پیدایش ۴:۱۲
پس ابرام، چنانکه خداوند بدو فرموده بود، روانه شد.
کنستانتین کارامان
تأملات زیر دربارهٔ آدمهای عادی است که کارهای غیرعادی از ایشان سر زد. آدمهایی که آزاردهندگان خود را برکت دادند. آدمهایی مانند خنوخ که در دنیای پرشتاب، با خدا راه میرفت. کسانی همچون ایوب که برای نیک و بد خود به خدا توکل کرد. آیا این همان چیزی نیست که خدا از ما هم انتظارش را دارد؟ اگر چنین است، پس قوتش را هم خواهد داد. از قرار معلوم، ابراهیم به مأموریتی غیرممکن اعزام شده بود. مهاجرت در سن 75 سالگی و ترک میهن بدون اینکه حتی بداند به کجا خواهد رفت. ابراهیم کلام خداوند را شنید و از آن اطاعت کرد.
هیچ اعتراضی هم نکرد، از قبیل: «خداوندا، آیا تو کاملاً مطمئنی؟ اینجا در اور امکانات بیشتری برای خدمت به تو وجود دارد. اینجا مرکز فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جهان است.» به هیچ وجه! ابراهیم بدون چون و چرا از خداوند اطاعت کرد و خداوند نام وی را از ابرام (پدر عالی) به ابراهیم (پدر قومها) تغییر داد. ابراهیم کار غیرعادی انجام داد که او را بالاتر از دیگران قرار داد (پدر عالی) و همچنین سرچشمهٔ برکت شد (پدر قومها). ابراهیم دوست خدا، راز او چه بود؟ اطاعت بیقیدوشرط از خداوند.