مکاشفه ۳:۸
و فرشتهای دیگر آمد که بخورسوزی از طلا با خود داشت و پیش مذبح ایستاد. به او بخور بسیار داده شد تا آن را با دعاهای همه مقدسان بر مذبح طلایی پیش تخت تقدیم کند.
شخصی سالیان بسیاری را در سیبری زندانی بود. سالهای رنج و شکنجه و شستشوی مغزی. زمانی که پس از رهایی وی از زندان با او به گفتگو نشستیم، در پاسخ این پرسش ما که «راز پیروزیت در دوران طولانی زندان چه بود؟» دفترچه یادداشتی را از جیبش بیرون آورد و گفت: «راز من این است. در این دفترچه نام کسانی نوشته شده که وقتی در زندان بودم، برایم دعا میکردند و یا کارت پستال میفرستادند و من نام همهٔ آنها را در این دفتر یادداشت حفظ کردم. نمیتوانید تصورش را بکنید که ما چقدر به این کارت پستالها وابسته بودیم. آنها به ما و دیگر زندانیان دلیری میدادند.»وقتی ما دعا میکنیم، خدا صدای ما را میشنود. دعا برای کسانی که در رنجند. دعا برای خانوادهمان. دعا برای مشکلاتمان. هرگز از درخواست کردن باز نایستید. روزی همه چیز آشکار میشود. دعاهای مقدسان را خدا پیش خود نگه میدارد. دعاهای شما را نیز.