مزمور ۱۰:۸۶
زیرا که تو بزرگ هستی و کارهای عجیب میکنی. تو تنها خدا هست
آندرس نوریهگا
با وجودی که ما اغلب اوقات خود را از دیگر اعضای بدن مسیح در جاهای دیگر جدا احساس میکردیم، اما دست مهیا کننده خدا را دیدهایم و از آن بهرهمند شدهایم. او با قوم خود، در سراسر جهان، در ارتباط است و کاری میکند که آنهایی که آزادند، به داد آنهایی که زیر جفا هستند برسند. رویدادی که میخواهم تعریف کنم، این مطلب را به زیبایی تشریح مینماید: از من دعوت شده بود تا در کنگرهای مسیحی که در کشوری دیگر برپا شده بود، شرکت کنم. به دلیل آنکه مقامات کوبایی همیشه از دادن مجوز خروج از کشور خودداری میکنند، از ته دل برای اینکه دولت اجازه خروج را صادر نماید، دعا کردیم. در حال که مشغول انجام مقدمات سفر بودم، لیستی بلند بالا از لوازمی که احتیاج داشتم و باید در جهان آزاد میخریدم و با خود به کوبا میآوردم، تهیه کردم. سه قلم از آنها بسیار ضروری بودند: کتاب مقدس، دو دایره زنگی برای گروه پرستشی و چهار میکروفون برای کلیسا. آن وقت خبر رسید که به من اجازه خروج داده نمیشود. چه وضعیت نومیدکنندهای، اما همه چیز تحت کنترل خدا بود. سه روز بعد، مرد جوانی به خانهام آمد. او از کشوری میآمد که قرار بود کنگره مسیحی در آن برگزار شود. او برای سفری کاری (تجارت) به کوبا آمده و تازه همین دیروز رسیده بود. به من گفت: «شبان، برایتان مقداری هدایا آوردهام». او مرا نمیشناخت و من هم او را نمیشناختم، از این رو شگفت زده شدم. آن برادر ادامه داد: «چند روز پیش خبردار شدم که باید برای سفر کاری به کوبا بیایم، پس بهسرعت به فروشگاه رفتم تا برای سفر چیزهایی تهیه نمایم. در فروشگاه به مشتری دیگری برخوردم که شنید درباره مسافرت خود به کوبا در آینده نزدیک صحبت میکنم. پیش من آمد و گفت: «من در کوبا شبانی را میشناسم که در کلیسایش به خیلی چیزها احتیاج دارد. میشود از شما خواهش کنم به دیدارش رفته، هدایایی برایش ببرید؟ آن شبان شما هستید آقا و این هم هدایایتان». در فکر فرو رفتم! هدایای بسیار زیادی بودند… و از جمله کتاب مقدس، چند دایره زنگی و چهار میکروفون… خدا از وضعیت ما خبر دارد. از مشکلاتمان نیز آگاه است. او به دعاهایمان گوش میدهد و نیازهایمان را برطرف مینماید. شاید راههایش با آنچه که انتظار داریم فرق داشته باشد، اما به روشی حیرتآور تا خدا را جلال دهد. «چقدر تو عظیمی».