مرکزیت صلیب مسیح
«زیرا عزم جزم کرده بودم در میان شما چیزی ندانم جز عیسی مسیح، آن هم عیسای مصلوب.» اول قرنتیان ۲: ۲
یهودیان در انتظار مسیح موعود بودند. مسیحی که میبایست با قدرت و حکمت ظهور کرده، ایشان را رهانیده و به سعادت برساند. ادبیات یهودی بینالعهدی سرشار از چنین تعبیراتی است «خداوند مکشوفکننده تمامی راههای حکمت است،… بعد از آن، حکمت بر روی زمین پدیدار شد، و در میان انسانها زندگی کرد.» (بارخ ۳: ۳۶ و ۳۷؛ از مجموعه کتابهای برحق متاخر). حال تصور مسیح قدرتمندی که حکمت خداست و عیسی دردمندی که توسط مرگ شرمآور بر روی صلیب مرد چگونه میتواند تطابق کند؟ «زیرا آنکه بر دار آویخته شود ملعون خدا است» (تثنیه ۲۱: ۲۳).
نظام فلسفه یونانی نیز خدا را صانع (تعبیر افلاطون)، یا محرک غیرمتحرک و تغییرناپذیر (تعبیر ارسطو) و عاری از هر نقصان میدانستند، لذا تصوری از اتحاد خدا و ماده، یا هر درد و رنج را به دور از مقام خدا میدانستند.
پاسخ پولس به این پرسش این است که «زیرا پیام صلیب برای آنان که هلاک میشوند جهالت است، اما برای ما که نجات مییابیم قدرت خداست، زیرا نوشته شده است: حکمت حکیمان را نابود خواهم ساخت و فهم فهیمان را باطل خواهم گردانید.» (اول قرنتیان ۱: ۱۸- ۱۹) زیرا خدا برحسب حکمت خود به زبان صلیب با این جهان سخن گفته است، پس پولس رسول کلامی «جز عیسی مسیح و آن هم عیسای مصلوب» (اول قرنتیان ۲: ۲ ) نمیتواند داشته باشد.
کاهنین یهودی در مراسم قربانی در معبد مقداری از خون قربانی را بر مذبح و مقدار دیگر را بر قوم میپاشیدند، که سمبلی از فدیه و اتحاد خدا با قوم خویش بود، اما قربانی کامل مسیح بر صلیب نظام قربانی را به کمال رسانده و تمام گردانید؛ زیرا خون مسیح، “بره بیعیب خدا” برای فدیهٔ تمام عالم کفایت میکند. بهوسیله صلیب عهد جدیدی آغاز گردیده است. «و به خون بزها و گوسالهها داخل نشد، بلکه یک بار برای همیشه به خون خود به قدسالاقداس داخل شد و رهایی ابدی را حاصل کرد.» (عبرانیان ۹: ۱۲) پس میتوان گفت مرگ مسیح بر صلیب و رستاخیز وی، اساس نجات ماست؛ و این رازی است که تنها از طریق ایمان میتوان به آن وارد شد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
اول قرنتیان ۲: ۲
«زیرا عزم جزم کرده بودم در میان شما چیزی ندانم جز عیسی مسیح، آن هم عیسای مصلوب.»