فصل ۱۲، از کتابِ طولانی اشعیای نبی فقط حاوی شش آیه است، اما با این حال، محتوای آن بسیار مهم است. این رؤیایی است پرشکوه از اعادۀ اسرائیل به وضعیت نخستینش و بنای مجدد و احیای آن. آنچه در کانون آن قرار دارد، تصویر کشیدن آب است.
قسمت عمدۀ بدن ما از آب تشکیل شده است. ما میتوانیم برای مدتی طولانی بدون غذا سر کنیم، اما اگر فقط دو سه روز بدون آب بمانیم، بیطاقت شده، خیلی زود در آستانۀ مرگ قرار خواهیم گرفت، اما اگر بیش از حد آب دریافت کنیم، غرق خواهیم شد. زندگی را آب به ما میدهد، اما میتواند آن را نیز از ما بستاند.
شاید به همین دلیل باشد که وعدهای که عیسی دو بار در انجیل یوحنا میدهد، فقط آب نیست، بلکه «آب زنده» است. بار نخست، آن را خطاب به زن سامری بر سر چاه یعقوب بیان فرمود (یوحنا ۴:۱۰) که نشانهای بود از اینکه آبی که او عطا میکند، برای همگان است، نه صرفاً مختص قوم خودش. همچنین در عیدی در اورشلیم فرمود: «هر که تشنه است، نزد من آید و بنوشد… هر که به من ایمان آوَرَد… از بطن او نهرهای آب زنده روان خواهد شد.» (یوحنا ۷:۳۷-۳۸).
پس جای تعجب نیست که تعمیدِ آب چنین سریع تبدیل شد به نشانۀ مسیحی بودن. آیین تعمید بر تصویر آب زندهای بنا شده که از چشمههای نجات از کتاب اشعیا برگرفته شد و در خدمت مسیح متجلی گردید. آنچه به ادراک ما از تعمید جان میبخشد، صرفاً شستشوی گناه نیست، بلکه میراثی است عمیقتر و غنیتر مبتنی بر کتابمقدس. در پرتوِ تمام این نکات، آیا بهاندازۀ کافی عطیۀ آب، این سرچشمۀ هرگونه حیات را ارج مینهیم؟
Bible Study
اشعیا ۱۱:۱۰ تا آخر فصل ۱۲
در آن روز، ریشۀ یَسا همچون عَلَمی برای قومها بر پا خواهد شد؛ و ملتها به او روی خواهند آورد، و استراحتگاه او پرجلال خواهد بود. در آن روز، خداوندگار دیگر بار دست خود را دراز خواهد کرد تا باقیماندگان قوم خویش را از آشور و مصر و فَتروس و کوش، و از عیلام و شِنعار و حَمات، و از سواحل دریاها باز آورَد. آری، او برای قومها عَلَمی بر خواهد افراشت و راندهشدگانِ اسرائیل را گرد خواهد آورد، و پراکندگان یهودا را از چهارگوشۀ جهان جمع خواهد کرد. حسد اِفرایِم از میان خواهد رفت، و آنان که در یهودا دشمنی میورزند، منقطع خواهند شد. آری، اِفرایِم دیگر به یهودا حسد نخواهد برد، و یهودا با اِفرایِم دشمنی نخواهد کرد. بلکه بر دامنههای فلسطینیان در غرب فرود خواهند آمد، و با هم بنیمشرق را غارت خواهند کرد. دست خویش را بر اَدوم و موآب دراز خواهند کرد، و عَمّونیان از ایشان فرمان خواهند برد. خداوند زبانۀ دریای مصر را بهکلّ نابود خواهد کرد، و دست خود را به بادی سوزان بر فُرات خواهد کشید. او آن را به هفت مَعبَر تقسیم خواهد کرد، و مردمان را با نعلین از آن عبور خواهد داد! برای باقیماندگان قوم شاهراهی خواهد بود، برای آنان که از آشور برجا مانده باشند، چنانکه برای اسرائیل بود آنگاه که از سرزمین مصر برآمدند.''در آن روز خواهی گفت: «خداوندا تو را سپاس میگویم، زیرا هرچند بر من غضبناک بودی، اما غضبت برگردانیده شده، مرا تسلی میدهی. اینک خداست نجات من؛ بر او توکل کرده، نخواهم ترسید. زیرا خداوند یهوه قوّت و سرود من است؛ او نجات من گردیده است!» پس با شادمانی از چشمههای نجات آب خواهید کشید، و در آن روز خواهید گفت: «خداوند را سپاس گویید، و نام او را بخوانید؛ کارهای او را در میان قومها بشناسانید، و اعلام کنید که نام او متعال است! «برای خداوند بسرایید، زیرا کارهای عظیم کرده است؛ باشد که این در تمامی جهان معروف گردد. ای که در صَهیون ساکنی، فریاد برآور و بانگ شادی سر ده، زیرا که قدوس اسرائیل در میان شما عظیم است.»'
مزمورهای ۶۳ و ۶۵
خدایا، تو خدای من هستی، با تمام وجود، تو را میجویم؛ جان من تشنۀ توست، و پیکرم مشتاق تو، در زمین خشک و بیطراوت و بیآب! من در قُدس بر تو نگریستهام و قدرت و جلالت را نظارهگر شدهام. از آن رو که محبت تو از حیات نیکوتر است، لبهایم تو را خواهد ستود. پس تا زندهام تو را متبارک خواهم خواند، و در نام تو دستهایم را بر خواهم افراشت. در بستر خود تو را یاد میکنم؛ و در پاسهای شب به تو میاندیشم. جان من سیر خواهد شد چنانکه از مغز و چربی، و دهانم با لبهایی شادمان تو را خواهد ستود. در سایۀ بالهایت شادمانه میسرایم، زیرا تو یاور من بودهای. جان من به تو چسبیده است، و دست راستت مرا حمایت میکند. آنان که قصد جان من دارند هلاک خواهند شد، و به ژرفای زمین فرو خواهند رفت. به دم شمشیر سپرده خواهند شد و خوراک شغالها خواهند گردید. اما پادشاه در خدا شادی خواهد کرد، و هر که به او سوگند خورَد فخر خواهد نمود، زیرا دهان دروغگویان بسته خواهد شد.'
'خدایا ستایش در صَهیون در انتظار توست و نذرها به تو ادا خواهد شد. ای که دعا میشنوی نزد تو تمامی بشر خواهند آمد. آنگاه که اعمال شرارتآمیز بر ما چیره میشود تو نافرمانیهای ما را کفاره میکنی. خوشا به حال آنان که تو برمیگزینی و نزدیک میآوری تا در صحنهای تو ساکن شوند. از نیکویی خانۀ تو سیر خواهیم شد و از قدوسیت معبد تو. با کارهای شگفت در عدالت نجاتبخش خویش ما را اجابت میفرمایی، ای خدای نجات ما، که اعتماد همۀ کرانهای زمین و دوردستترین دریاها بر توست. ای که به نیروی خویش کوهها را برقرار ساختی و خویشتن را به قدرت مسلح کردی؛ که خروش دریاها را خاموش میگردانی، غرّش موجهای آنها و شورش قومها را. ساکنان کرانهای زمین از آیات تو حیرانند، تو مغرب و مشرق را به بانگ شادی وا میداری. تو به زمین روی کرده، آن را آبیاری میکنی، و غنای بسیارش میبخشی. نهر خدا از آب پر است؛ تو غله را برای مردم فراهم میکنی زیرا که چنین تهیه دیدهای. تو شیارهایش را سیراب میکنی و پشتههایش را هموار میسازی؛ به رگبارها آن را نرم میکنی و محصولش را برکت میدهی. به احسان خویش سال را تاجگذاری میکنی؛ جای چرخ ارابههایت نیز از برکت لبریز است. چراگاههای صحرا نیز لبریز است و تپهها کمر خود را به شادمانی بستهاند. چمنزارها خویشتن را به گلهها ملبس ساختهاند و وادیها به غله پوشیده شده است؛ بانگ شادی برمیآورند و میسرایند.'
متی ۸:۲۳ تا آخر
سپس عیسی سوار قایقی شد و شاگردانش نیز از پی او رفتند. ناگاه توفانی سهمگین درگرفت، آنگونه که نزدیک بود امواجْ قایق را غرق کند. امّا عیسی در خواب بود. پس شاگردان آمده بیدارش کردند و گفتند: «سرور ما، چیزی نمانده غرق شویم؛ نجاتمان ده!» عیسی پاسخ داد: «ای کمایمانان، چرا اینچنین ترسانید؟» سپس برخاست و باد و امواج را نهیب زد و آرامش کامل حکمفرما شد. آنان شگفتزده از یکدیگر میپرسیدند: «این چگونه شخصی است؟ حتی باد و امواج نیز از او فرمان میبرند!» هنگامی که به ناحیۀ جَدَریان، واقع در آن سوی دریا رسیدند، دو مرد دیوزده که از گورستان خارج میشدند، بدو برخوردند. آن دو به قدری وحشی بودند که هیچکس نمیتوانست از آن راه عبور کند. آنان فریاد زدند: «تو را با ما چه کار است، ای پسر خدا؟ آیا آمدهای تا پیش از وقتِ مقرر عذابمان دهی؟» کمی دورتر از آنها گلهای بزرگ از خوکها مشغول چرا بود. دیوها التماسکنان به عیسی گفتند: «اگر بیرونمان میرانی، به درون گلۀ خوکها بفرست.» به آنها گفت: «بروید!» دیوها خارج شدند و به درون خوکها رفتند و تمام گله از سرازیریِ تپه به درون دریا هجوم بردند و در آب هلاک شدند. خوکبانان گریخته، به شهر رفتند و همۀ این وقایع، از جمله آنچه را که برای آن دیوزدهها رخ داده بود، بازگو کردند. سپس تمام مردم شهر برای دیدن عیسی بیرون آمدند و چون او را دیدند بدو التماس کردند که آن ناحیه را ترک گوید.'