خدا از آشوریان استفاده کرد تا قوم خدانشناس اسرائیل را کیفر دهد. پادشاه آشور بر این باور بود که قوت و حکمت خودش بوده که او را چنین قدرتمند ساخته است. او به حکمت و فهم خود میبالید. بههنگام اشاره به پیروزیهای خود نیز ادعا میکرد که «به قوت دست خود و به حکمت خویش چنین کردم.». خدای اسرائیل چنین کفری را بر نمیتابید. لذا مرضی رمقگیر دامنگیر جنگاوران دلیر او خواهد شد. نابودی اسرائیل سرانجام، آشور را نیز از میان خواهد برد.
تکبر و نخوت قدرتمندان که در کانون توجه این آیات قرار دارد، از این دنیا محو نشده است. آنانی که در جنگها پیروز میشوند، ممکن است فریفتۀ قابلیتها و قدرت و رهبری خود گردند. چنین تکبّر و تفرعُنی میتواند نتیجهای معکوس به بار بیاورد.
اما هشداری را که در این آیات هست، نباید فقط متوجه قدرتمندان دانست، قدرتمند بهلحاظ سیاسی یا اقتصادی. بسیاری از ما ممکن است بهخاطر موفقیتهای کوچک خود، بیش از حد دچار غرور شویم. خطری که وجود دارد، اینست که افتخار را به خدا (یا هر کس دیگری) ندهیم، افتخار استعدادهایی که به ما اِعطا شده یا امتیازات و برتریهایی که دریافت کردهایم. ممکن است بسیار بیشتر از آنچه تصور میکنیم، شبیه به پادشاه آشور باشیم. آنانی که همیشه افتخارها را به دیگران میدهند، کسانی هستند که «فاقد» غرور و تکبرند، کسانی که هم بسیار فروتن هستند و هم بسیار جذاب و اینها هستند که طبق فرمایش عیسی در «موعظۀ بالای کوه»، عاقبت وارث زمین خواهند شد.
Today's Prayer
ای خداوندگارِ آسمانی،
ای تو که مشتاق نجات جهان هستی،
ما را از خواب بیتفاوتی بیدار کن،
از افراط و تفریط دور نگاه دار،
و امیدی نو در ما پدید آور،
تا روزی تمامی خلقت شفا یابد،
در عیسای مسیح، خداوندگار ما.
Bible Study
اشعیا ۱۰:۵-۱۹
وای بر آشور، که عصای خشم من است، و چوب دست ایشان، غضب من است! او را بر ضد قوم خدانشناس میفرستم، و بر قوم مغضوب خود، مأمور میدارم؛ تا تاراج کند و غنیمت گیرد، و چون گِل کوچهها لگدمالشان کند. اما او قصدِ این ندارد، و در دل خویش چنین نمیاندیشد. مُراد دلش نابود کردن است، و منقطع ساختن قومهای بسیار. زیرا میگوید: «آیا سرداران من جملگی پادشاهان نیستند؟ آیا کَلنو همچون کَرکِمیش نیست، و نه حَمات همچون اَرفاد؟ آیا سامِرِه مانند دمشق نیست؟ چنانکه دست من بر ممالکِ بتهای بیارزش استیلا یافت، ممالکی که بتهای تراشیدۀ آنها از بتهای اورشلیم و سامِرِه بزرگتر بودند، آری، چنانکه با سامِرِه و بتهای بیارزش آن عمل کردم، آیا با اورشلیم و بتهایش عمل نکنم؟» پس چون خداوندگار کار خویش را به تمامی با کوه صَهیون و اورشلیم به پایان بَرَد، پادشاه آشور را به سبب تکبر دلش و غروری که از چشمان او میبارد، مجازات خواهد کرد. زیرا میگوید: «به قوّت دست خود و به حکمت خویش چنین کردم، زیرا که فهیم هستم. مرزهای قومها را تغییر دادم، و خزائن ایشان را غارت کردم؛ همچون پهلوانی تختنشینان را به زیر افکندم. چنانکه کسی دست خود را به آشیانهای دراز میکند، همچنان دست من به دولت ممالک رسیده است؛ چنانکه کسی تخمهای متروک را برمیچیند، من نیز تمامی ممالک زمین را برچیدم؛ و کسی نیست که بالی بجنباند، یا دهان بگشاید و جیک بزند.» آیا تَبَر بر کسی که آن را به کار میبرد فخر میفروشد، یا اره خود را بر کسی که آن را میکِشد برمیافرازد؟ که گویی عصا او را که آن را به دست گرفته، بلند کند، یا چوبدستی او را که چوب نیست، حرکت دهد! بنابراین خداوندگار، خداوندِ لشکرها، بر جنگاوران تنومند او بیماری جانکاه خواهد فرستاد، و زیر جلال و شوکت او آتشی چون شعلۀ فروزان افروخته خواهد شد. نور اسرائیل آتشی خواهد شد، و قدوس اسرائیل شعلهای، که خار و خَسَش را در یک روز سوزانده، به کام در خواهد کشید؛ شکوه جنگل و مزارع حاصلخیزش، همچون تحلیل رفتن شخص بیمار، در جسم و در روح نابود خواهد شد؛ و باقیماندگان درختان جنگلش چنان کمشمار خواهند بود که حتی کودکی آنها را مرقوم تواند داشت. '
مزمورهای ۴۸ و ۵۲
خداوند، بزرگ است و بسیار درخورِ ستایش؛ در شهر خدای ما، در کوه مقدس خویش. کوه صَهیون، زیبا در بلندایش، شادمانی تمامی جهان است. همچون بلندترین ارتفاعات صفون است، آن شهر پادشاهِ بزرگ! خدا در دژهای آن است، او خود را چون قلعۀ بلند شناسانیده. هان پادشاهان به هم پیوستند و با هم پیش آمدند؛ اما چون آن را دیدند، مبهوت گشتند، و هراسان گریختند! لرزه بر ایشان مستولی شد، و درد شدید همچون زنی که میزاید. تو کشتیهای تَرشیش را به باد شرقی در هم شکستی. چنانکه شنیده بودیم، به چشم خود دیدیم، در شهر خداوندِ لشکرها؛ در شهر خدای ما، که خدا تا به ابد استوارش خواهد ساخت. سِلاه خدایا، در اندرون معبد تو در محبتت تأمل میکنیم. ستایش تو، خدایا، همچون آوازۀ نامت، تا به کرانهای زمین میرسد؛ و دست راستت آکنده از عدالت است. کوه صَهیون شادمان باشد و شهرهای یهودا مسرور گردند از داوریهای تو. صَهیون را طواف کنید و گرداگردش گام زنید! بُرجهایش را بشمارید. سنگرهایش را ملاحظه کنید، و در دژهایش تأمل نمایید، تا برای نسل آینده بازگویید! زیرا این است خدا، خدای ما، تا ابدالآباد، او ما را تا به مرگ رهبری خواهد کرد.'
'ای جنگاور، چرا به بدی فخر میکنی؟ محبت خدا همیشه پابرجا است. زبانت نابودی را تدبیر میکند، همچون تیغی بُرنده، ای حیلهگر! بدی را بیش از نیکویی دوست میداری، و دروغ را بیش از راستگویی. سِلاه همۀ سخنان مرگبار را دوست میداری، ای زبان دغلباز! پس خدا نیز تو را برای همیشه سرنگون خواهد کرد؛ تو را خواهد ربود و از خیمهات بر خواهد کند، و تو را از زمین زندگان ریشهکن خواهد کرد. سِلاه پارسایان خواهند دید و خواهند ترسید؛ بر او خواهند خندید و خواهند گفت: «هان، این است کسی که خدا را قلعۀ خویش نساخت، بلکه بر ثروتِ کلانِ خود توکل کرد و در ویرانگری خویش نیرومند شد!» اما من همچون درخت زیتونی هستم که در خانۀ خدا میشکفد؛ من بر محبت خدا توکل دارم، تا ابدالآباد. به سبب آنچه کردهای تو را جاودانه سپاس خواهم گفت؛ و در حضور سرسپردگانت انتظار نام تو را خواهم کشید، زیرا که نیکوست.'
متی ۷:۱۳ تا آخر
«از درِ تنگ داخل شوید، زیرا فراخ است آن در و عریض است آن راه که به هلاکت منتهی میشود و داخلشوندگانِ به آن بسیارند. امّا تنگ است آن در و سخت است آن راه که به حیات منتهی میشود، و یابندگان آن کماند. «از پیامبران دروغین برحذر باشید. آنان در لباس گوسفندان نزد شما میآیند، امّا در باطن گرگان درّندهاند. آنها را از میوههایشان خواهید شناخت. آیا انگور را از بوتۀ خار و انجیر را از علف هرز میچینند؟ به همینسان، هر درخت نیکو میوۀ نیکو میدهد، امّا درخت بد میوۀ بد. درخت نیکو نمیتواند میوۀ بد بدهد، و درخت بد نیز نمیتواند میوۀ نیکو آوَرَد. هر درختی که میوۀ خوب ندهد، بریده و در آتش افکنده میشود. بنابراین، آنان را از میوههایشان خواهید شناخت. «نه هر که مرا ’سرورم، سرورم‘ خطاب کند به پادشاهی آسمان راه یابد، بلکه تنها آن که ارادۀ پدر مرا که در آسمان است، به جا آوَرَد. در آن روز بسیاری مرا خواهند گفت: ”سرور ما، سرور ما، آیا به نام تو نبوّت نکردیم؟ آیا به نام تو دیوها را بیرون نراندیم؟ آیا به نام تو معجزات بسیار انجام ندادیم؟“ امّا به آنها بهصراحت خواهم گفت، ”هرگز شما را نشناختهام. از من دور شوید، ای بدکاران!“ «پس هر که این سخنان مرا بشنود و به آنها عمل کند، همچون مرد دانایی است که خانۀ خود را بر سنگ بنا کرد. چون باران بارید و سیلها روان شد و بادها وزید و بر آن خانه زور آورْد، خراب نشد زیرا بنیادش بر سنگ بود. امّا هر که این سخنان مرا بشنود و به آنها عمل نکند، همچون مرد نادانی است که خانۀ خود را بر شن بنا کرد. چون باران بارید و سیلها روان شد و بادها وزید و بر آن خانه زور آورْد، ویران شد، و ویرانیاش عظیم بود!» چون عیسی این سخنان را به پایان رسانید، مردم از تعلیم او در شگفت شده بودند، زیرا با اقتدار تعلیم میداد، نه مانند علمای دین ایشان.'