عبرانیان ۳۰:۱۱
با ایمان بود که دیوارهای اریحا پس از اینکه قوم هفت روز دور آن گشتند، فرو ریخت.
یوشع
پس از اینکه یوشع داوطلبانه رهبری سپاه خود را به سردار لشکر خداوند تسلیم نمود، چندین فرمان عجیب و غریب دریافت کرد. «دور شهر بگردید.» «هفت کاهن پیش تابوت، هفت کرنای یوبیل بردارند.» «صدا نزنید و آواز شما شنیده نشود، بلکه سخنی از دهان شما بیرون نیاید تا روزی که به شما بگویم که صدا کنید.» این فرمانهای نظامی اصلاً معمولی نیستند. یک ارتش هیچگاه خودش را در برابر دیدگان دشمن به نمایش نمیگذارد. شما هیچ وقت از افسران امور دینی ارتش نمیخواهید در حالی که کتاب مقدسهایشان را تکان میدهند، در خط مقدم جبهه قدم بزنند.
این فرمانها خیلی غیرمنطقی، غیرحرفهای و غیرنظامی بهنظر میرسند. طریق خدا برای انجام امور غالباً بیعلت مینمایند. یوشع باید یاد میگرفت که این جنگ او نیست که روشهای خودش را در آن پیاده کند، بلکه جنگ خداست و خدا هم روشهای خودش را دارد. واکنش او به فرمانهای مزبور اطاعت بدون قید و شرط بود. ایمانی که در اطاعت از کلام خدا نمایان میگردد، همیشه کلید پیروزی است و لحظه پیروزی هم از راه رسید، چرا که یوشع و قومش کاملاً بر خدا توکل نمودند. شما هم وقتی در زندگی با «اریحا»یی روبهرو میشوید، میتوانید انتظار فروریختن دیوارها را داشته باشید؛ به شرط آن که بر خدا و طریقهایش برای فرو نشاندن موقعیتهای بحرانی توکل نمایید.