بر اساس روایت لوقا، برای اولین بار در کجا با عیسای قیامکرده در یکشنبهٔ قیام روبهرو میشویم؟ در راه عمائوس با دو تن از شاگردان که داشتند راه را در جهت اشتباهی میرفتند. کلئوپاس و همراهش شکستهدل و غمگین در راه بازگشت یا شاید هم در حال فرار بودند. عیسی با آنان چگونه روبهرو شد؟ با ملایمت بسیار.
عیسای قیامکرده، ابتدا با آنان همراه شد، به سخنانشان گوش فرا داد و سؤالاتی هم از آنان پرسید. سپس درک جدیدی از کتابمقدس به آنان ارائه داد. بعد، جالبتر از هر چیز، عیسی فرصتی به آنان میدهد تا به آنچه شنیدهاند، پاسخ دهند. هیچ چیزی بالاجبار یا برخلاف تمایل به آنها ارائه نشد.
این غریبهٔ تسلیدهنده، طوری وانمود کرد که انگار میخواهد از پیش آن دو برود. به این مسئله فکر کنید. کار عیسی آن روز تمام نشده بود. فرصتی برای آن دو شاگرد ایجاد شده بود تا خودشان، عیسی را دعوت کنند: «با ما بمان، زیرا چیزی به پایان روز نمانده و شب نزدیک است.» این یکی از نکتههای تأملبرانگیز انجیل لوقاست؛ اینکه آن روز، روز قیام بود، ولی هرگز به پایان نخواهد رسید.
پس عیسی به خانهٔ آن دو در عمائوس وارد شد. نان را گرفت و پس از شکرگزاری، آن را پاره کرد و به آنها داد. تنها در این لحظه است که چشمان آن دو گشوده شده و او را در تفسیر کتابمقدس، در مشارکت و در پاره کردن نان، بازشناختند. عیسای قیامکرده را در هر آنچه امروز انجام میدهید، دعوت کنید.