در این مقاله سعی داریم به بررسی نقش و مسئولیتمان برای مرمت دیوارهای شکستهشدهٔ زندگیمان بپردازیم. عزیزان، اگر ۵ مقالهٔ قبل را مطالعه و درصدد دنبالکردن این موضوع هستید، قدم بسیار بزرگی برداشتهاید. باور داشته باشید که در هر قدم حضور شفابخش و احیاکنندهٔ خداوند با شماست. خداوندی که نه تنها ریشهٔ درد و آسیب را به ما نشان میدهد، بلکه زخمها را التیام و درمان میبخشد و به طرق مختلف ما را در این سفر مدد میکند.
ادامهٔ کتاب نحمیا باب ۳، به قدم بعدی اشاره میکند که بنای حصار بود. نحمیا بعد از بررسی وضعیت حصارها و دروازههای اورشلیم، هدف خود را با یهودیان، کاهنان، نُجبا، صاحبمنصبان و دیگر انجامدهندگان کار درمیان گذاشت. همگی آنها به این دعوت لبیک گفتند و کار بنای حصار را شروع کردند. در این باب میخوانیم که هر کس مقابل خانهٔ خودش را مرمت کرد و بعضی از اشخاص قسمتهای دیگری را نیز بنا کردند.
این موضوع در وهلهٔ اول، نشان میدهد که هر یک از ما مسئولیت مرمت بخشهای فروریخته و آسیبدیدهٔ زندگی خودمان را برعهده داریم و سپس، بهعنوان عضوی از خانواده، کلیسا و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، مهم است که به کمک اعضای دیگر بشتابیم تا نه فقط خودمان شفایافته زندگی کنیم، بلکه مجرای عبور شفا برای دیگران نیز باشیم. گاهی ما تمام مسئولیت را به خدا میسپاریم و فقط به دعاکردن اکتفا میکنیم؛ یا با عوضکردن مشاورین و خادمینی که از آنها مشورت میگیریم، منتظر وقوع یک معجزه در زندگیمان هستیم، درحالیکه در این باب از کتاب نحمیا، بهوضوح به «نقش» هر یک از افراد در بنا و مرمت حصار اشاره شده است.
گاهی ممکن است تفکر و انتظار ما این باشد که عاملین ایجاد آسیبها و زخمها، باید درصدد جبران خسارت وارده بر ما برآیند و وظیفهٔ مرمت دیوار فروریختهٔ وجودمان برعهدهٔ آنهاست. ما تا زمانی که آنها قدمی برندارند، با افکار و احساسات پریشان و رنجش و تلخی بسیار گذر عمر میکنیم، غافل از اینکه با این تفکر، تیشهبهریشهٔ خودمان میزنیم. گرچه اثرات شفابخشِ جبران خسارت بر شخص آسیبدیده را نمیتوان انکار کرد و نادیده گرفت، اما شفای احساسات ما نباید منوط به آن باشد؛ چراکه شاید هیچوقت اقدام مثبتی از سمت آن اشخاص نبینیم. بنابراین، این انتظار چیزی جز فرسودگی و غم بههمراه نخواهد داشت.
بیایید به داستان شفای مرد علیل در انجیل یوحنا باب ۵ نگاهی بیندازیم و ببینیم که ملاقات عیسی مسیح با مردی که ۳۸سال زمینگیر بود، چگونه زندگی او را عوض کرد. این مرد که مدتها در کنار حوض بیت حِسدا به انتظار حرکت آب و رفتن به داخل حوض و شفایافتن از بیماریاش بود، با ناامیدی، حسرت و حتی شاید رنجش، شاهد شفایافتن اشخاصی بود که خود را سریع به داخل حوض میرساندند و صدای شادی و شکرگزاری آنها، خراش دیگری به قلب او وارد میکرد که چرا او هیچکس را ندارد تا برای دریافت شفا او را به داخل حوض ببرد. او نه خودش قدرت و توان حرکت داشت و نه شخصی به وضعیت دردمند او توجه نشان میداد، اما در اوج ناامیدی و تنهایی، عیسی مسیح او را دید و به طرف او رفت. چشمان پُرمحبت عیسی، این مرد ناتوان و زمینگیر را دید. مردمی که بارها تلاش او را برای واردشدن به حوض میدیدند، به وضعیت او بی اعتنا بودند، اما عیسی مسیح با دلسوزی و شفقت برای کمککردن به او نزدیک شد و با او گفتوگو کرد. در کتاب مزامیر ۱۸:۳۳ میخوانیم: «چشمان خداوند بر ترسندگان اوست، بر آنان که انتظار رحمت او را میکشند.» عیسی سؤال عجیبی از او پرسید: «آیا میخواهی سلامت خود را بازیابی؟»
مگر یک شخص مفلوج چه میخواهد!؟ آن هم شخصی که مدتها به انتظار دریافت شفا در کنار حوض خوابیده باشد! اگر ما هم در وضعیتی مشابه با آن مرد، نه صرفاً جسمی، بلکه به لحاظ بحران و آسیبی که ما را زمینگیر کرده و توان ادامه حرکت و زندگی را از ما گرفته، هستیم و مشتاق شفایافتن و بازسازی ویرانههای زندگیمان، بدانیم که چشمان پُرمحبت خدا ما و نیاز ما را میبیند. حال سؤال او از ما این است که آیا میخواهیم سلامت خود را بازیابیم؟ این سؤال پاسخی سطحی را نمیطلبد، بلکه خواهشی که از عمق وجود بلند میشود. گاهی به ظاهر میگوییم: «صد البته که میخواهم سلامتیام را بازبیابم»، اما همچنان به همان شیوهٔ گذشته زندگیمان را ادامه میدهیم، با همان احساسات و افکار، و با همان روحیه و عملکرد. پاسخ عیسی مسیح به آن مرد این بود: «برخیز، بستر خود را برگیر و راه برو.» امروز هم پاسخ خدا به ما این است که برخیزیم و هر بستری که میخواهد ما را در همان وضعیت پژمردگی و مفلوجی نگه دارد، جمع کنیم و قدم در مسیری تازه از زندگی برداریم که خدا برایمان مهیا ساخته است.
گرچه برای مرمت حصارهای فروریختهٔ زندگیمان از اشخاص و ابزارهای مختلف میتوانیم استفاده کنیم، اما نقش و سهم خودمان را در این پروسه نادیده نگیریم. باور داشته باشیم که چشمان عیسی بر ما و شرایط زندگی ماست و قوت لازم برای حرکت در این روند را به ما میبخشد.
خواهر و برادر عزیز، آیا میخواهی سلامت خودت را بازیابی؟ تابهحال چه قدمهایی در این زمینه برداشتهای؟