بازیگران زیادی در داستان مصائب حضور دارند. نخست با جمعیت دیدار میکنیم. یهودا با بوسهای به عیسی خیانت میکند. شاگردی شمشیر میکشد و خادمی یک گوشش را از دست میدهد، فقط برای اینکه عیسی او را لمس کند و شفا بخشد. فهرست بلندبالایی از مقامات در این دستگیری حضور دارند: کاهن اعظم، نگهبانان معبد و مشایخ. در نمایش صحن خانه بازیگران کمی حضور دارند: یک کنیز، یک مرد و «کسی دیگر». هر کدام داستان خود را دارند و نقش خود را بازی میکنند. هر کدام لحظهای وارد نمایش بزرگ نجات میشوند.
اما از انجیل لوقا پیداست که در هر گوشه از داستان، ورای درک بازیگران انسانی، نیروهای قدرتمندتر دیگری وجود دارند. پیشتر در این فصل، شیطان اجازه خواست تا شاگردان را مانند گندم غربال کند (لوقا ۲۲:۳۱). در اینجا عیسی به مقامات میگوید: «اما این ساعت شماست و قدرت تاریکی!»
و موضوع عمیقتر، این حس است که حتی در میان خیانت و انکار، درد و شرارت، راز بزرگتری آشکار میشود. شاگردان بر تختها خواهند نشست و بر دوازده قبیلهٔ اسرائیل داوری خواهند کرد (لوقا ۲۲:۳۰)؛ «این نوشته باید دربارهٔ من تحقق یابد» (لوقا ۲۲:۳۷)؛ «نه خواست من، بلکه ارادهٔ تو انجام شود» (لوقا ۲۲:۴۲). حتی پیشگویی انکار پطرس، شاهرگ فیض خدا در میان وحشتناکترین وقایع است.