چه پایهای محکم
بخش دوم
در این فصل (فصل دو)، مطلبی مقدماتی دربارۀ کل این سرود بیان خواهم کرد و شما را تشویق خواهم نمود تا همین کار را با سرودهای دیگر که با رنجهای شما سخن میگویند؛ انجام دهید. سپس در فصلهای بعدی به بررسی و کاربرد هر بند از بندهای این سرود خواهیم پرداخت.
نویسنده و صدا
۱. این سرود را چه کسی نوشته؟
یکی از زیباییهای پنهان این سرود آن است که نویسندهاش گمنام است. فقط خدا و نویسنده آن میدانند چه کسی آن را نوشته است. در دنیایی که مردم به دنبال کسب نام و نشانند و برای آنچه میکنند انتظار پاداش دارند، این سرود را در دست داریم. این سرود حاصل کار شخص گمنامی است که خالصانه آن را به خدا تقدیم کرده. این شخص با چه رنجهای خاصی روبرو بوده است؟ نمیدانیم. اما هر بند این سرود، از تجربهای دست اول از حضور خدا در سختیها سخن میگوید. آیا نویسنده مرد بوده یا زن؟ سفید بوده یا سیاه؟ پولدار بوده یا بیپول؟ کاتولیک بوده یا پروتستان یا اسقفی؟ نمیدانیم! هرکه بوده، هر نوع ناراحتی و رنجی که داشته، سخنان خداوند را میشنویم که درست به موقع «شخصاً» به داد او میرسد. این کلمات را که برادر یا خواهر شما نوشته، با درد و رنج خاص شما سخن میگویند. گمنامی این سرود آن را برای شما مناسبتر میسازد؛ تا از آن همچون وسیلهای برای کسب فیض از خداوند، بهره گیرید.
۲. صدای چه کسی از طریق این سرود به گوش میرسد؟
معمولاً ما به این موضوع توجه نمیکنیم که هر سرود پرستشی، دیدگاه خاصی دارد. صدایی که سخنگو و شنونده را مشخص میکند. برای مثال، بسیاری از سرودها مانند مزامیر، مستقیماً خطاب به خدا سراییده شدهاند که در آنها احساس و نیاز خود را به خدا اعلام میکنیم. سرودهای دیگر، مانند سایر مزامیر، دربارۀ خداست و ما خطاب به یکدیگر آنها را میخوانیم. گاهی یک سرود پرستشی، مانند مزمور ۱۰۳، به گونهای است که شما خطاب به خودتان آن را میسرایید.
سرودها چه خطاب به خدا باشند، چه خطاب به یکدیگر و یا به خودمان، بوسیلۀ آنها ایمان و نیاز و شادی خود را ابراز میداریم. اما در سرود «چه پایهای محکم»، موضوع کاملاً فرق میکند. فقط در بند اول است که دربارۀ خداوند میخوانیم و از یکدیگر میخواهیم به آنچه او میگوید گوش بسپاریم. در بقیۀ سرود، «خدا مستقیماً با ما سخن میگوید». درست است که ما این سرود را میخوانیم، اما در واقع ما شنونده هستیم و این خداست که با ما سخن میگوید، درست مانند مزمور ۵۰: ۵-۲۳.
خدا با شما سخن میگوید، گوش دهید! به دقت به کلمات این سرود توجه کنید! خداوند دربارۀ چه سخن میگوید؟ جالب است! او مستقیماً با درد و رنج خاص شما سخن میگوید. او به شما میگوید که او کیست و چه میکند، نه بهطور کلی، بلکه با توجه به وضعیت شما. او مقصودش را به دلشکستگیهای شما میدمد. او آنچه را که نیاز دارید دقیقاً به شما وعده میدهد. اغلب سرودها، ایمان ما را به خدا، به یکدیگر و به خودمان نشان میدهند. اما این سرود بیش از اینهاست. این سرود صدای خداست که ما را دعوت به ایمان میکند. او شما را میطلبد.
سرایندۀ این سرود؛ احساس عمیقی برای رنجها و نیازهای شخص دردمند دارد. نیاز مبرم شخص دردمند آن است که صدای خدا را بشنود و احساس کند که او هدفمندانه در کار است. وقتی بشنوی، قلباً احساس کنی و بدانید که او با شماست همه چیز عوض میشود، حتی اگر وضعیت شما بدون تغییر باقی بماند. اگر خودتان اوضاع را شخصاً به دست گیرید، بدون اینکه بدانید چه میگذرد، واکنش نشان میدهید. مشکلاتتان شما را گیج و مستأصل و افسرده میکنند. به هر چه که بتوانید چنگ میاندازید. خدا را نمیبینید، صدایش را نمیشنوید و او را از خود بسیار دور احساس میکنید. احساس تهدید، درد و فقدان شدید میکنید. از ایمان خبری نیست. از همۀ کانالها صدای غم و پریشانی به گوش میرسند. چیز دیگری به یادتان نمیآید، کلمات از بیان آنچه بر شما میگذرد قاصرند. گویی هیچ اثری از قدرت و معجزات عیسی مسیح نیست.
شاید بتوانید پاسخهای درستی برای مسائلتان زیر لب زمزمه کنید، اما این کار کمکی به اوضاع نمیکند. دعا میکنید، اما دعایتان تکرار بیمعنای یک مشت حرفهای کلیشهای به گوش میرسند. حرفهایی که هرگز در برخورد با یک شخص واقعی استفاده نمیکنید. اما برعکس، کشمکش درونتان کاملاً واقعی و اصیل است. درد و فشار تمام فکر و وجودتان را اشغال کرده، و شما در گردابی از ترس، اضطراب، ندامت، گیجی، تلخی، پوچی، و پریشانی فرو میروید.
نباید تعجب کرد که چرا در مصیبت، شخص چنین حالاتی را تجربه میکند. برای مثال، در خروج ۹:۶ میخوانیم که بنیاسرائیل «به سبب پژمردگی روح و بندگی طاقت فرسای خود به او (موسی) گوش ندادند». آنان آنچنان زیر فشار بودند که سخنان موسی هم نمیتوانست به آنها کمکی کند. فکر میکنم همۀ ما چنین تجربهای را داشتهایم. سخنانی که برای کسی بامعناست و فکر میکند با آنها میتواند به شما کمک کند، ممکن است برای شما که در درد و رنجید، بیمعنا و بیخاصیت باشد.
اما خدا وارد عمل میشود تا اوضاع سخت و نومیدکننده را عوض کند. همان گونه که در داستان خروج میبینیم، خداوند آنچه را که میگوید؛ انجام میدهد و آنچه را که انجام میدهد نیز میگوید. رنج مردم و گوش ندادن آنها به صدای خدا و ندیدن کارهای او، یک شبه برطرف نشد. اما در خروج ۱۵ میبینیم که مردم دیدند و شنیدند و با دلهایی شاد سرود خواندند.
در زمان ما صدا و دست خداوند، بیش از پیش به یاری ما میشتابد. روح القدس در این عصر خلقت جدید؛ نیرومندانه و صمیمانه کار میکند تا سخنان، حضور و محبت خدا را به دلهای ما برساند. رنجدیدگان، در میان درد و رنج خود، صدای پدر آسمانیشان را میشنوند و دست نجات دهندۀ خود را میبینند.
شما نیاز دارید آنچه را که خدا میگوید بشنوید و در عمل بدانید که او آنچه را که میگوید؛ انجام میدهد. لازم است بزرگی و اهمیت آنچه را که او میکند احساس کنید. او هرگز دروغ نمیگوید. او هرگز ما را نومید نمیکند (هرچند حکیمانه در مورد امیدهای کاذب ما را نومید میکند تا ما را از توهّمات برهاند). گرچه از وادی سایۀ مرگ عبور کنید، لازم نیست از هیچ بدی بترسید. او با شماست. نیکویی و محبت او در پی شما خواهد بود. بلی، او چنین عمل میکند. صدای خدا عمیقتر از دردهایتان سخن میگوید، درخشانتر از تاریکی وجودتان دیده میشود، ماندگارتر از چیز یا کسی است که از دست دادهاید و واقعیتر از اتفاقی است که برایتان رخ داده است.
بیدار شوید! به خود آیید! جرأت پیدا کنید! واقعیتها را بپذیرید و تجربه کنید. دنیایتان عوض میشود. خودتان نیز عوض میشوید. صدای خداوند به مصیبت شما معنای تازهای میبخشد. آنچه او کرده، میکند و خواهد کرد، و تأثیرات و نتایج آنچه را که بر شما گذشته دگرگون میکند. ایمانتان رشد کرده شما را تبدیل به انسانی هوشمند میکند، بهطوری که دیگر اثری از احساسات نامفهوم و مبهم آزار دهنده نیست. بیشتر شبیه عیسی میشوید: «مرد غمها که با دردها آشنا بود، مردی که عزیز دل خدا بود و کسان خود را که دوست میداشت تا به آخر نیز دوست داشت».
این تجربه را به زندگی خود ربط دهید
- در عین حال که ما سعی میکنیم معنای سرود «چه پایهای محکم»، که فیض خدا به هنگام سختیها و مشکلات را به ما تفهیم میکند، باز کنیم، شما را تشویق میکنم منابع بیشتری از فیض خدا برای خود جمعآوری کنید تا شما را تقویت کند و دلداری دهد.
- چه سرودهای دیگری میشناسید که از عمق سختیهایتان شما را بیرون کشیده و به آغوش مسیح برده است؟
در بخش بعدی این فصل، نویسنده شما را با تجربه شخصی خودش و سرودهایی که او را در زمانهای تنگی کمک کردهاند؛ آشنا خواهد کرد. همینطور تفاوتی را که بین سرودها وجود دارد را توضیح خواهد داد. شاید این توضیح، در زمان سختی کمکی باشد برای اینکه آگاهانه به حضور خدا بروید.