یکشنبهٔ نخل، آخرین یکشنبهٔ ایام روزه میباشد که بهیاد ورود پیروزمندانهٔ عیسی مسیح به اورشلیم برگزار میشود. این روز آغاز هفتهٔ مقدس است که ما را به باغ جتسیمانی، جمعهٔ صلیب و یکشنبهٔ قیام هدایت کرده، ما را متوجه موضوع نجاتی میکند که در عیسی مسیح پیدا کردیم. به همین خاطر ما مستقیم به واقعهٔ مرگ و قیام عیسی مسیح برده شده، متعهد میشویم تا اتفاقی که برای عیسی در آن زمان افتاد را اکنون و در این زمان تجربه کنیم. بهعبارتِدیگر، ما این هفته را با این آگاهی شروع میکنیم که در گناه گذشته و خودخواهی خود مُرده بودیم و اکنون همراه عیسی مسیح، در آشتی با خدا و یکدیگر، در رستاخیز او شریک میشویم. در کلیسای ارتدکس یونانی معمولاً در روز جمعهٔ نیک یا کَلیآناستازی «Kali Anastasi» یعنی رستاخیز نیک، مسیحیان با هم احوال پرسی کرده و در واقع قیام عیسی مسیح را به هم نوید میدهند.
در یکشنبهٔ نخل چه اتفاقی افتاد
ماجرای یکشنبهٔ نخل را میتوان در انجیل متی ۱:۲۱-۱۱ یافت. در آن روزها، پادشاهان در زمان جنگ سوار بر اسب وارد شهر میشدند و در زمان صلح ترجیح میدادند که با الاغ وارد شوند. اول پادشاهان ۱: ۳۸-۴۱ توصیف میکند که چگونه سلیمان پادشاه از الاغ سلطنتی پدرش داوود برای مراسم تشریفات در روز تاجگذاری استفاده کرد. عیسی ناصری نیز سوار بر الاغ بهعنوان «پادشاه صلح» وارد اورشلیم شد و پیشگویی زکریا را به انجام رساند. (زکریا۹:۹)
انجیل بهطور خاص از کلمهٔ کُرّهالاغ استفاده میکند، کُرهایی که تا بهحال کسی سوار آن نشده است. این موضوع یادآور اول سموئیل ۷:۶ است که در آن از حیواناتی صحبت میکند که تا بهحال برای کار و سواری استفاده نشده بودند و باید صندوچهٔ عهد را حمل میکردند. با این کار، عیسی خود را «عهد و پیمان» خدا با قومش معرفی میکند.
زمانی که عیسی وارد اورشلیم میشود، قوم یهود در حال آمادهکردن خود برای عید فصح است تا بدین ترتیب آزادی خود از بردگی مصریان را با قربانیکردن حدود ۲۵۰۰۰ بره جشن بگیرد. بر اساس رسوم، برهایی که کاهن اعظم قربانی میکرد چهار روز قبل از عید و با عبور از خیابانهای شهر به معبد برده شده بود. عیسی ناصری هم بهعنوان برهٔ قربانی، با حضور گستردهٔ مردم بهسوی معبد میرفت. یهودیان در حال خواندن مزمور ۱۱۸ (که «سرود پیروزی» نام دارد و معمولاً در طول این عید خوانده میشود) بودند. سرودی که با کلماتی که مردم هنگام ورود عیسی سَر میدادند همخوانی داشت.
در هنگام ورود عیسی ناصری به اورشلیم، مردم همچون پادشاه و سردار لشکر از او استقبال کردند. در متون یهودی، چنین پذیرایی مشابهایی از ژنرالی نظامی بهنام «جودا مکابایوس» شده بود که مبارزاتی علیه امپراتور سلوکی یونان، آنتیوچوس چهارم اپیفان را رهبری کرد و در سال ۱۶۳ قبل از میلاد معبد را از کنترل اشغالگران آزاد کرد.
مردم اورشلیم فریاد میزدند: «هوشیانا پسر داوود! مبارک باد کسی که به اسم خداوند میآید! هوشیانا در اعلی علیین!»
کلمهٔ یونانی هوشیانا در ابتدا به معنای «اکنون ما را نجات ده» (دوم سموئیل ۱۴: ۴) بوده است که امروزه در فرهنگ مسیحی برای جلالدادن و پرستش نام خداوند استفاده میشود.
یکشنبهٔ نخل روزی است که ما را به فکر میاندازد، آیا امروز عیسی را بهعنوان پادشاه خود قبول دارم؟ آیا او که همچون برهٔ قربانی در خیابانهای اورشلیم میرفت را بهعنوان نجاتدهندهٔ خود میپذیرم؟