نان روزانه

کلام امروز: لوقا  ۲۳: ۴۶ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۱۸

اقتدار عیسی بر صلیب

«آنگاه عیسی به بانگ بلند فریاد برآورد: “ای پدر، روح خود را به دستان تو می‌سپارم.” این را گفت و دَمِ آخر برکشید.» لوقا  ۲۳: ۴۶

یکی از تفاوت‌های عمده بین حیات انسان و حیات حیوانات، میزان خود‌آگاهی انسان از وجود خویشتن است. انسان موجودی متفکر است که دامنۀ تفکرش با آگاهی از دنیای درون خویش به دنیای بیرون و محیط اطرافش امتداد می‌یابد. به‌خاطر همین خصلت است که هر انسانی به اندازۀ بضاعت فکری خود برای زندگی خویش می‌اندیشد و برنامه‌ای را تدوین می‌کند. روایت اناجیل از زندگی عیسی به ما می‌آموزد که میزان خودآگاهی عیسی در بالاترین اندازۀ ممکن قرار داشته است. او در دوران نوجوانی به آگاهی کامل در مورد هویت الهی خود دست یافته بود (لوقا ۲: ۴۹). او به‌طور کامل از ماموریت الهی خود آگاه بود و هیچ تصمیمی را از روی نا‌آگاهی اتخاذ نکرد. حتی بعد از مصلوب شدن، علیرغم تحمل آن درد جانکاه، باز هم کلامی که حاکی از سر‌در‌گمی و یا کاهش میزان هوشیاری او باشد، از او شنیده نشد.

علاوه بر این هوشیاری، عیسی بر تمام زندگی و حوادث اطراف خود نیز تسلط کامل داشت. هیچ‌کسی قادر نبود که پیش از زمان تعیین شده آسیبی به او برساند (لوقا ۴: ۲۸ -۳۰). به باد و امواجی که قایق او و همراهانش را در خود فرو‌گرفته بود، فرمان آرامی داد و آرامش کامل برقرار شد (متی ۸: ۲۳-۲۷). در پاسخ به اعلام اقتدار پیلاطس، فرماندار رومی بر زندگی و مرگ او، اینگونه گفت: “هیچ قدرت بر من نمی‌داشتی، اگر از بالا به تو داده نمی‌شد.” (یوحنا ۱۹: ۱۱). بدین‌ترتیب، روایات اناجیل بر ما آشکار می‌کنند که هیچ قدرت و عاملی در این جهان وجود نداشت که بر زندگی عیسی اقتداری داشته باشد. این تنها خود عیسی بود که بر اساس ارادۀ پدر، خود را به قدرت‌های حاکم در این جهان تسلیم کرد. اقتدار عیسی بر روی صلیب هم به‌خوبی نمایان است. عیسی در هوشیاری کامل، زمان سپردن روح خویش به دست پدر را در‌می‌یابد و بعد از آن، دم آخر را بر می‌کشد تا مرگ، این نیرومند‌ترین دشمن آدمی نیز همانگونه که او خود گفت، بر او اقتداری نداشته باشد (یوحنا ۱۰: ۱۷- ۱۸).

در جهانی که مرگ، نیروی خود را به رخ انسان درمانده می‌کشد، با پیروی از یک چنین پیشوایی، قادر به اعلام پیروزی خود بر مرگ خواهیم بود. 

مطالعهٔ کتاب مقدس

لوقا  ۲۳: ۴۶

«آنگاه عیسی به بانگ بلند فریاد برآورد: "ای پدر، روح خود را به دستان تو می‌سپارم." این را گفت و دَمِ آخر برکشید.»

مزمور ۱۸

خداوند صخرۀ من است
برای سالار سرایندگان. مزمور داوود، خدمتگزار خداوند. داوود این سرود را هنگامی سرایید که خداوند او را از چنگ تمام دشمنان و از چنگ شائول رهانید. داوود چنین سرود:
۱ای خداوند، ای قوّت من، تو را دوست می‌دارم.
۲خداوند صخرۀ من است، دژ من و رهانندۀ من؛
خدایم صخرۀ من است که در او پناه می‌جویم؛
او سپر من است، شاخ نجات و قلعۀ بلندم.
۳خداوند را که شایان ستایش است می‌خوانم،
و از دشمنانم نجات می‌یابم.
۴بندهای مرگ مرا فرو پیچیده بود،
و سیلابهای نابودی بر من هجوم آورده بود؛
۵بندهای هاویه به دورم تنیده بود،
و دامهای مرگ رویارویم بود.
۶در تنگی خویش، خداوند را خواندم،
و نزد خدایم فریاد کمک بلند کردم.
او از معبد خود صدایم را شنید،
و فریاد کمکم به درگاه وی، به گوشش رسید.
۷آنگاه زمین متزلزل شد و به جنبش درآمد،
بنیان کوهها بلرزید و مرتعش گشت؛
زیرا او به خشم آمده بود.
۸از بینی‌اش دود برآمد؛
از دهانش آتشِ سوزنده برجَهید،
و اخگرهای سوزان از او شعله برکشید.
۹آسمان را خم کرد و فرود آمد؛
تاریکی غلیظ زیر پاهایش بود.
۱۰سوار بر کروبی پرواز کرد؛
و بر بالهای باد اوج گرفت.
۱۱تاریکی را پوشش خود ساخت،
و ابرهای غبار و آبهای سیاه را
سایبان بر گِرداگِرد خویش.
۱۲از میان درخشش حضور وی
و از خلال ابرهایش
سنگهای گداخته و اخگرهای آتشین برون آمد!
۱۳خداوند از آسمان رعد کرد،
و آن متعال آواز خود را داد،
و سنگهای گداخته بود و اخگرهای افروخته.
۱۴او تیرهای خود را فرستاد و آنان را پراکنده ساخت؛
برقها افکند و ایشان را پریشان کرد.
۱۵آنگاه مجراهای دریا نمایان شد
و بنیان جهان آشکار گردید،
از نهیب تو، خداوندا،
و از وزش باد بینی تو!
۱۶از اعلی دست فرود آورده، مرا برگرفت،
و از آبهای بسیار بیرونم کشید.
۱۷مرا از دشمن زورآورم رهانید،
و از نفرت‌کنندگانم،
زیرا که از من نیرومندتر بودند.
۱۸در روز بلای من، به مقابله با من برآمدند،
ولی خداوند تکیه‌گاه من بود.
۱۹او مرا به مکانی فراخ بیرون آورد،
و مرا رهانید، زیرا که به من رغبت داشت.
۲۰خداوند فراخور پارسایی‌ام مرا پاداش داده است؛
فراخور پاکیِ دستانم، سزایم بخشیده است.
۲۱زیرا که راههای خداوند را نگاه داشته‌ام،
و شریرانه از خدایم روی نگردانیده‌ام.
۲۲قوانین او جملگی پیش رویم بوده است؛
و فرایض او را از خود دور نکرده‌ام.
۲۳در حضورش بَری از هر عیب بوده‌ام
و خویشتن را از تقصیر خویش نگاه داشته‌ام.
۲۴خداوند فراخور پارسایی‌ام مرا پاداش داده است،
فراخور پاکی دستهایم در نظر وی.
۲۵با وفادار، خود را وفادار می‌نمایی؛
با بی‌عیب، خود را بی‌عیب می‌نمایی؛
۲۶با پاک، خود را پاک می‌نمایی،
ولی با حیله‌گر، به زیرکی رفتار می‌کنی.
۲۷زیرا تو قوم افتاده را نجات می‌بخشی،
ولی چشمان متکبر را پست می‌گردانی.
۲۸تویی که چراغ مرا فروزان می‌داری؛
یهوه، خدای من تاریکی مرا روشن می‌گرداند.
۲۹به یاری تو بر سپاهیان یورش می‌برم؛
و با خدایم از دیوارها برمی‌جهم.
۳۰و اما خدا، راه او کامل است؛
کلام خداوند خالص است.
او کسانی را که بدو پناه می‌برند
جملگی سپر است.
۳۱زیرا کیست خدا جز یهوه؟
و کیست صخره، مگر خدای ما؟
۳۲خداست که کمر مرا به قوّت می‌بندد
و راهم را کامل می‌گرداند.
۳۳پاهایم را همچون پاهای آهو می‌سازد،
و مرا بر بلندیهایم بر پا می‌دارد.
۳۴دستانم را به جهت نبرد تعلیم می‌دهد؛
تا بازوانم کمان برنجین را خم کند.
۳۵تو سپر پیروزی خود را به من بخشیده‌ای،
و دست راستت پشتیبان من بوده؛
فروتنی تو مرا بزرگ ساخته است.
۳۶تو راهِ زیر پایم را فراخ می‌سازی،
تا پاهایم نلغزد.
۳۷دشمنانم را تعقیب کرده، به آنها می‌رسم،
و تا هلاک نشوند، بازنمی‌گردم.
۳۸چنان بر زمینشان می‌کوبم که یارای برخاستنشان نباشد،
و زیر پاهایم فرو می‌افتند.
۳۹تو کمر مرا برای جنگ به قوّت بسته‌ای،
و آنان را که به ضد من برخیزند زیر پاهایم می‌افکنی.
۴۰گردنهای دشمنانم را تسلیم من کرده‌ای
و نفرت‌کنندگانم را هلاک می‌سازم.
۴۱فریاد کمک برمی‌آورند اما فریادرسی نیست؛
از خداوند یاری می‌خواهند، اما اجابتشان نمی‌کند.
۴۲آنان را چون غباری بر باد، می‌سایم
و همچون گِلِ کوچه‌ها بیرون می‌افکنم.
۴۳تو مرا از ستیز مردمان خلاصی می‌بخشی،
و بر قومها سروَر می‌گردانی؛
مردمی که نمی‌شناختم، خدمتم می‌کنند!
۴۴به محض شنیدن صدایم، از من فرمان می‌برند؛
بیگانگان در برابرم سر فرود می‌آورند.
۴۵بیگانگان روحیۀ خود را باخته‌اند،
و لرزان از قلعه‌های خود بیرون می‌آیند.
۴۶خداوند زنده است! متبارک باد صخرۀ من!
متعال باد خدای نجات من!
۴۷اوست خدایی که انتقام مرا می‌گیرد،
و قومها را زیر سلطۀ من می‌آورد،
۴۸و مرا از دشمنانم خلاصی می‌بخشد.
آری، تو مرا بر مخالفانم برتری بخشیده‌ای،
و از مرد خشونتکار رهایی‌ام داده‌ای.
۴۹از این رو، خداوندا، تو را در میان قومها ستایش خواهم کرد،
و بهر نامت خواهم سرایید.
۵۰او به پادشاه خود پیروزیهای بزرگ می‌بخشد،
و مسیح خود را محبت می‌کند،
داوود و نسل او را، تا به ابد.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.