نان روزانه

دانیال ۶:‌۱۱

اما چون دانیال دانست که نوشته امضا شده است، به خانه خود درآمد و... چنانکه قبل از آن عادت می‌داشت نزد خدای خویش دعا می‌کرد و تسبیح می‌خواند.

دانیال

متن در اینجا به نقطة اوج حملة شیطان به قوم خدا می‌رسد. این حمله با یک نیرنگ آغاز شد (فصل ۱)، سپس در پی‌ آن سازشکاری آمد (فصل ۳) و حالا به نقطة اوج خود می‌رسد، داشتن هرگونه تماسی با خدا ممنوع است. صدای دعاها باید خاموش گردد. دست‌های بلند شده برای دعا همچون خاری در چشم شیطان فرو می‌روند. دعا را به‌‌درستی تنفس روحانی نامیده‌اند. اگر نفَس بند بیاید، انسان به‌طور خودکار می‌میرد. این در مورد زندگی روحانی نیز مصداق پیدا می‌کند. دانیال قبلاً با شیرها جنگیده بود، شیرهایی که دیده نمی‌شدند.
پیش از اینکه به چاه شیران بیفتد، شیری غران به درون اتاقش خزیده بود. زمانی که دانیال را به چاه شیران افکندند، او پیشتر با شیری نادیدنی دست و پنجه نرم کرده… و نبرد را برده بود. از این رو شیرهای دیدنی درون چاه قادر نبودند به وی آسیبی وارد نمایند؛ زیرا دیگر «گوشتی» بر تن او نبود. آیا متوجه ترفند شیطان می‌شویم؟ او که همچون شیری غران در گردش است و کسی را می‌جوید تا ببلعد؟ تماس با خدا باید پیوسته و همیشگی باشد. مسیحیان اهل دعا برای قدرت‌های تاریکی خطری جدی محسوب می‌شوند. خدا خواهان چنین دعا کنندگانی است.
«خداوندا، دعا کردن را به ما بیاموز.»

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.