(افسردگی در کتاب مقدس)
تنبیه الهی
افسردگی، مانند هر بیماری و مشکل دیگری«ممکن است» تنبیه الهی باشد. شاید گاهی فراموش میکنیم که چنانچه «در گناه زندگی کنیم»، یعنی نوعی گناه تبدیل به روش زندگیمان شود (مثلاً دروغگفتن یا کینهتوزی)، خدا در نهایت ما را تنبیه خواهد کرد تا به راه راست بازگردیم. یکی از این تنبیهها میتواند بیماری باشد، مثلاً بیماری افسردگی. ما نه میتوانیم با خدا بازی کنیم و نه با گناه. پولس رسول به هنگام تشریح موضوع مهم «عشاء ربانی» میفرماید کسانی که در این آیین مقدس، بهطور ناشایست شرکت کنند «مجرم نسبت به بدن و خون خداوند خواهد بود… از همین روست که بسیاری از شما ضعیف و بیمارند و شماری هم خفتهاند (یعنی مردهاند)» (اول قرنتیان ۱۱:۲۳-۳۲). تنبیه الهی دقیقاً منعکسکنندۀ محبت خدای پدر نسبت به ماست. کلام خدا میفرماید: «ای پسرم، تأدیب خداوند را خوار مشمار، و چون توبیخت کند، دلسرد مشو. زیرا خداوند آنان را که دوست میدارد، تأدیب میکند… سختیها را به منزلۀ تأدیب تحمل کنید… پدران ما کوتاهزمانی بنا بر صلاحدید خود، ما را تأدیب کردند. اما خدا برای خیریت خودمان ما را تأدیب میکند تا در قدوسیت او سهیم شویم. هیچ تأدیبی در حین انجامشدن، خوشایند نیست، بلکه دردناک است. اما بعد، برای کسانی که بهوسیلۀ آن تربیت شدهاند، میوۀ آرامش و پارسایی به بار میآورد» (عبرانیان ۱۲:۵-۱۱).
دوستان عزیزم، بنده دقیقاً همین را تجربه کردهام و هنوز نیز میکنم. من هیچ تردیدی ندارم که یکی از دلایل افسردگی بنده، تأدیب خداوند بود تا «در قدوسیت او سهیم شوم».
این افسردگی «دردناک» است، «اما بعد، برای کسانی که بهوسیلۀ آن تربیت شدهاند میوۀ آرامش و پارسایی به بار آورده است». بسیار شادم که میتوانم این شهادت را بدهم. نوشتههای من شعارهایی زیبا نیست، بلکه شهادت شخصی و تجربۀ شخصی خودم است. من در حضور فرشتگان مقدس و شما عزیزان شهادت میدهم که اگر مبتلا به این «تأدیب» نشده بودم، همان شخص قبلی باقی میماندم. در اینجا جلال را تماماً به خدای پدر عزیزم و خداوندگار عزیزم، عیسای مسیح میدهم. حتی اطرافیانم نیز متوجه تغییرات عمیقی در رفتار من شدهاند. اگر این «تأدیب الهی» نبود، هیچ تغییری در من صورت نمیپذیرفت. خدا را جلال میدهم!
پس چنانچه احساس میکنید گناهی در زندگیتان تبدیل به عادت یا روش زندگی شده، فوراً آن را اعتراف کرده، از آن توبه کنید و طلب بخشش نمایید.
شهامت و پایداری در تحمل درد جانکاه افسردگی
اقدام به خودکشی برای رهایی از درد جانکاه افسردگی، آسانترین راه است، اما راهی است که افرادی به آن متوسل میشوند که شهامت و شجاعت تحمل مشکلات را ندارند. خداوند به یوشع، جانشین موسی، چنین فرمود: «قوی و دلیر باش» (یوشع ۱:۶). عزیزان، زندگی در این دنیای سقوطکرده آسان نیست. زندگیکردن مستلزم شهامت و شجاعت است. درست در روزهایی که افسردگی من در اوج خود بود و فکر خودکشی به سرم میزد، همین واقعیت به ذهنم رسید. به خودم میگفتم: «تو باید شجاع باشی! درد را تحمل کن! میلیونها نفر همین الان در مشکلات مختلف هستند و حتی آبی برای نوشیدن ندارند. من هم با افسردگیام، در رنج آنها سهیم میشوم. پس شجاع باش و تحمل کن!»
پولس رسول گفتهای بسیار حکیمانه دارد، او میفرماید: «به امید سهیمشدن در جلال خدا فخر میکنیم. نه تنها این، بلکه در سختیها نیز فخر میکنیم، زیرا میدانیم که سختیها بردباری به بار میآورد و بردباری، شخصیت را میسازد» (رومیان ۵:۲-۴). تا از سختیها عبور نکنیم، شخصیتمان ساخته نخواهد شد. یک قطعۀ بزرگ از سنگ مرمر باید هزارانبار چکش بخورد تا تبدیل به مجسمهای زیبا گردد. شخصیت ما نیز باید چکش بخورد. افسردگی یکی از این چکشهاست.
پولس رسول میفرماید: «و حال، این سه چیز باقی میماند: ایمان، امید و محبت. اما بزرگترینشان محبت است» (اول قرنتیان ۱۳:۱۳). معمولاً دربارۀ ایمان و محبت زیاد صحبت میشود، اما من کمتر شنیدهام که کسی دربارۀ «امید» موعظه کند یا تعلیم دهد. اما پولس رسول وقتی دربارۀ اشتیاق وافر به بازگشت مسیح و رهایی نهایی ما سخن میگوید، میفرماید: «زیرا با همین امید نجات یافتیم. اما امیدی که به دست آمد، دیگر امید نیست. چگونه کسی میتواند به امید چیزی باشد که آن را یافته است؟ اما اگر به چیزی امیدواریم که هنوز ندیدهایم، بردبارانه انتظارش را میکشیم» (رومیان ۸:۲۴-۲۵). کسانی که دچار مشقات گوناگون، از جمله افسردگی بالینی هستند، باید این امید را در خود بپرورانند که روزی خواهد رسید که خداوند از ایشان تفقد و دلجویی بهعمل خواهد آورد، همانطور که از ایوب تفقد بهعمل آورد. برای رسیدن به این مقصود، شهامت، پایداری و صبر و امید لازم است. زمانش فرا خواهد رسید.
- نظر شما در مورد مطالب این قسمت چیست؟ فکر میکنید که افسردگی میتواند آزمایشی الهی باشد؟ یا شاید هم تنبیهی الهی؟
- چگونه میتوانیم در مواقع افسردگی خود را تقویت کنیم؟
در قسمت بعدی، به این موضوع خواهیم پرداخت.