(افسردگی در کتاب مقدس)

درخواست بخشایش از خدا و از افراد

افسردگی مزمن «ممکن است» به دلیل عذاب وجدان باشد، عذاب وجدانی که در اعماق ضمیر ناخودآگاه ما لانه کرده است و خودمان نیز به‌طور خودآگاه از وجودش بی‌خبریم. اندرز کلام خدا این است که در دعایی صادقانه، از روح‌القدس بخواهیم به ما نشان دهد چه گناه پنهانی‌ای در حق خدا انجام داده‌ایم که هنوز آن را اعتراف نکرده‌ و توبه ننموده‌ایم. همچنین، چه خطایی در حق دیگران انجام داده‌ایم، ولی هیچ‌گاه از ایشان عذرخواهی نکرده‌ایم و درصدد جبران برنیامده‌ایم. حال آنکه این گناهان در حق خدا و این خطاها در حق دیگران، از درون، روح ما را مانند خوره تباه می‌سازند.

اگر با تمام دل دعا کنیم که روح‌القدس چشم دل ما را بگشاید تا گناهان و خطاهای خود را ببینیم، او به‌یقین این کار را برای ما انجام خواهد داد، چرا که مشتاق نجات ابدی ما و رشد روحانی ماست. وقتی چشمان ما به روی لکه‌های پنهان قلب‌مان باز شد، باید به آنهایی را که در حق خدا انجام داده‌ایم اعتراف کنیم و از آنها صمیمانه دست بکشیم، یعنی توبه کنیم. اگر هم خطایی در حق کسی انجام داده‌ایم، حق او را ضایع کرده‌ایم، به او بی‌احترامی کرده‌ایم، مالش را خورده‌ایم و غیره، کلام خدا به‌ صراحت از ما می‌خواهد که نزد او رفته و نه فقط آن‌ را اعتراف کنیم، بلکه بی‌درنگ خطای خود را جبران نماییم.

همان‌طور که گفتیم، این عذاب وجدان نهفته و پنهان، «ممکن است» یکی از دلایل افسردگی ما باشد. در این‌صورت، باید از کلام خدا اطاعت کنیم و از خدا و از کسی که در حقش خطایی انجام داده‌ایم، طلب بخشایش کنیم. در این حالت، وجدان‌مان آسوده خواهد شد و احساس آزادی خواهیم کرد. بنده همین کار را انجام داده‌ام. خوشبختانه روح‌القدس «همۀ» گناهان و خطاهایم را یک‌جا به من نشان نداد، چه در این صورت، حالم بدتر می‌شد و در قعر ناامیدی و یأس فرو می‌رفتم. اما او به‌گونه‌ای فیض‌آمیز، مرحله به مرحله چشمانم را گشود و وقتی اقدام به جبران کردم، گناهان و خطاهای دیگر را نیز به من نشان داد.

بخشش آنانی که به ما خطا کرده‌اند

انباشته‌‌کردن خشم‌های فروخورده، کینه و نفرت قوی‌ترین منبع استرس و فشار عصبی هستند. استرس نیز وقتی طولانی شد، قطعاً منجر به افسردگی می‌گردد. این خشم‌های فروخورده شده و سرکوب‌شده، و این نفرت‌ها اگر مربوط به سال‌های اولیۀ کودکی یا حتی اوائل نوجوانی باشند، به‌راستی ویرانگر خواهند بود. کودک ممکن است در آن سال‌های اولیه مورد بی‌مهری، بی‌توجهی و حتی ظلم و بی‌عدالتی از سوی والدین یا اطرافیان قرار گرفته باشد. در موارد زیادی نیز مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرد. کودک در آن دوران، نه قادر است از خود دفاع کند و نه مراتب را با کسی مطرح سازد. متأسفانه چنین اشخاصی در بزرگسالی دچار انواع اختلالات روان‌پزشکی، از جمله افسردگی می‌گردند. بزرگسالان نیز ممکن است در محل کار یا در جامعه و مملکت خود متحمل ستم و بی‌‌عدالتی گردند بی‌آنکه بتوانند اعتراضی بکنند.

گذشتۀ فرد هر چه بوده باشد، خدا از ما می‌خواهد درهای قفس خشم و کینه و نفرت را بشکنیم و خود را آزاد سازیم. باید راهی بیابیم تا افرادی را که به ما ستم روا داشته‌اند و در حق ما بی‌عدالتی کرده‌اند، ببخشیم. با این کار در واقع خود را آزاد کرده‌ایم. مسیح فرمود: «در برابر شخص شریر ایستادگی نکنید. اگر کسی به گونۀ راست تو سیلی زند، گونۀ دیگر را نیز به سوی او بگردان. و هرگاه کسی بخواهد تو را به محکمه کشیده، قبایت را از تو بگیرد، عبایت را نیز به او واگذار. اگر کسی مجبورت کند یک میل با او بروی، دو میل همراهش برو» (متی ۵:‏۳۹-‏۴۲). این فرمایشات مسیح باعث سوءتفاهمات بسیاری شده است. مردم تصور می‌کنند که مکتب مسیح پیروان خود را به «توسَری‌‌خوری» دعوت می‌کند. مطلقاً چنین نیست. مقصود این است که در بسیاری از مواقع، کاری از دست ما در مقابل افراد زورگو بر نمی‌آید. هر نوع مقاومتی منجر به وخیم‌تر شدن وضعیت ما و شاید هم در نهایت، کشته ‌شدن ما شود. این را در امور سیاسی چقدر شاهد بوده و هستیم.

راه آزادی از قفس خشم و نفرت و انتقام‌جویی، بخشیدن خطاکاران ماست و این خطاکار شاید پدر یا مادرمان باشد. اگر این را انجام دهید، به شما اطمینان می‌دهم چنان احساس آسودگی و آرامشی خواهید کرد که قابل تصور نیست. شاید بگویید من دارم شعار می‌دهم. اگر می‌دانستید من برای رهایی خودم از این قفس، از چه مبالغ هنگفتی گذشت کرده‌ام، پی می‌بردید که تجربۀ خودم را با شما در میان می‌گذارم، تجربه‌ای که به بهایی سنگین تمام شد، ولی نتیجه‌اش آزادی و رهایی من از این قفس مرگبار بود. سال‌ها پیش، شخصی برای تبرئۀ یکی از نزدیکانش که در حق من بدی کرده بود، با قدرت و امکاناتی که داشت، ظرف کمتر از یک هفته در تمام مناطق دنیا تهمت بسیار زشتی به من زد. این تهمت از جاهای مختلف به گوشم رسید. من او و دیگرانی را که مسبب این امر بودند، بخشیدم و حتی به روی خودم هم نیاوردم. هنوز هم روابط خوبی با ایشان دارم. من هنوز به روز داوری ایمان دارم! این زندگی دیر یا زود تمام خواهد شد، و آن «داور عادل» حق هر کس را کف دستش خواهد گذاشت. این یگانه راه برای آزادی از قفس مرگبار خشم و کینه و انتقام‌جویی است.

تعمق و تفکر

  • نظر شما در مورد مطالب این قسمت چیست؟ فکر می‌کنید که افسردگی می‌تواند آزمایشی الهی باشد؟ یا شاید هم تنبیهی الهی؟
  • چگونه می‌توانیم در مواقع افسردگی خود را تقویت کنیم؟

در قسمت بعدی این مقاله، به موضوعاتی مانند «توقعات و انتظارات بی‌جا» از خودمان، همچنین «خودبزرگ‌بینی» و «خودشیفتگی» خواهیم پرداخت و نقش این موارد را در افسردگی شرح خواهیم داد.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.