بند ۱
از مهر مسیح جدا نشوم
گر چه جفاها تهدیدم کند
رنج و زحمت را از جان پذیرم
تا ایمان پاکم را حفظ کنم
بندگردان
ایمانم را حفظ کنم
منجی را ترک نکنم
صلیب بر دوش میروم
تا به مسیح برسم
بند ۲
در قعر و زندان، در غل و زنجیر
زخمهای بسیار، بدن مجروح
با خون ریخته، مینویسم من
ترکت نکنم ای خداوندم
بندگردان
ایمانم را حفظ کنم
منجی را ترک نکنم
صلیب بر دوش میروم
تا به مسیح برسم
بند ۳
نه مرگ، نه حیات، نه هیچ قدرتی
نه چیزهای حال و نه آینده
نه هیچ بلندی، و نه هیچ پستی
مرا از مسیح جدا نسازد
بندگردان
ایمانم را حفظ کنم
منجی را ترک نکنم
صلیب بر دوش میروم
تا به مسیح برسم
بند ۴
تا آخرین قطرههایخونم
وفادارانه، اقرارت کنم
عمر و نفَسم، به پایان رسد
مسیح محبوب، ترکتنکنم
بندگردان
ایمانم را حفظ کنم
منجی را ترک نکنم
صلیب بر دوش میروم
تا به مسیح برسم