نان روزانه

کلام امروز: مَرقُس ۱۴: ۷۲ | مطالعهٔ کتاب مقدس: * اعمال رسولان ۴: ۱ - ۲۲* اوّل پطرس ۴: ۱۲ - ۱۹

انکار پِطرُس

آنگاه پِطرُس سخنان عیسی را به یاد آورد که به او گفته بود: “پیش از آنکه خروس دو بار بانگ زند، سه بار مرا انکار خواهی کرد”. پس دلش ریش شد و بگریست. مَرقُس ۱۴: ۷۲

انکار پطرس از چنان اهمیتی برخوردار است که هیچ‌یک از نگارندگان چهار انجیل از نَقل این روایت صرف‌نظر نکرده‌اند. از روایات اناجیل این‌طور استنباط می‌شود که پطرس، به‌نوعی سخنگوی سایر شاگردان عیسی محسوب می‌شد، به‌طوری‌که او تقریباً در هر رویدادی حاضر و آمادۀ صحبت از جانب خود و شاگردان بود. عیسی نیز با او دوستی و نزدیکی زیادی داشت، تا آنجا که در تمامی وقایع مهم و حساس، او را با خود همراه می‌بُرد. بعد از صعود عیسی به آسمان، پطرس، حتی بیش از گذشته در نقش یک رهبر و سخنور ماهر ظاهر می‌شود: “آنگاه پطرس با آن یازده تن برخاست و صدای خود را بلند کرده، خطاب بدیشان گفت …”  (اعمال رسولان ۲: ۱۴).

از این جهت، کاملاً منطقی است که انکار استاد توسط سخنگو و رهبر شاگردان، چنین طنینی در اناجیل داشته باشد. جالب اینجاست که هیچ‌یک از شاگردان دیگر به‌خاطر این عمل پطرس، او را مورد سرزنش قرار ندادند، زیرا خود آنها به محض دستگیری عیسی پا‌به‌فرار گذاشته بودند (مرقس ۱۴: ۵۰).

امًا، پطرس در محاسبۀ خود دچار چه اشتباهی شده بود؟ آیا او به اندازۀ کافی شجاعت نداشت و به‌اشتباه گمان می‌بُرد که یارای ایستادگی تا پایان را دارد؟ بیرون آوردن شمشیر و بریدن گوش غلام رئیس کاهنان عکس این موضوع را به ما نشان می‌دهد، پطرس شخص ترسویی نبود. آیا او ایمان کافی به عیسی نداشت؟ ظاهراً او اولین شاگردی بود که به مسیح بودن عیسی اعتراف کرد. پس دلیل عکس‌العمل بزدلانۀ او، آن هم با قسم و آیه، چه بود؟ بهتر است پاسخ این سؤال را از دهان خود عیسی بشنویم: “آیا می‌توانید از جامی که من می‌نوشم، بنوشید و تعمیدی را که من می‌گیرم، بگیرید؟” (مرقس ۱۰: ۳۸).

هیچ‌کسی توان برداشتن گوشه‌ای از باری را که عیسی باید حمل می‌کرد، نداشت. در آن لحظات، تمام نیروهای تاریکی بر علیه عیسی بسیج شده بودند تا ماموریت او به انجام نرسد. عیسی در مقابله با این تاریکی عظیم تنها بود و هیچ انسان دیگری یارای همراهی و تحمل آن تاریکی هولناک را نداشت. پطرس، خود را با این تاریکی مطلق روبرو دید و دریافت که در این نبرد غیرت و نیروی انسانی او به هیچ کار نمی‌آید. قدرت غلبه بر نیروی تاریکی تنها نزد عیسی است.

مطالعهٔ کتاب مقدس

مَرقُس ۱۴: ۷۲

آنگاه پِطرُس سخنان عیسی را به یاد آورد که به او گفته بود: "پیش از آنکه خروس دو بار بانگ زند، سه بار مرا انکار خواهی کرد". پس دلش ریش شد و بگریست.

* اعمال رسولان ۴: ۱ - ۲۲

پطرس و یوحنا در برابر شورای یهود
۱پطرس و یوحنا هنوز با مردم سخن می‌گفتند که کاهنان و فرماندۀ نگهبانانِ معبد و صَدّوقیان سر‌رسیدند. ۲آنان از اینکه رسولان به مردم تعلیم می‌دادند و اعلام می‌کردند که در عیسی، رستاخیز مردگان وجود دارد، سخت خشمگین بودند. ۳پس ایشان را گرفتند و چون عصر بود، تا روز بعد در حبس نگاه داشتند. ۴امّا بسیاری از آنها که پیام را شنیده بودند، ایمان آوردند و شمار مردان به حدود پنج هزار رسید.
۵روز بعد، بزرگان و مشایخ و علمای دین در اورشلیم گرد ‌هم آمدند. ۶در این مجلس، حَنّا کاهن اعظم و قیافا و یوحنا و اسکندر و همۀ افراد خانوادۀ کهانت‌اعظم حضور داشتند. ۷آنان پطرس و یوحنا را در میان به پا داشته، از ایشان پرسیدند: «به چه قدرت و نامی این کار را کرده‌اید؟»
۸آنگاه پطرس از روح‌القدس پر شده، پاسخ داد: «ای بزرگانِ قوم و مشایخ، ۹اگر امروز به‌خاطر نیکی در حق مردی علیل از ما بازخواست می‌شود، و می‌پرسید او چگونه شفا یافته است، ۱۰پس همۀ شما و تمامی قوم اسرائیل بدانید که به نام عیسی مسیح ناصری است که این مرد در برابرتان تندرست ایستاده است، به نام همان که شما بر صلیب کشیدید امّا خدا او را از مردگان برخیزانید. ۱۱اوست آن سنگ که شما معماران رد کردید و حال مهمترین سنگ بنا شده است. ۱۲در هیچ‌کس جز او نجات نیست، زیرا زیر آسمان نامی دیگر به آدمیان داده نشده تا بدان نجات یابیم.»
۱۳چون شهامت پطرس و یوحنا را دیدند و دانستند که افرادی آموزش‌ندیده و عامی هستند، در شگفت شدند و دریافتند که از یاران عیسی بوده‌اند. ۱۴ولی چون مردِ شفا یافته در کنار آن دو ایستاده بود، نتوانستند چیزی بگویند. ۱۵پس دستور دادند که از مجلس بیرون بروند و خود به مشورت نشستند. ۱۶با یکدیگر گفتند: «با این دو چه کنیم؟ زیرا همۀ ساکنان اورشلیم می‌دانند که معجزه‌ای آشکار به دست ایشان انجام شده است و نمی‌توانیم منکر آن شویم. ۱۷ولی تا بیش از این در میان قوم شیوع نیابد، باید به این مردان اخطار کنیم که دیگر با احدی بدین نام سخن نگویند.»
۱۸آنگاه ایشان را باز فرا خواندند و حکم کردند که هرگز به نام عیسی چیزی نگویند و تعلیمی ندهند. ۱۹امّا پطرس و یوحنا پاسخ دادند: «شما خود داوری کنید، کدام در نظر خدا درست است، اطاعت از شما یا اطاعت از خدا؟ ۲۰زیرا ما نمی‌توانیم آنچه دیده و شنیده‌ایم، بازنگوییم.»
۲۱پس آن دو را پس از تهدیدهای بیشتر رها کردند زیرا راهی برای مجازاتشان نیافتند، چرا که همۀ مردم خدا را به‌خاطر آنچه رخ داده بود، حمد می‌گفتند. ۲۲زیرا مردی که معجزه‌آسا شفا یافته بود، بیش از چهل سال داشت.

* اوّل پطرس ۴: ۱۲ - ۱۹

۱۲زانرو که چشمان خداوند بر پارسایان است
و گوشهایش به دعای ایشان،
امّا روی خداوند به ضد بدکاران است.»
۱۳اگر برای نیکویی کردن غیورید، کیست که به شما ضرر رساند؟ ۱۴امّا حتی اگر در راه حق رنج دیدید، خوشا به حالتان! «از آنچه آنان می‌ترسند شما مترسید و در هراس مباشید.» ۱۵بلکه در دل خویش مسیح را به عنوان خداونْد مقدس شمارید و همواره آماده باشید تا هر کس دلیل امیدی را که در شماست بپرسد، او را پاسخ گویید، امّا به‌نرمی و با احترام. ۱۶وجدانتان را پاک نگاه دارید تا کسانی که رفتار نیک شما را در مسیح بد می‌گویند، از بدگویی خویش شرمسار شوند. ۱۷زیرا اگر خواست خدا باشد، بهتر است برای نیکوکاری رنج ببرید تا بدکرداری. ۱۸زیرا مسیح نیز یک بار برای گناهان رنج کشید، پارسایی برای بدکاران، تا شما را نزد خدا بیاورد. او در عرصۀ جسم کشته شد، امّا در عرصۀ روح، زنده گشت ۱۹و در همان منزلت رفت و این را به ارواحی که در قرارگاه خود به سر می‌بردند اعلام کرد،

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.