پیدایش ۱۳:۹
قوس خود را در ابر میگذارم، نشان آن عهدی که در میان من و جهان است، خواهد بود.
«هان با ابرها میآید، هرچشمی او را خواهد دید…» (مکاشفه ۷:۱).
نوح
نوح در یکی از دشوارترین برهههای تاریخ و در جهانی بیخدا زندگی میکرد، دورانی که مردم خودمحور و فاسد بودند. «و خداوند دید که شرارت انسان در زمین بسیار است و هر تصور از خیالهای دل وی همیشه محض شرارت است و خداوند پشیمان شد که انسان را بر زمین ساخته بود و در دل خود محزون گشت و خداوند گفت: «انسان را که آفریدهام، از روی زمین محو سازم، انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را چونکه متأسف شدم از ساختن ایشان. اما نوح در نظر خداوند التفات یافت» (پیدایش ۵:۶- ۸). «پس از فرود آمدن داوری خدا، نوح به دورانی نوین از تاریخ جهان پای گذارد: «قوس خود را در ابر میگذارم، نشان آن عهدی که در میان من و جهان است، خواهد بود» (پیدایش ۱۳:۹).
رنگینکمان، یادآور گذشته و تضمینی برای آینده بود، نشانی قابل رؤیت از وعدهٔ خدا. اگرچه در پایان این عصر زمین یکبار دیگر ویران خواهد شد (به وسیله آتش)، اما اکنون بشر در دورهٔ فیض و وعده بهسر میبرد. پیش از آنکه خدا زمین را نابود کند، چیزی دیگر در ابرها دیده خواهد شد که این بار رنگینکمان نیست و آن پسر انسان است. میان رنگینکمان نوح و بازگشت مسیح این فرصت برای ما مهیاست تا با خدا راه برویم.
راه رفتن با خدا یعنی راه رفتن در طریقهای خدا و سلوک مطابق دستورهای او. این کار مستلزم بریدن از کسانی است که در مسیر مخالف راه میروند. شاید ما جزو معدود کسانی باشیم که در طریق خدا سالکند، اما جماعتی کثیر پیرامونمان وجود دارد که همه در خلاف جهت حرکت میکنند. مردان و زنانی که جرأت کردهاند تا در برابر مسیح بایستند. پس بیایید با پایداری و ثبات قدم و در حالی که چشمانمان را به عیسی دوختهایم، بدویم، تا اینکه او را در جلالش به هنگام بازگشت ببینیم.