رویای حزقیال در مورد نهری که از معبد در اورشلیم جاری میشد، وعدهای بود در خصوص حیاتی نو برای تمامی خلقت. در آنجا درختان دائماً میوه میدهند. رودخانهها پر از ماهی خواهند بود. پس دشوار نیست بدانیم که چرا این آیات برای عیدِ حضرت آندریاس، یکی از ماهیگیرانی که عیسی را پیروی کردند، انتخاب شده است.
آندریاس در انجیل یوحنا، نخستین شاگردی بود که از عیسی پیروی کرد. کلیسای اورتودُکس یونانی، به آندریاس با عنوانِ «پْروتوکلِتوس» اشاره میکند، یعنی «نخستین دعوتشده». آندریاس هر بار که در انجیلها ظاهر شده، غالباً کسی است که دیگران را به سوی عیسی میآوَرَد، خواه برادرش شمعون باشد، خواه پسری که در ماجرای خوراک دادن به پنج هزار نفر، گِردههای نان و ماهی داشت و خواه یونانیهایی که درخواستشان را اول پیش فیلیپُس آورده، گفتند: «سَروَرا، میخواهیم عیسی را ببینیم.» (یوحنا ۱۲:۲۱).
گرچه آندریاس نخستین شاگردی بود که فراخوانده شد و بخش مهمی از برخی روایات انجیل را تشکیل میدهد، اما آنان که در مرکز گروه رسولان قرار داشتند، نه او، بلکه پطرس، یعقوب و یوحنا بودند. برای مثال، آندریاس جزو ماجرای کوه «تبدیل هیأت» نیست. او نمونهای از شاگردانی است که همواره دیگران را به مسیح معرفی میکنند و بعد، با خرسندی از صحنۀ نمایش بیرون میروند. ممکن است به همین دلیل باشد که در مورد سرگذشت او بعد از همۀ رویدادهای انجیل، تا این اندازه بحث هست. تور ماهیگیری او بسیار گسترده است. جمیع آنانی که عنوان مسیحی را بر خود میگذارند، شاید بیش از آنچه تصور میشود، مدیون آندریاس باشند- و نیز مدیون مبشران دیگری که خود را مطرح نکردهاند.
دعای امروز
ای خدای قادر مطلق،
ای تو که چنین فیضی به رسول خود، حضرت آندریاس بخشیدی،
تا با میل و رغبت دعوت پسرت، عیسای مسیح را اطاعت کند،
و برادرش را نیز با خود بیاورد:
با کلام مقدست ما را نیز فرا بخوان،
و ما را فیض ببخش تا بیدرنگ تو را پیروی کنیم،
و خبر خوش پادشاهیات را بازگو نماییم؛
بهواسطۀ عیسای مسیح، پسر تو و خداوندگار ما،
که با تو زنده است و سلطنت میکند،
در اتحاد با روحالقدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
حزقیال ۴۷:۱-۱۲
آن مرد، مرا به در ورودی معبد بزرگ بازگرداند. آبی از زیر دروازه به سوی شرق روان بود یعنی جهتی که معبد بزرگ در آنسو قرار داشت و پایینتر از قسمت جنوبی معبد بزرگ و از جنوب قربانگاه میگذشت. آنگاه آن مرد، مرا از راه دروازهٔ شمالی به خارج معبد بزرگ به طرف دروازهای که به سوی شرق است، برد. جویبار کوچکی از دروازهٔ جنوبی جاری بود. با چوب اندازهگیری پانصد متر به سوی شرق اندازه گرفت و مرا از آب گذراند. عمق آب تا مچ پای من بود. او پانصد متر دیگر اندازه گرفت و مرا از آب عبور داد، عمق آب تا زانوهایم بود، پانصد متر دیگر اندازه گرفت و مرا از آب گذراند عمق آب تا کمرم رسید. او پانصد متر دیگر اندازه گرفت، آب در آنجا بسیار عمیق بود و من نمیتوانستم از آن بگذرم، آنقدر عمیق بود که فقط با شنا کردن میشد به آن سوی رودخانه رفت. و هنگامیکه به آنجا رسیدم در دو طرف رودخانه، درختان بسیاری دیدم. او به من گفت: «ای انسان فانی به آنچه دیدی دقّت کن.» سپس مرا به کنار رودخانه برد، او به من گفت: «این آب در این سرزمین به سوی شرق روان است و به دشت اردن و از آنجا به دریای مرده میریزد. و هنگامیکه به دریای مرده میریزد، آب شور آن را با آب شیرین جایگزین میکند. هر کجا که رودخانه روان شود در آنجا حیوانات و ماهیان گوناگونی خواهد بود. رودخانه آب دریای مرده را شیرین میکند و در هر کجا که روان باشد، حیات میآورد. از چشمههای عینجدی تا چشمههای عجلایم، ماهیگیران در ساحل دریا خواهند ایستاد و تورهای خود را برای خشک کردن پهن میکنند. در آنجا ماهیان گوناگون فراوانی مانند ماهیان دریای مدیترانه خواهد بود. امّا باتلاقها و مردابهایش تازه نخواهند شد و شورهزار باقی میمانند. در کنارههای رودخانه، درختهای میوه خواهند رویید. برگهای آنها هرگز پژمرده نخواهد شد و هرگز از میوه دادن باز نمیایستند. هر ماه میوهٔ تازه خواهند داشت، زیرا آنها از آبی که از معبد بزرگ جاری است، آبیاری شدهاند. میوهای درختان برای خوراک و برگهایشان برای درمان مردم استفاده خواهد شد.» '
مزمورهای ۴۷ و ۱۴۷:۱-۱۲
ای مردمان جهان دست زنید، و با آواز بلند به حضور خدا بسرایید! از خداوند، آن قادر متعال باید ترسید او پادشاه بزرگی است، بر سراسر جهان پادشاهی میکند. او ما را بر اقوام جهان پیروز میگرداند؛ و ملّتها را در پیش پای ما به خاک میاندازد. او این سرزمین را برای سکونت ما انتخاب کرد، سرزمینی که موجب افتخار فرزندان یعقوب است، قومی که او آنها را دوست میدارد. خدا در میان هلهلهٔ شادی و با صدای شیپور به تخت خود جلوس نمود. در ستایش خدا سرود بخوانید، برای پادشاه ما سرود نیایش بخوانید. خدا پادشاه سراسر جهان است؛ با سرود او را ستایش کنید. خدا بر تخت مقدّس خود نشسته و بر مردم جهان حکمرانی میکند. پادشاهان جهان با قوم خدای ابراهیم برای پرستش او جمع میشوند، زیرا او نیرومندتر از همهٔ لشکرهای دنیا و حاکم مطلق جهان است.
'خداوند را سپاس باد! چه نیکوست که خداوند را با سراییدن سرود ستایش کنیم، ستایش خداوند بسیار مناسب و لذّت بخش است. خداوند اورشلیم را دوباره آباد میکند و پراکندگان اسرائیل را جمع میسازد. او دلشکستگان را تسلّی میدهد و بر زخمهای ایشان مرهم میگذارد. او تعداد ستارگان را میداند و هر کدام از آنها را به نام میشناسد. خداوند ما بزرگ و قدرتش عظیم است، دانش و حکمت او بیکران است. خداوند، مسکینان را برمیافرازد، و شریران را سرنگون میکند. برای خداوند سرود شکرگزاری بخوانید و با نوای بربط برای خدای ما بسرایید. او آسمانها را با ابر میپوشاند و برای زمین باران فراهم میسازد و سبزهها را بر تپّهها میرویاند. به حیوانات خوراک میدهد و جوجه کلاغها را غذا میدهد. به قدرت اسبها علاقهای ندارد و نیروی انسانها او را خشنود نمیسازد، بلکه رضامندی او از کسانی است که او را گرامی میدارند و به محبّت پایدار او توکّل میکنند. خداوند را ستایش کن، ای اورشلیم! خدای خود را ستایش کن، ای صهیون! '
یوحنا ۱۲:۲۰-۳۲
در میان کسانیکه برای عبادت عید به اورشلیم آمده بودند عدّهای یونانی بودند. آنها نزد فیلیپُس که اهل بیتصیدای جلیل بود آمدند و گفتند: «ای آقا، ما میخواهیم عیسی را ببینیم.» فیلیپُس رفت و این را به اندریاس گفت و آن وقت هردوی آنها رفتند و به عیسی گفتند. عیسی به آنها گفت: «ساعت آن رسیده است که پسر انسان جلال یابد. یقین بدانید که اگر دانهٔ گندم به داخل خاک نرود و نمیرد، هیچوقت از یک دانه بیشتر نمیشود امّا اگر بمیرد دانههای بیشماری به بار میآورد. کسیکه جان خود را دوست دارد، آن را از دست میدهد و کسیکه در این جهان از جان خود بگذرد آن را تا به حیات جاودانی حفظ خواهد کرد. اگر کسی میخواهد مرا خدمت کند باید به دنبال من بیاید و هرجا من باشم، خادم من نیز در آنجا با من خواهد بود و اگر کسی مرا خدمت کند، پدر من او را سرافراز خواهد کرد. «اکنون جان من در اضطراب است. چه بگویم؟ آیا بگویم: 'ای پدر مرا از این ساعت برهان؟' امّا برای همین منظور به این ساعت رسیدهام. ای پدر، نام خود را جلال بده.» در آن وقت صدایی از آسمان رسید که میگفت: «آن را جلال دادهام و باز هم جلال خواهم داد.» گروهی که در آنجا ایستاده بودند گفتند: «صدای رعد بود.» و دیگران گفتند: «فرشتهای با او سخن گفت.» عیسی در جواب گفت: «این صدا بهخاطر شما آمد نه بهخاطر من. اکنون موقع داوری این جهان است و حکمران این جهان بیرون رانده میشود. وقتی از زمین بالا برده میشوم، همهٔ آدمیان را به سوی خود خواهم کشید.» '