خروج ۸:۱۷- ۹
پس عمالیق آمده، در رفیدیم با اسراییل جنگ کردند و موسی به یوشع گفت: «مردان برای ما برگزین و بیرون رفته، با عمالیق مقابله نما و بامدادان من عصای خدا را به دست گرفته، بر قله کوه خواهم ایستاد.
و واقع شد که چون موسی دست خود را برمیافراشت، اسراییل غلبه مییافتند و چون دست خود را فرو میگذاشت، عمالیق چیره میشدند. و دستهای موسی سنگین شد. پس ایشان سنگی گرفته، زیرش نهادند که بر آن بنشیند. هارون و حور، یکی از این طرف و دیگری از آن طرف دستهای او را برمیداشتند و دستهایش تا غروب آفتاب برقرار ماند و یوشع عمالیق و قوم او را به دم شمشیر منهدم ساخت.» (خروج 11:17- 13)
یوشع
در این فصل است که یوشع برای نخستین بار در کتاب مقدس ظاهر میشود. مرد جوانی که در جنگ میان اسراییل و عمالیق به فرماندهی سپاه گماشته شده است. یوشع یکی از جوانترین سردارانی بود که در سپاه اسراییل خدمت کرده بودند. ژنرال «داگلاس مکآرتور»، نام یوشع را در فهرست بزرگترین سرداران تاریخ جهان آورده است. از میان کتابهای کتاب مقدس، کتاب محبوب پرزیدنت «تئودور روزولت» کتاب یوشع بود. پیشتر در نخستین برخوردمان با یوشع، شاهد اصلی روحانی در پادشاهی خدا بودیم: نه به قوت، نه به قدرت، بلکه به روح من. دستها بهسوی تخت خداوند بلند شده بود (خروج 16:17).
این امر از انسان رفع مسئولیت نمیکند. یوشع همچنان میبایست در وادی با دشمن پیکار میکرد، اما راز موفقیت را باید در نبرد روحانی یافت. دستها بهسوی خدا بالا برده شد. «اعانت من از جانب خداوند است» (مزمور 121). چنان بکوشید که گویی همه چیز به شما بستگی دارد. چنان دعا کنید که گویی همه چیز به خدا وابسته است.
Ora et Labora – دعا کنید و بکوشید.