عیسی در تمام طول خدمتش، در هر میهمانی که برای صرف خوراک شرکت میجست، آن را همچون نشانهای از پادشاهی خدا معرفی میکرد که در آن، هر فرد جایی بر سر سفره دارد و هر کس از همراهی و رفاقت دیگران که عطیه و هدفی مشترک دارند، بهره میبَرَد.
در قرائت امروز، عیسی را میبینیم که دعوت یکی از رهبران فریسیان را برای صرف خوراک در خانهاش در روز شبّات پذیرفته است. اما چون به اطراف خود نگاه کرد، دید که حاضران این ضیافت را تبدیل به مجلسی خصوصی و انحصاری کرده بودند، نه محیطی پذیرای همگان. این ضیافت بازتاب تکبرشان بود و نه فروتنیشان، چرا که یکدیگر را کنار میزدند تا در بهترین جای مجلس بنشینند. عیسی به ایشان نشان داد که بهترین ثمربخشیِ چنین محفلی زمانی جلوهگر میشود که حقشناسی شخص از بابت حضور در آن، از وزنی سنگینتر از تلاش برای کنارزدن دیگران برخوردار باشد. سفرهٔ خوراک زمانی تبدیل به ضیافت میشود که همهٔ حاضران احساس کنند مورد پذیرش هستند، همه در همان خوراک شریک شوند و هر کس بکوشد این موقعیت را برای دیگران، فرصتی غنی برای رفاقت و امید سازد. آنچه در مورد میهمانی غذا صدق میکند، در مورد زندگی نیز صادق است. آنانی که خود را بر میافرازند، بهرهوری از زیبایی مشترک پادشاهی خدا را از دست خواهند داد.
در داستان «میهمانی بابِت» به قلم ایزاک دینیسِن، دگرگونی خارقالعادهای برای افراد عادی که در کنار یکدیگر غذا را صرف میکنند، رخ میدهد. آن دو خواهر که میزبان بودند، میدیدند که میهمانان چطور بههنگام رفتن به خانهٔ خود میگفتند: «عجیب است که امشب ستارهها به ما نزدیکتر شدهاند.» زمانی که فروتنی در همگان یافت شود، آسمان نزدیکتر میگردد.
Bible Study
لوقا ۱۴:۱ و ۷-۱۴
در یکی از روزهای شَبّات که عیسی برای صرف غذا به خانۀ یکی از رهبران فَریسیان رفته بود، حاضران بهدقّت او را زیر نظر داشتند.
چون عیسی دید میهمانان چگونه صدر مجلس را برای خود اختیار میکنند، این مَثَل را برایشان آورد: «چون کسی تو را به مجلس عروسی دعوت کند، بر صدر مجلس منشین، زیرا شاید کسی سرشناستر از تو دعوت شده باشد. در آن صورت میزبانی که هر دوی شما را دعوت کرده است، خواهد آمد و به تو خواهد گفت: ”جایت را به این شخص بده.“ ناگزیر با سرافکندگی پایین مجلس خواهی نشست. بلکه هرگاه کسی میهمانت کند، برو و در پایینترین جای مجلس بنشین، تا چون میزبان آید، تو را گوید: ”دوست من، بفرما جای بالاتری بنشین.“ آنگاه نزد دیگر میهمانان سرافراز خواهی شد. زیرا هر که خود را بزرگ سازد، خوار خواهد شد، و هر که خود را خوار سازد، سرافراز خواهد گردید.» سپس عیسی به میزبانش گفت: «چون ضیافتِ ناهار یا شام میدهی، دوستان و برادران و خویشان و همسایگان ثروتمند خویش را دعوت مکن؛ زیرا آنان نیز تو را دعوت خواهند کرد و بدینسان عوض خواهی یافت. پس چون میهمانی میدهی، فقیران و معلولان و لنگان و کوران را دعوت کن که مبارک خواهی بود؛ زیرا آنان را چیزی نیست که در عوض به تو بدهند، و پاداش خود را در قیامت پارسایان خواهی یافت.»
مزمور ۸۱:۱ و ۱۰ تا آخر
برای خدا که قوّت ماست بانگ شادی برآورید!
برای خدای یعقوب فریاد بلند سر دهید!
من یهوه خدای تو هستم،
که تو را از سرزمین مصر برآوردم.
دهان خود را نیکو بگشا
که من آن را پُر خواهم ساخت.
«اما قوم من صدای مرا نشنیدند،
و اسرائیل مطیع من نگشت!
پس ایشان را به سختیِ دلشان وانهادم
تا تدابیر خویش را پیروی کنند.
کاش که قوم من به من گوش فرا میداد
و اسرائیل در راههای من گام میزد.
آنگاه بهزودی دشمنانشان را مغلوب میساختم
و دست خویش را بر ضد مخالفانشان برمیگردانیدم!
آنان که از خداوند نفرت دارند در برابر او خاضعانه سر فرود میآوردند،
و سرنوشتشان ابدی میبود.
اما تو را به نیکوترین گندم خوراک میدادم،
و به عسل از صخره سیر میکردم.»
عبرانیان ۱۳:۱-۸ و ۱۵-۱۶
محبت برادرانه همچنان برقرار باشد. از میهماننوازی نسبت به غریبان غافل مباشید، چرا که با این کار، بعضی نادانسته از فرشتگان پذیرایی کردند. آنان را که در زندانند به یاد داشته باشید، چنانکه گویی خود نیز با ایشان در بندید؛ همچنین به یاد کسانی باشید که آزار میبینند، چنانکه گویی خود نیز جسماً رنج میکشید. زناشویی باید در نظر همگان محترم باشد و بسترش پاک نگاه داشته شود، زیرا خدا بیعفتان و زناکاران را مجازات خواهد کرد. زندگی شما بَری از پولدوستی باشد و به آنچه دارید قناعت کنید، زیرا خدا فرموده است: «تو را هرگز وا نخواهم گذاشت، و هرگز ترک نخواهم کرد.» پس با اطمینان میگوییم: «خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواند کرد؟» رهبران خود را که کلام خدا را برای شما بیان کردند، به یاد داشته باشید. به ثمرۀ شیوۀ زندگی آنها توجه کنید و از ایمانشان سرمشق گیرید. عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد همان است.
پس بیایید به واسطۀ عیسی قربانیِ سپاس را پیوسته به خدا تقدیم کنیم. این قربانی، همان ثمرۀ لبهایی است که به نام او معترفند.
ارمیا ۲:۴-۱۳
ای خاندان یعقوب و ای تمامی طوایف خاندان اسرائیل، کلام خداوند را بشنوید. خداوند چنین میفرماید: «پدرانتان چه بیانصافی در من دیدند، که از من دوری گزیدند، و در پی بطالت رفته، خود باطل گردیدند؟ نگفتند: ”خداوند کجاست، که ما را از سرزمین مصر برآورد و در صحرا رهبریمان کرد، در سرزمین بیابانها و حفرهها، در زمین خشک و تاریکی غلیظ، زمینی که کسی از آن گذر نمیکرد، و انسانی در آن نمیزیست؟“ من شما را به سرزمین بُستانها آوردم، تا از میوهها و چیزهای نیکویش بخورید؛ اما شما چون داخل شدید، زمین مرا نجس ساختید و میراث مرا مکروه گردانیدید. کاهنان نگفتند: ”خداوند کجاست؟“ و عالِمان شریعت مرا نشناختند؛ رهبران بر من عِصیان ورزیدند، و انبیا به نامِ بَعَل نبوّت کرده، در پیِ چیزهای بیفایده رفتند. «از این رو، خداوند میفرماید، بار دیگر بر شما ادعا وارد خواهم آورد، و بر فرزندانِ فرزندانتان. به سواحل کِتّیم گذر کرده، بنگرید، به قیدار بفرستید و بهدقّت ملاحظه کنید؛ ببینید آیا چنین چیزی تا به حال شده است؟ آیا هیچ قومی هرگز خدایان خود را عوض کردهاند، هرچند خدا نیستند؟ اما قوم من ’جلال‘ خویش را با آنچه فایدهای نمیرساند عوض کردهاند. خداوند میفرماید: ای آسمانها، از این متحیر شوید؛ با وحشتی عظیم بر خود بلرزید. زیرا قوم من مرتکب دو گناه شدهاند: مرا که چشمۀ آب حیاتم، ترک گفتهاند و برای خویشتن آبانبارها کَندهاند، آبانبارهای تَرَکخورده که آب را نگاه نتوانند داشت.