خروج ۱۲:۳
البته با تو خواهم بود.
گوستاوا فیگوئه روا
بسیاری از مردان بزرگ خدا تنهایی را تجربه کردهاند. در روزهای آینده نگاهی دقیقتر به زندگی برخی از این مردان میاندازیم. موسی یکی از این مردان بود. در حالی که او را در شرایطی بهیاد میآوریم که رو در رو با خدا سخن میگفت، بد نیست بدانیم که در همین کتاب مقدس نشان داده شده که او مردی بسیار تنها بوده است. موسی از همان دورهٔ نوزادی زمانی که در سبد خوابیده بود تا زمانی که برای دیدن سرزمین موعود از کوه نبو بالا میرفت، مردی تنها بود. هر چند در کاخ سلطنتی زندگی میکرد، باز تنها بود، چون دلش با قوم خودش، اسراییل بود. زمانی که در بیابان گوسفندان را به چرا میبرد هم تنها بود و چهل سال در تبعید به تنهایی بهسر برد.
در یکی از همین ایام تنهایی که وی مشغول چرانیدن گله گوسفندان در گوشهای دوردست از بیابان بود، فرشتهٔ خداوند بر وی ظاهر گشت. حتماً موسی بارها و بارها با خود اندیشیده بود که مرد تنهایی است که خدا فراموشش کرده و… اما او هرگز تنها نبود. خداوند وی را هر جا که میرفت همراهی میکرد. تجربهٔ موسی در پای بوتهٔ مشتعل چنان در ضمیرش حک شد که وی اقرار نمود: «من هرگز به تنهایی سلوک نمیکنم.» چه ما حضور خدا را تجربه بکنیم و چه در تنهایی در بیابان راه برویم، کلام خدا میگوید: «البته با تو خواهم بود امروز و همیشه.»