نان روزانه

کلام امروز: اول سموئیل ۱۰: ۲۴ | مطالعهٔ کتاب مقدس: * اول سموئیل ۱۰: ۱-۸ و ۱۷-۲۷* اول سموئیل ۱۱: ۱۵* اول سموئیل ۱۳: ۸-۱۵

شائول، پادشاه محبوب مردم

«سموئیل به تمامی قوم گفت: “آیا مردی را که خداوند برگزیده است، می‌بینید؟ در میان تمامی قوم کسی مانند او نیست.”»

اول سموئیل ۱۰: ۲۴

برگزیده شدن شائول به مقام اولین پادشاه اسرائیل، مورد پسند اکثر افرادی افتاد که در مراسم اعلام پادشاهی او حضور داشتند. شائول جوانی بسیار بلند قامت و ورزیده، از خانواده‌ای دولتمند، دارای شخصیتی خودکم‌بین و شاید هم خجالتی بود که علی‌رغم مسح شدنش برای پادشاهی توسط سموئیل در مراسمی خصوصی، به هنگام اعلان پادشاهی‌اش در جمع، خویشتن را در میان اسبان پنهان کرد. شاید این کار او سبب آرامش خاطر مردمی شد که هرچند خواهان ادارۀ مملکت با سیستم پادشاهی بودند، ولی به‌خاطر اخطارهایی که سموئیل به آنها داده بود (اول سموئیل ۸: ۱۰-۱۹)، نگران آن بودند که چگونه شخصی اولین پادشاه آنان خواهد بود. اما عفو افرادی که انتخاب شائول به پادشاهی را تحقیر کرده بودند تا اندازه‌ای سبب آسودگی خیال مردم نسبت به شخصیت شائول شد.

شائول در ابتدای پادشاهی خویش مکانی خاص را برای خود برنگزید، بلکه هنوز به نگهداری از گله‌ها و اموال پدر خویش مشغول بود تا در زمان لازم و بر اساس نیاز، مسئولیت‌های پادشاهی را به‌تدریج بر عهده گیرد. اما وضعیت اضطراری شهری به نام یابیش جِلعاد که ساکنانش توسط قبایل عمونی مورد تهدیدی بسیار جدی قرار گرفته بودند، موقعیتی را در دست شائول قرار داد تا از یک سو با هدایت روح خدا توانایی‌های رهبری خود در بسیج مردم را به‌کار گیرد و از سوی دیگر، کیفیات ایده‌آل یک سردار جنگی را از خود به نمایش بگذارد.

لیکن، با کمال تأسف، شائول در نبرد بعدی از حدود اختیارات پادشاهی تجاوز کرده، بر آن شد که با انجام قربانی وظیفهٔ کهانت را نیز بر عهده بگیرد. هرچند شائول در نتیجۀ ترس و فشاری که در اثر پراکنده شدن مردان جنگی بر او وارد آمده بود دست به یک چنین اقدامی زد، اما این واقعه نشان داد که شائول بیش از آنکه در جستجوی ارادۀ خدا و اطاعت از او باشد، به حفظ مقام خود می‌اندیشید. این امر در نظر خداوند آنچنان ناپسند آمد که موجب شد سموئیل از جانب خدا توقف ادامۀ پادشاهی در خاندان شائول را اعلام کند. بااین‌وجود، شائول از این اقدام خود نه تنها اظهار پشیمانی نکرد، بلکه همچنان بدون توجه به خواست خدا برای استقرار و استحکام هرچه بیشتر پادشاهی خود همت گماشت و سرنوشتی دردناک را برای خود رقم زد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

اول سموئیل ۱۰: ۲۴

۲۴و سموئیل به تمامی قوم گفت: «آیا مردی را که خداوند برگزیده است، می‌بینید؟ در میان تمامی قوم کسی همانند او نیست.» و تمامی قوم فریاد برآوردند: «زنده باد پادشاه!»

* اول سموئیل ۱۰: ۱-۸ و ۱۷-۲۷

اول سموئیل ۱۰: ۱-۸

مسح شائول به پادشاهی
۱آنگاه سموئیل ظرف روغن را برگرفت و بر سر شائول ریخته، او را بوسید و گفت: «خداوند تو را مسح کرده تا بر قوم او اسرائیل حاکم باشی. تو بر قوم خداوند حکم خواهی راند و آنان را از دست دشمنان پیرامونشان نجات خواهی بخشید. و نشان اینکه خداوند تو را مسح کرده تا بر میراث او حاکم باشی این خواهد بود که ۲چون امروز از نزد من بروی، کنار مقبرۀ راحیل در قلمرو بِنیامین در صِلصَخ، به دو مرد برمی‌خوری. آنان به تو خواهند گفت: ”الاغهایی که به جستجوی‌شان رفته بودی، پیدا شده است. اکنون دیگر پدرت نه دلواپس آنها، بلکه دلواپس شماست و می‌پرسد: ’برای پسرم چه کنم؟‘‏“ ۳سپس از آنجا پیش‌تر رفته، به بلوطِ تابور خواهی رسید. آنجا به سه مرد برمی‌خوری که به حضور خدا به بِیت‌ئیل می‌روند. یکی از آنان سه بزغاله با خود می‌برد، دیگری سه قرص نان و سوّمی مَشکی شراب. ۴آنان تو را سلام گفته، دو قرص نان به تو خواهند داد که از دستشان خواهی پذیرفت. ۵پس از آن به جِبعَه‌اِلوهیم خواهی رسید که قراول فلسطینیان در آنجاست. هنگامی که به شهر رسیدی، به دسته‌ای از انبیا برمی‌خوری که از مکان بلند فرود می‌آیند و همراه با نوای چنگ و دف و نی و بربط که پیش رویشان نواخته می‌شود، نبوت می‌کنند. ۶آنگاه روح خداوند بر تو وزیدن خواهد گرفت و با ایشان نبوت کرده، به مردی دیگر مبدل خواهی شد. ۷چون این نشانه‌ها بر تو رخ نماید، هر چه دستت بیابد بکن زیرا خدا با توست. ۸پیش از من به جِلجال برو و اینک من برای تقدیم قربانیهای تمام‌سوز و ذبح قربانیهای رفاقت نزدت خواهم آمد. هفت روز منتظر باش تا نزدت بیایم و آنچه را باید انجام دهی، به تو بگویم.»

اول سموئیل ۱۰: ۱۷-۲۷

اعلان پادشاهی شائول
۱۷باری، سموئیل قوم را با هم به حضور خداوند در مِصفَه فرا خواند ۱۸و بدیشان گفت: «این است آنچه یهوه خدای اسرائیل می‌فرماید: ”من اسرائیل را از مصر بیرون آوردم و شما را از دست مصریان و نیز از دست تمامی حکومتهایی که بر شما ستم می‌کردند، رهایی دادم.“ ۱۹ولی امروز شما خدای خود را که شما را از تمامی مصیبتها و مشقتهایتان نجات می‌بخشد، رد کرده، بدو گفته‌اید: ”نه، بلکه بر ما پادشاهی بگمار“. پس حال بر حسب قبایل و هزارهای خود در حضور خداوند حاضر شوید.»
۲۰چون سموئیل تمامی قبایل اسرائیل را پیش آورد، قبیلۀ بِنیامین برگزیده شد. ۲۱آنگاه قبیلۀ بِنیامین را طایفه به طایفه پیش آورد، و طایفۀ مَطری برگزیده شد. و سپس شائول پسر قِیس برگزیده شد. ولی چون او را جُستند، نیافتند. ۲۲بنابراین دیگر بار از خداوند سئوال کردند که: «آیا آن مرد تا کنون بدین‌جا رسیده است؟» خداوند گفت: «اینک خود را میان اسبابها پنهان کرده است.» ۲۳پس دویدند و او را از آنجا آوردند. و چون شائول در میان قوم ایستاد، سر و گردنی از دیگران بلندتر بود. ۲۴و سموئیل به تمامی قوم گفت: «آیا مردی را که خداوند برگزیده است، می‌بینید؟ در میان تمامی قوم کسی همانند او نیست.» و تمامی قوم فریاد برآوردند: «زنده باد پادشاه!»
۲۵آنگاه سموئیل قواعد پادشاهی را برای قوم شرح داد و آنها را در کتابی نوشته، در حضور خداوند نهاد. سپس تمامی قوم را مرخص کرد تا هر کس به خانۀ خود رود. ۲۶شائول نیز به خانه‌اش در جِبعَه بازگشت و به همراه او مردان دلاوری که خداوند دلشان را برانگیخته بود نیز رفتند. ۲۷ولی برخی از افراد فرومایه گفتند: «چگونه این مرد می‌تواند ما را نجات دهد؟» پس او را خوار شمردند و هدیه‌ای برایش نیاوردند. اما شائول هیچ نگفت.

* اول سموئیل ۱۱: ۱۵

۱۵پس قوم همگی به جِلجال رفته، آنجا در جِلجال شائول را در حضور خداوند پادشاه ساختند و قربانیهای رفاقت به حضور خداوند ذبح کردند. و شائول و تمامی مردان اسرائیل در آنجا شادی عظیم نمودند.

* اول سموئیل ۱۳: ۸-۱۵

قربانی نادرست شائول
۸باری، شائول مطابق زمانی که سموئیل تعیین کرده بود، هفت روز درنگ کرد، اما سموئیل به جِلجال نیامد و قوم از نزد او پراکنده می‌شدند. ۹پس گفت: «قربانی تمام‌سوز و قربانیهای رفاقت را نزد من آورید»، و خودْ قربانی تمام‌سوز را تقدیم کرد. ۱۰به محض اینکه تقدیم قربانی تمام‌سوز را به پایان رسانید، سموئیل از راه رسید و شائول برای خوشامدگویی به او به استقبالش بیرون رفت. ۱۱سموئیل پرسید: «چه کرده‌ای؟» شائول پاسخ داد: «چون دیدم قوم از نزد من پراکنده می‌شوند و تو در زمان مقرر نیامدی و فلسطینیان در مِکماش گرد آمده‌اند، ۱۲پس گفتم: ”اکنون فلسطینیان در جِلجال بر من فرود خواهند آمد و من هنوز نظر لطف خداوند را نطلبیده‌ام.“ پس مجبور شدم خودم قربانی تمام‌سوز را تقدیم کنم.» ۱۳سموئیل به او گفت: «احمقانه رفتار کردی و فرمانی را که یهوه خدایت به تو داده بود، نگاه نداشتی. زیرا در آن صورت خداوند پادشاهی‌ات را تا ابد بر اسرائیل استوار می‌داشت. ۱۴اما حال پادشاهی تو دیگر دوام نخواهد یافت، زیرا خداوند مردی موافق دل خود جُسته و او را به رهبری قوم خویش مأمور ساخته است، زیرا آنچه را خداوند به تو فرمان داد، نگاه نداشتی.» ۱۵آنگاه سموئیل برخاست و از جِلجال به جِبعَۀ بِنیامین رفت.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.