غلاطیان ۲۰:۲
با مسیح بر صلیب شدهام و دیگر من نیستم که زندگی میکنم، بلکه مسیح است که در من زندگی میکند.
هوراشیو هررا
در خلال دورانی که شورشیان کلمبیا مسیحیان و کلیساها را مورد حمله قرار داده بودند، اتفاقی که میخواهم تعریف کنم روی داد: گروهی از مسیحیان در کلیسایشان که روی تپهای قرار داشت، گرد هم آمده بودند که ناگهان مردی دواندوان وارد کلیسا شد و فریاد زد: «عدهای کشتارگر در راهند تا به این کلیسا بیایند.» برای لحظهای موجی از ترس کلیسا را فرا گرفت. آیا باید میگریختند و در جایی پنهان میشدند؟ در این لحظهٔ نومیدی، برادری برخاست و گفت: «نترسید، شما در کلمبیا نیستید، در مسیح هستید.»
این حرف مانند تیری بر دل ایمانداران اصابت کرد، بهطوری که در دم آرامش به جماعت بازگشت. یا به قول یکی از رهبران مسیحی آمریکای لاتین: «در اینجا برای اینکه یک مسیحی باشید، باید این حقیقت را بپذیرید که از این به بعد هر روزی که زندهاید، یک وقت اضافی اهدایی است.» آری، ما پیشتر مردهایم. دیگر مرگ در انتظار ما نیست. ما قبلاً آن را در مسیح تجربه کرده و برای زندگی جاویدان رستاخیز نمودهایم. بنابراین مرگی که بهسراغ بدن ما میآید، تنها یک گذرگاه است. بیایید از این وقت اضافی برای زیستن بهخاطر او استفاده نماییم.
«او بهخاطر همه مرد تا زندگان دیگر نه برای خود، بلکه برای آن کس زیست کنند که بهخاطرشان مرد و برخاست» (دوم قرنتیان 15:5). به هر جهت، شرایط آب و هوایی موسوم به PS (گونهای توفان استوایی) نگذاشت آن عده شورشی کشتارگر خود را به بالای تپهها برسانند. «… و باران خود را بر پارسایان و بدکاران میباراند» (متی 45:5). هللویاه.