بند ۱
به که پناه برم، چون غمها در رسند؟
به که پناه برم، چون قلبم بشکند؟
از بهر این حال زارم، اکنون پناهی میجویم!
در پی شادی می گردم، اما اندوه آید سویم!
بندگردان
عیسی بخشد نجات، با خون پربها؛
شفا و آزادی ز هر درد و جفا!
نزدش رو با ایمان دور ز شک وعصیان
او تو را پذیرد؛ بخشد روح و توان
او تو را پذیرد؛ بخشد روح و توان
بند ۲
به که پناه برم چون در گناه افتم؟
به که پناه برم چون زجر کشد روحم؟
عدل و بخشش از که جویم
پاکی و نور در وجودم؟
در پی شادی میگردم، اما اندوه آید سویم!
بندگردان
عیسی بخشد نجات، با خون پربها؛
شفا و آزادی ز هر درد و جفا!
نزدش رو با ایمان دور ز شک وعصیان
او تو را پذیرد؛ بخشد روح و توان
او تو را پذیرد؛ بخشد روح و توان