ژوزف تُن

در اروپای شرقی به‌ندرت کسی پیدا می‌شود که به مارکسیسم اعتقاد داشته باشد. مارکسیست‌های واقعی در غرب زندگی می‌کنند. یکی از دوستان ژوزف تن در مسکو، می‌گفت: «مارکسیسم یک فریب خالص بود، اما چه جایگزینی برای آن وجود دارد؟» خیلی از آدم‌ها می‌دانند که به چه باور ندارند، اما نمی‌دانند که به چه اعتقاد دارند. آنچه که عملاً می‌گویند، این است: «ما دروغ‌های شیطان را آزمودیم و زندگیمان جهنم شد، حالا می‌دانیم که فریب خورده‌ایم، اما حقیقت چیست؟»

دروغ و فریب، مردم را اسیر خود کرده‌اند، اما حقیقت همیشه شما را آزاد خواهد ساخت. دنیا به جوانان شما می‌گوید: «چرا نباید خوش بگذرانی؟» جوانان هم می‌گویند: «بله، من می‌خواهم آزاد باشم.» اما به‌زودی درمی‌یابند که به هیچ وجه آزاد نیستند. آنان برده همه‌جور عادات زشت گردیده‌اند. شیطان وعده آزادی می‌دهد، ولی مردم را به بردگی می‌کشاند. یگانه هدف وی نیز نابود ساختن شخصیت ماست. حقیقت خدا به‌راستی ما را آزاد می‌سازد. «پس اگر پسر شما را آزاد کند، به‌راستی آزاد خواهید بود» (یوحنا ۳۶:۸). این آزادی، واقعی و ماندگار است. برای همیشه و از طریق پسر، یعنی عیسای مسیح نجات‌دهنده.