ایام صعود تا پنتیکاست
او یک زن قد بلند و کشیدهٔ نسل چهارمی استرالیایی بود. در اوایل میانسالی تصمیم گرفت برای اولینبار به انگلستان سفر کند تا ببیند نیاکانش از کجا آمدهاند. پس از تعمق در تجربهٔ پرسهزدنش در اطراف روستای اجداد نورتمبریاییاش گفت: «شگفتانگیز بود. گویا بدنم مکان را میشناخت. ژنهای من به خانه آمده بودند… .»
حزقیال حس دلتنگی برای «خانه» را کشف کرد. او با بسیاری از همکیشان یهودیاش در سال ۵۹۷ پیش از میلاد به بابل تبعید شد. اما اشارهٔ او صرفاً به آرزوی انسان برای یافتن ریشههایش نبود؛ بلکه تصویر بسیار بزرگتری را ترسیم میکرد. موضوع مربوط به ژنها نیست؛ مربوط به خداست. او به شنوندگانش یادآور شد که خدا سرزمین اسرائیل را به قوم یهود وعده داد و ادامه داد که خدا قوم برگزیدهاش را در سرزمینشان گرد هم خواهد آورد.
کلام قدرتمندی بود و به یک معنا بُعد سیاسی سخنانش دو هزار سال بعد در کشورهای آشوبزده و ناآرام خاورمیانه کارش را ادامه میدهد. «سال بعد در اورشلیم» فریاد صمیمانهٔ یهودیان سراسر جهان است که هر سال در پایان پِسَخ و یوم کیپور (روز کفاره) پیوسته تکرار میشود.
در جهان مسیحیت، برخی نبوت حزقیال را تحتاللفظی برداشت کردهاند. دیگران مفهوم آن را بهطرز دیگری بیان کردهاند و «اورشلیم» را مکانی مادی دانستهاند. اما اورشلیم استعارهای برای بودن با خدا است در هر جایی که هستیم. اورشلیم شما کجاست؟
دعای امروز
ای خداوند برخاسته و صعود کرده!
همچنان که در پیروزی تو شادی میکنیم،
کلیسایت را در زمین از قدرت و شفقت پر ساز،
تا همهٔ کسانی که در گناه رانده شدهاند،
باشد که بخشایش را بیابند و آرامی تو را بشناسند،
برای جلال خدای پدر.
مطالعهٔ کتاب مقدس
حزقیال ۱۱:۱۴-۲۰
کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «ای پسر انسان، برادرانت و خویشانت، آنان که با تو در تبعیدند، و همۀ خاندان اسرائیل، جملگی کسانی هستند که ساکنان اورشلیم بدیشان میگویند: ”از خداوند دور شوید؛ زیرا این زمین به ما به ملکیت بخشیده شده است.“ پس بگو، ”خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: اگرچه آنان را به میان قومها به جاهای دور فرستادم و در میان ممالک پراکنده ساختم، با این حال، در ممالکی که به آنها رفتند برای مدتی برایشان همچون قُدسی بودم.“ پس بگو، ”خداوندگارْ یهوه میفرماید: من شما را از میان قومها جمع خواهم کرد و از ممالکی که در آنها پراکنده شدهاید، گِرد خواهم آورد و سرزمین اسرائیل را به شما خواهم بخشید.“ «چون ایشان بدانجا آیند، تمامی چیزهای مکروه و قبیح آن را از میانش خواهند زدود. من ایشان را یک دل خواهم بخشید، و روحی تازه در اندرونشان خواهم نهاد. دل سنگی را از پیکرشان به در خواهم آورد و دل گوشتین بدیشان خواهم بخشید، تا در فرایض من سلوک کنند و قوانین مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورند. آنگاه قوم من خواهند بود، و من خدای ایشان خواهم بود.
مزامیر ۲۴
زمین و هرآنچه در آن است از آن خداوند است، جهان و همۀ ساکنانش. زیرا که او اساسِ آن را بر دریاها نهاد و بر آبها آن را استوار ساخت. کیست که به کوه خداوند برآید؟ و کیست که در مکان مقدس او بایستد؟ آن که پاکدست و صافدل باشد، که جان خود را به سوی آنچه باطل است، برنیفرازد، و قسم دروغ نخورد. او برکت را از خداوند خواهد یافت، و عدالت را از خدای نجات خویش. اینچنیناند مردمان جویندۀ او، جویندگان روی تو، ای خدای یعقوب. سِلاه ای دروازهها، سرهای خود را برافرازید! ای درهای قدیمی، برافراشته شوید، تا شاه جلال داخل شود! این شاه جلال کیست؟ خداوندِ نیرومند و دلاور، خداوند که در جنگ، دلاور است! ای دروازهها، سرهای خود را برافرازید؛ ای درهای قدیمی، برافراشته شوید، تا شاه جلال داخل شود. این شاه جلال کیست؟ خداوندِ لشکرها، اوست شاه جلال! سِلاه
مزامیر ۱۱۵
نه ما را، خداوندا، نه ما را! بلکه نام خود را جلال ده، بهخاطر محبت و وفاداریت! چرا قومها بگویند: «خدای آنان کجاست؟» خدای ما در آسمان است، او هرآنچه را که بخواهد، به انجام میرساند. اما بتهای ایشان از نقره و طلاست، صنعت دستهای انسان! دهان دارند، اما سخن نمیگویند! چشم دارند، اما نمیبینند! گوش دارند، اما نمیشنوند! بینی، اما نمیبویند! دستها دارند، اما حس نمیکنند! پاها، اما راه نمیروند! و صدایی از گلوی خود برنمیآورند! سازندگان آنها مانند خودشان خواهند شد، و هر که بر آنها توکل کند. ای اسرائیل، بر خداوند توکل کنید! او یاور و سپر شماست. ای خاندان هارون، بر خداوند توکل کنید! او یاور و سپر شماست. ای ترسندگان خداوند، بر خداوند توکل کنید! او یاور و سپر شماست. خداوند ما را به یاد آورده است؛ او برکتمان خواهد داد. او خاندان اسرائیل را برکت خواهد داد، او خاندان هارون را برکت خواهد داد. او ترسندگان خداوند را برکت خواهد داد، از خُرد و بزرگ. خداوند شما را افزونی بخشد، شما و فرزندانتان را. مبارکِ خداوند باشید، که آسمان و زمین را بساخت. آسمانها، آسمانهای خداوند است، اما زمین را به بنیآدم بخشیده است. مردگان نیستند که خداوند را میستایند، و نه آنان که به دیار خاموشی فرو میروند! ماییم که خداوند را میستاییم، از حال و تا ابدالآباد. هَلِلویاه!
متی ۹:۳۵-۱۰:۲۰
عیسی در همۀ شهرها و روستاها گشته، در کنیسههای آنها تعلیم میداد و بشارت پادشاهی را اعلام میکرد و هر درد و بیماری را شفا میبخشید. و چون انبوه جماعتها را دید، دلش بر حال آنان سوخت زیرا همچون گوسفندانی بیشبان، پریشانحال و درمانده بودند. پس به شاگردانش گفت: «محصول فراوان است، امّا کارگر اندک. پس، از مالک محصول بخواهید کارگران برای دروِ محصول خود بفرستد.»
آنگاه عیسی دوازده شاگردش را نزد خود فرا خواند و آنان را اقتدار بخشید تا ارواح پلید را بیرون کنند و هر درد و بیماری را شفا دهند. این است نامهای دوازده رسول: نخست، شَمعون معروف به پطرس و برادرش آندریاس؛ یعقوب پسر زِبِدی و برادرش یوحنا؛ فیلیپُس و بَرتولْما؛ توما و مَتّای خَراجگیر؛ یعقوب پسر حَلْفای و تَدّای؛ شَمعون غیور و یهودای اَسخَریوطی که عیسی را تسلیم دشمن کرد. عیسی این دوازده تن را فرستاد و به آنان فرمود: «نزد غیریهودیان مروید و به هیچیک از شهرهای سامِریان داخل مشوید، هنگامی که میروید، این پیام را موعظه کنید که پادشاهی آسمان نزدیک شده است. بیماران را شفا دهید، مردگان را زنده کنید، جذامیها را پاک سازید، دیوها را بیرون کنید. به رایگان یافتهاید، به رایگان هم بدهید. هیچ طلا یا نقره یا مس در کمربندهایتان با خود نبرید و برای سفر، کولهبار یا پیراهن اضافی یا کفش یا چوبدستی برندارید؛ زیرا کارگر مستحق مایحتاج خویش است. به هر شهر یا روستایی که داخل میشوید، فردی شایسته بجویید و تا هنگام ترک آن محل، در خانهاش بمانید. چون به خانهای درمیآیید، بگویید ”سلام بر شما.“ اگر آن خانه شایسته باشد، سلام شما بر آن قرار میگیرد و اگر نه، به شما بازمیگردد. اگر کسی شما را نپذیرد و یا به سخنانتان گوش نسپارد، به هنگام ترکِ آن خانه یا شهر، خاک پایهای خود را بتکانید. آمین، به شما میگویم، در روز داوری، تحمل مجازات برای سُدوم و غُمورَّه آسانتر خواهد بود تا برای آن شهر. «من شما را همانند گوسفندان به میان گرگان میفرستم. پس همچون مارْ هوشیار باشید و مانند کبوترْ ساده. از مردم برحذر باشید. آنان شما را به محاکم خواهند سپرد و در کنیسههای خود تازیانه خواهند زد. بهخاطر من شما را نزد والیان و پادشاهان خواهند برد تا در برابر آنان و در میان قومهای جهان شهادت دهید. امّا چون شما را تسلیم کنند، نگران نباشید که چگونه یا چه بگویید. در آن زمان آنچه باید بگویید به شما عطا خواهد شد. زیرا گوینده شما نیستید، بلکه روحِ پدر شماست که به زبان شما سخن خواهد گفت.