نان روزانه

کلام امروز: ارمیا، فصل ۳۵ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۳۱یعقوب ۴:‏۱۳ تا ۵:‏۶

ارمیا سرمشق رکابیان را به اهالی اورشلیم گوشزد کرد تا از این طریق، حقیقتی را بیان کند. رکابیان از جدّ خود دستورالعملی دریافت کرده بودند تا بر اساس فرایض و احکام خاصی که حالت ضدفرهنگ داشت، زندگی کنند. ایشان برای قرن‌ها اطاعت را به‌جا آورده بودند و تسلیم آزمون ارمیا برای نوشیدن شراب نشدند. کلید کامیابی ایشان آمادگی‌شان برای گوش‌فرادادن بود. در بسیاری از ترجمه‌های کتاب‌مقدس، برای واژهٔ عبریِ «شَماع» از کلمهٔ «اطاعت» استفاده شده است، اما معنی تحت‌اللفظی این واژه، «شنیدن» یا «گوش‌فرا‌دادن» است (این واژهٔ عبری با واژهٔ عربی «سَماع» هم‌خانواده است، به معنی «شنیدن»/م.). این مهم‌ترین کلمه در این فصل از کتاب ارمیاست که هشت‌بار به‌کار رفته است. در سه مورد، از رکابیان به‌خاطر گوش‌دادن به جدّ خود، تحسین به‌عمل آمده است. پنج بار اهالی اورشلیم به‌خاطر گوش‌فرا‌ندادن به خدایشان سرزنش و شماتت شده‌اند. گوش‌فرا‌دادن نخستین گام در راه اطاعت است، اما مردمان یهودا مایل نبودند به یَهْوِه گوش فرا دهند.
شنیدن سخن خدا آنقدر مهم است که دعای اصلی و برترِ ایمان و اعتقاد یهودیان را تشکیل می‌دهد. این دعا که «شِماع» نامیده می‌شود، برگرفته از تثنیه ۶:‏۴-‏۹ است، دعایی که هر روز بر زبان یهودیان مؤمن جاری می‌گردد و چنین آغاز می‌شود: «بشنو، ای اسرائیل: یَهْوِه، خدای ما، خداوندِ یکتاست». شنیدن برای ما نیز امری است بنیادین. در انجیل مرقس، ماجرای فقیهی ذکر شده که نزد عیسی آمد و پرسید که اول از همهٔ احکام کدام است. عیسی چنین پاسخ داد: «مهم‌ترین حکم این است:” بشنو ای اسرائیل، خداوندْ خدای ما، خداوندِ یکتاست. خداوندْ خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی فکر و با تمامی قوت خود محبت کن“.» (مرقس ۱۲:‏۲۹-‏۳۰)

دعای امروز

ای خداوندِ قادر مطلق و ای خدای ابدی،
التماس می‌کنیم که هم‌دل و هم‌بدن، ما را
در طریق‌های شریعت خود، و احکامت
هدایت فرما، تقدیس کن و بر آنها فرمان بران؛
تا به‌واسطهٔ محافظت بی‌نهایت توانمند تو، هم در اینجا و هم در ابدیت،
در بدن و در روح خود محفوظ بمانیم؛
به‌واسطهٔ خداوندگار و نجات‌دهندهٔ ما، عیسای مسیح،
که با تو زنده است و سلطنت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

ارمیا، فصل ۳۵

این است کلامی که در ایام یِهویاقیم، پسر یوشیا پادشاه یهودا، از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد: «به خانۀ رِکابیان برو و با ایشان سخن گفته، آنان را به یکی از حجره‌های خانۀ خداوند بیاور و به آنها شراب بنوشان.» پس، یَاَزَنیا پسر اِرمیا پسر خَبَصِنیا را با تمام برادران و پسرانش و تمامی خاندان رِکابیان برگرفتم، و آنان را به خانۀ خداوند به حجرۀ پسران حانان پسر مرد خدایی یِجدَلیا نام بردم که در کنار حجرۀ صاحبمنصبان و بالای حجرۀ مَعَسیا پسر شَلّوم، نگاهبان آستانه، قرار داشت. سپس تُنگهای پر از شراب و جامها جلوی خاندان رِکابیان نهادم و بدیشان گفتم: «شراب بنوشید.» ایشان پاسخ دادند: «شراب نمی‌نوشیم، زیرا جدّ ما یوناداب پسر رِکاب به ما فرمان داده و گفته است: ”نه شما و نه فرزندانتان، هیچگاه لب به شراب مزنید. همچنین خانه‌‌ها مسازید و کِشت مکنید؛ تاکستانها غرس منمایید و مالک آنها مشوید؛ بلکه تمامی ایام خود را در خیمه به سر برید. آنگاه در دیاری که در آن غریبید، روزهای بسیار زیست خواهید کرد.“ ما نیز به سخن جَدّمان یوناداب پسر رِکاب و آنچه به ما امر فرموده بود، گردن نهاده‌ایم و در تمامی روزهای عمرمان شراب ننوشیده‌ایم، نه ما و نه زنانمان، و نه پسران و دخترانمان، و خانه‌ای به جهت سکونت نساخته‌ایم و تاکستان و مزرعه و بذر برای خود نگرفته‌‌ایم. بلکه در خیمه‌ها مسکن گزیده‌ایم و از جَدّمان یوناداب اطاعت کرده و آنچه او امر فرموده است، به جای آورده‌ایم. اما چون نبوکدنصر پادشاه بابِل به این سرزمین برآمد، گفتیم: ”بیایید از ترس سپاه کَلدانیان و سپاه اَرامیان به اورشلیم برویم.“ پس در اورشلیم ساکن شده‌ایم.» سپس کلام خداوند بر اِرمیا نازل شده گفت: «خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌گوید: برو و به مردمان یهودا و ساکنان اورشلیم بگو: خداوند می‌فرماید، آیا عبرت نمی‌گیرید و به کلام من گوش فرا نمی‌دهید؟ فرمانی که یوناداب پسر رِکاب به پسرانش داد که شراب ننوشند، نگاه داشته می‌شود و ایشان تا به امروز شراب نمی‌نوشند زیرا به فرمان جَدّ خویش گردن می‌نهند؛ اما من بارها با شما سخن گفته‌ام، ولی به من گوش نگرفتید. من خادمان خود،، انبیا را جملگی نزدتان فرستادم؛ ایشان را بارها گسیل داشته، گفتم: ”هر یک از شما از راه بد خویش بازگشت کنید و کردارتان را اصلاح کرده، خدایانِ غیر را پیروی و عبادت منمایید، تا در سرزمینی که به شما و به پدرانتان داده‌ام، ساکن شوید.“ اما شما گوش فرا ندادید و مرا اطاعت نکردید. پسران یوناداب پسر رِکاب به فرمان جدّ‌شان گردن می‌نهند، اما این قوم از من فرمان نمی‌برند. پس خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: اینک من بر یهودا و بر جمیع ساکنان اورشلیم تمامی آن بلا را که دربارۀ ایشان گفته‌ام، نازل می‌کنم، زیرا که بدیشان سخن گفتم، اما نشنیدند، و ایشان را خواندم، اما پاسخ ندادند.» اما اِرمیا خطاب به خاندان رِکابیان گفت: «خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: از آنجا که شما از فرمان جدّ‌تان یوناداب اطاعت کرده‌اید و همۀ اوامر او را نگاه داشته، آنچه را به شما حکم کرده بود، به جا آورده‌اید، پس خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌گوید: نسل یوناداب پسر رِکاب کسی را که در حضور من به خدمت بایستد، هرگز کم نخواهد داشت.»

مزمور ۳۱

در تو، خداوندا، پناه جُسته‌ام، مگذار هرگز سرافکنده شوم؛ در عدل خویش مرا خلاصی ده. گوش خویش به من فرا دار، و به‌زودی به رهایی‌ام بیا؛ برایم صخرۀ امنیت باش و دژِ استوار، تا نجاتم بخشی. براستی که صخره و دژ من تویی، پس به‌خاطر نام خود مرا هدایت و رهبری کن. مرا از دامی که در راه من گسترده‌اند، به در آر، چراکه تو پناهگاه منی. روح خود را به دست تو می‌سپارم؛ تو مرا فدیه کرده‌ای، ای یهوه خدای امین. مرا با پیروان بتهای بی‌ارزش کاری نیست؛ من بر خداوند توکل دارم. مرا به دست دشمن نسپردی بلکه پاهایم را در جای وسیع بر پا داشتی. محبت تو مایۀ شادی و سرور من خواهد بود، زیرا که مصیبت مرا دیده‌ای و از تنگیهای جانم نیک آگاهی. خداوندا، مرا فیض عطا فرما، زیرا که در تنگی هستم؛ چشمانم از غصه کاهیده شده است، جان و تن من نیز. زیرا زندگی‌ام از غم به سر آمده، و سالهایم از ناله؛ به سبب گناهم نیرویی در من نمانده، استخوانهایم پوسیده است. به سبب همۀ دشمنانم مضحکه شده‌ام، بخصوص نزد همسایگانم. دوستانم از من می‌هراسند؛ هر که مرا در بیرون بیند، از من می‌گریزد. همچون مُرده از خاطره‌ها رفته‌ام؛ و چون کوزۀ شکسته گشته‌ام. زیرا افترا از بسیاری می‌شنوم، و در هر سو رعب و وحشت است؛ بر من با هم توطئه می‌چینند و به قصد جانم دسیسه می‌کنند. و اما من بر تو، ای خداوند، توکل می‌دارم؛ و می‌گویم: «خدای من تو هستی.» زمانهای من در دستان توست؛ مرا از چنگ دشمنان و آزاردهندگانم برهان. روی خود را بر خدمتگزارت تابان ساز؛ در محبتت مرا نجات بخش. خداوندا، مگذار سرافکنده شوم، زیرا که تو را می‌خوانم؛ باشد که شریران سرافکنده شوند و در خاموشی به هاویه فرو روند. باشد که لبهای دروغگویشان خاموش شود، که با غرور و اهانت بر ضد پارسایان سخن به گستاخی می‌گویند. وه که چه عظیم است احسان تو که برای ترسندگانت ذخیره کرده‌ای، و آن را برای کسانی که در تو پناه می‌جویند، در برابر چشمان بنی‌آدم به عمل می‌آوری. ایشان را در مخفیگاه حضور خود از دسیسه‌های آدمیان پنهان می‌کنی؛ آنها را در خیمۀ خود از زبانهای ستیزه‌گر ایمن می‌داری. متبارک باد خداوند، زیرا که محبت خود را به‌طرز شگفت‌انگیز بر من آشکار کرد آنگاه که در شهری که در محاصره بود، به سر می‌بردم. اما من، در دلهرۀ خود گفتم: «از چشمان تو افتادم!» اما چون تو را به یاری خواندم فریاد التماس مرا شنیدی. ای همۀ سرسپردگان خداوند، او را دوست بدارید! خداوند وفاداران را حفظ می‌کند، اما متکبران را به فراوانی سزا می‌دهد. نیرومند باشید و دل قوی دارید، ای همۀ کسانی که برای خداوند انتظار می‌کشید.

یعقوب ۴:‏۱۳ تا ۵:‏۶

و امّا شما که می‌گویید: «امروز یا فردا به این شهر یا آن شهر خواهیم رفت و سالی را در آنجا به سر خواهیم برد و به تجارت خواهیم پرداخت و سود فراوان خواهیم کرد،» خوب گوش کنید: شما حتی نمی‌دانید فردا چه خواهد شد. زندگی شما چیست؟ همچون بُخاری هستید که کوتاه‌زمانی ظاهر می‌شود و بعد ناپدید می‌گردد. پس باید چنین بگویید: «اگر خداوند بخواهد، زنده می‌مانیم و چنین و چنان می‌کنیم.» بنابراین، هر که بداند چه کاری درست است و آن را انجام ندهد، گناه کرده است. حال آنکه شما با تکبّر فخر می‌کنید. هر فخری از این‌گونه، بد است!
مرد پارسا را که با شما مخالفتی نمی‌ورزید، محکوم کردید و به قتل رساندید. شما بر زمین در تجمّل و هوسرانی زندگی کرده‌اید، و دلهای خود را برای روز کشتار پروار ساخته‌اید! اینک مزد کارگرانی که در مزارع شما درو کرده‌اند، و شما حیله‌گرانه از پرداخت آن سر باز زده‌اید، بر ضد شما فریاد برمی‌آورد. آری، فریاد دروگران به گوش خداوندِ لشکرها رسیده است. زر و سیم شما زنگ زده، و زنگِ آنها علیهِ شما سخن خواهد گفت و همچون آتش، گوشت بدن شما را خواهد خورد. زیرا در روزهای آخر ثروت اندوخته‌اید! ثروت شما تباه شده و جامه‌هایتان را بید خورده است! و امّا شما ای ثروتمندان، زاری و شیون کنید، زیرا مصیبتها در انتظارتان است.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.