اکنون افق دید زکریا متوجه آیندهای دور میشود، متوجه ایام آخر، و با این کار، میکوشد در باقیماندگان قومش روح امید بدمد. زمانی فرا خواهد رسید که اورشلیم و یهودا به کانون هدف خدا برای جهان تبدیل خواهند شد. در آن زمان، خدا از سر مهربانی، روح خود را فرو خواهد ریخت، روح شفقت و تضرّع را. احیا با اَعمال خدا و فیض او آغاز خواهد شد.
قوم خدا در پاسخ به این فیض و در این دوره، به کسی خواهند نگریست که به او نیزه زده بودند، و به سوگواری خواهند پرداخت. روشن نیست این آیه در مضمون اصلیاش به معنایی بوده است. برخی از دانشمندان معتقدند که این اشارهای است به رفتار قوم اسرائیل با پادشاهان و فرمانروایان خود، و آن را با اشعیا فصل ۵۳ مقایسه میکنند. برخی دیگر بر این باورند که این اشارهای است به رفتار اسرائیل با خودِ خدا. این قوم، فیض خدا و محبت او را رد کرده بودند.
در انجیل یوحنا، این نبوتِ زکریا درست در انتهای تشریح ماجرای مصلوب شدن عیسی قرار داده شده است (یوحنا ۱۹:۳۷). یوحنا با این کار، هر دوِ مفاهیم و معانی بالا را بهکار برده است (و نیز مفهوم ظاهریتر از سوراخ کردن پهلوی مسیح با نیزه را).
امروز از دیدگاه انجیل یوحنا بر این آیه تأمل میکنیم. بیایید دل خود را از نو به روی روح خدا بگشاییم، روحی که شفقت و تضرّع پدید میآورد، و نیز درک عمیقتری از بهای نجات خود را به دست آوریم.
دعای امروز
خدایا، تو از روی رحمت سخاوتمندانهات،
روحالقدس را در آتش سوزان محبتت، بر کلیسا فروریختی:
عنایت فرما تا قومت در مشارکت انجیل،
پرشور باشند،
تا از طریق ماندنِ پیوسته در تو،
در ایمان استوار و در خدمت فعال باشند؛
بهواسطۀ عیسای مسیح، پسر تو و خداوندگار ما،
که با تو زنده است و سلطنت میکند،
در اتحاد با روحالقدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
زکریا ۱۲:۱-۱۰
وحی کلام خداوند دربارۀ اسرائیل: خداوند که آسمانها را گسترانید و زمین را پی افکند و روح انسان را در اندرون او سرشت، چنین میفرماید: «اینک من اورشلیم را برای همۀ اقوام پیرامونش جام سرگیجیآور خواهم ساخت، و محاصرۀ اورشلیم تمام یهودا را نیز در بر خواهد گرفت. در آن روز اورشلیم را برای همۀ ملتها سنگی بس وزین خواهم ساخت. هر که آن را بلند کند، سخت مجروح خواهد شد. همۀ قومهای جهان بر ضد آن گرد خواهند آمد. خداوند میفرماید: در آن روز من همۀ اسبان را به گیجی و همۀ سوارانشان را به جنون دچار خواهم ساخت. من با چشمان باز مراقب خاندان یهودا خواهم بود، اما همۀ اسبان قومها را به کوری مبتلا خواهم کرد. آنگاه طوایف یهودا در دل خود خواهند گفت: ”نیروی ساکنان اورشلیم در خدای ایشان، خداوند لشکرهاست.“ «در آن روز، طوایف یهودا را همچون آتشدانی در میان هیزم و چونان مشعلی مشتعل در میان بافهها خواهم ساخت. آنان تمامی ملتهای مجاورشان را از راست و چپ خواهند سوزانید، اما اورشلیم همچنان در مکان خود یعنی در اورشلیم، برقرار خواهد ماند. «خداوند نخست خیمههای یهودا را نجات خواهد بخشید تا جلال خاندان داوود و جلال ساکنان اورشلیم بر جلال خاندان یهودا برتری نیابد. در آن روز، خداوند ساکنان اورشلیم را محافظت خواهد کرد تا ضعیفترین آنان در آن روز همچون داوود باشد، و خاندان داوود همچون خدا، همچون فرشتۀ خداوند پیش روی ایشان. و در آن روز در پیِ هلاک کردن همۀ قومهایی خواهم بود که بر ضد اورشلیم میآیند. «و بر خاندان داوود و بر ساکنان اورشلیم روح فیض و دعاهای ملتمسانه را خواهم ریخت، و بر من که نیزهام زدند خواهند نگریست، و برای من مانند کسی که به جهت تنها فرزندش به سوگ نشیند، سوگواری خواهند کرد و همچون کسی که به جهت نخستزادهاش بگرید، به تلخی خواهند گریست.