عَلَم‌های خود را در نام خدایمان برافرازیم. خداوند همۀ مسئلتهای تو را به انجام رساند! اکنون دانستم که خداوند مسیح خود را نجات می‌بخشد؛ او از آسمانِ مقدسش وی را اجابت می‌فرماید، به نیروی نجاتبخش دست راست خویش. اینان ارابه‌ها و آنان اسبها را، اما ما نام یهوه خدای خود را ذکر خواهیم کرد. آنها خم شده، خواهند افتاد، اما ما بر‌خاسته، خواهیم ایستاد. خداوندا، پادشاه را نجات ده! در روزی که بخوانیم، ما را اجابت فرما!

مزمور ۲۱

خداوندا، در قوّت تو پادشاه شادی می‌کند، و در نجات تو چه بسیار به وجد می‌آید! تو آرزوی دلِ او را برآورده‌ای و خواهش لبانش را از وی دریغ نداشته‌ای. سِلاه زیرا که با برکات فراوان بر مراد او سبقت جستی و تاجی از زر ناب بر سرش نهادی! حیات را از تو خواست، و بدو بخشیدی، و طول ایام را تا ابدالآباد! جلال او به سبب نجات تو عظیم گشته! فرّ و شکوه به وی ارزانی داشته‌ای. براستی که برکات جاودانی به وی عطا کرده‌ای و به شادی حضور خویش، شادمانش گردانیده‌ای. زیرا که پادشاه بر خداوند توکل می‌دارد؛ و از محبت آن متعال جنبش نخواهد خورد. دست تو همۀ دشمنانت را در خواهد یافت؛ دست راست تو به بدخواهانت خواهد رسید. زمانی که حضور به هم رسانی ایشان را چون تنور آتش خواهی ساخت. خداوند در خشم خود ایشان را فرو خواهد بُرد، و آتش، ایشان را خواهد خورد. نسلشان را از زمین نابود خواهی کرد، و اولادشان را از میان بنی‌آدم! هرچند بر ضد تو نقشه‌های پلید کِشند و تدابیر بد اندیشند، کامیاب نخواهند شد؛ زیرا به سبب تو برگشته خواهند گریخت، آنگاه که به کمانِ برکشیده‌ات به سویشان نشانه بگیری. خداوندا، در قوّت خویش متعال شو! دلاوری تو را می‌سراییم و می‌ستاییم.

خروج ۷:‏۸ تا آخر

خداوند به موسی و هارون گفت: «چون فرعون به شما بگوید: ”معجزه‌ای انجام دهید!“ آنگاه به هارون بگو: ”عصایت را برگیر و آن را در حضور فرعون بر زمین بیفکن، و عصا به مار بدل خواهد شد.“» پس موسی و هارون به حضور فرعون رفتند و آنچه را خداوند فرمان داده بود، انجام دادند. هارون عصای خود را در برابر فرعون و خادمانش بر زمین افکند، و عصا بدل به مار شد. آنگاه فرعون حکیمان و ساحران را فرا خواند، و آن جادوگران مصری نیز با افسون خود چنین کردند. هر یک عصایش را بر زمین افکند و عصا بدل به مار شد. ولی عصای هارون عصاهای آنها را فرو بلعید. با این حال، همان‌گونه که خداوند فرموده بود، دل فرعون سخت شد و به سخنان موسی و هارون گوش نسپرد. آنگاه خداوند به موسی گفت: «دل فرعون سخت شده است و از رها کردن قوم اِبا می‌کند. پس بامدادان که فرعون به کنار آب می‌رود، نزد او برو. کنار رود نیل منتظر او باش و عصایی را که بدل به مار شد به دست بگیر. به او بگو: ”یهوه، خدای عبرانیان، مرا فرستاده تا به تو بگویم: ’قوم مرا رها کن تا در صحرا مرا عبادت کنند. تو تا کنون بدین گوش نسپرده‌ای.‘ پس اینک خداوند چنین می‌فرماید: ’این‌گونه خواهی دانست که من خداوند هستم: با عصایی که در دست دارم آب رود نیل را خواهم زد و تبدیل به خون خواهد شد. ماهیانِ آن خواهند مرد و آب رود خواهد گندید؛ و مصریان نخواهند توانست از آن بنوشند.“‘» و خداوند به موسی گفت: «به هارون چنین بگو: ”عصایت را برگیر و دستت را بر آبهای مصر دراز کن - بر رودخانه‌ها و نهرها، حوضها و تمامی آبگیرهای مصر. آبها همه بدل به خون خواهد شد. در سراسر مصر خون خواهد بود، حتی در سطلهای چوبی و کوزه‌های سنگی.“» موسی و هارون طبق آنچه خداوند به آنها فرمان داده بود عمل کردند. او در برابر دیدگان فرعون و خادمانش، عصای خود را بلند کرد و آب نیل را زد، و آب بدل به خون شد. ماهیان نیل مردند و رود چنان گندید که مصریان نتوانستند از آب آن بنوشند. و در سراسر سرزمین مصر خون بود. ولی جادوگران مصری نیز با افسون خود نظیر همان کار را انجام دادند؛ و دل فرعون سخت شده، چنانکه خداوند گفته بود، به سخنان موسی و هارون گوش نسپرد. فرعون به قصر خود بازگشت بی‌آنکه بر این واقعه نیز وقعی بگذارد. مصریان همگی در گرداگرد رود نیل به چاه کندن مشغول شدند تا برای نوشیدن، آب فراهم کنند، زیرا نمی‌توانستند از آبِ رودخانه بنوشند. از زمانی که خداوند رودخانه را زد، هفت روز گذشت.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.