شستن پاهای شاگردان
«از شام برخاست و ردا از تن به در آورد و حولهای برگرفته، به کمر بست. سپس آب در لگنی ریخت و شروع کرد به شستن پاهای شاگردان و خشک کردن آنها با حولهای که به کمر داشت.» یوحنا ۱۳: ۴ – ۵
انجیل یوحنا تنها انجیلی است که روایت شستن پاهای شاگردان بهوسیله عیسی را بیان میکند. در اولین نگاه بهنظر میرسد عیسی میخواهد درس فروتنی به شاگردان دهد: «پس اگر من که سرور و استاد شمایم پاهای شما را شستم، شما نیز باید پاهای یکدیگر را بشویید.» (یوحنا ۱۳: ۱۴) اما گویا انجیلنگار میخواهد ما را به موضوعی فراتر از درس فروتنی نیز راهنمایی کند.
کتاب تلمود، که بیانکننده سنن شفاهی یهودیان است، برای ما روشن میسازد که هر نوع تحمیل شستن پاها به خدمتکاران یهودی ممنوع بوده است و تنها میشد این انتظار را از بردگان داشت، علاوه بر این سنتی در میان ربیون یهود وجود داشته که طبق آن شاگرد برای نشان دادن فداکاری خود نسبت به استاد، پاهای او را میشست. از اینرو این اقدام عیسی برای شاگردانش که مردان یهودی و آشنا به سنت یهودی بودند و در عین حال عیسی را معلم یهود و حتی بالاتر و والاتر میدانستند، چنانکه بارها اعتراف کردند که «بهراستی که تو پسر خدا هستی!» (متی ۱۴: ۳۳) بسیار تعجبآور بود.
خداوند عیسی لباس خود را از تن بیرون کرد، گویی مقامش را از خود دور میسازد و شاگردان را با تمامی لغزشها و گناهانشان خدمت میکند حتی یهودایی که وی را تسلیم نمود.
روایت شستن پاها، به شکلی شگفتآور، ما را به یاد مقدمه باشکوه انجیل یوحنا میاندازد که عیسی را به عنوان کلمه جسم گرفته، که همانا خداست معرفی میکند و همین یوحنای انجیلنگار در روایت شستن پاها پرده از راز حیرتآوری برمیدارد: کلمه خدا که به حسب اراده نیکوی خود، خویشتن را حقیر ساخته است، در فروتنی مطلق، انسانیت ما را بر عهده گرفته است تا از درون، انسان را خدمت کرده و نجات بخشد. نویسنده رساله فیلیپیان میفرماید: «او که همذات با خدا بود، از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست، بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته، به شباهت آدمیان درآمد. و چون در سیمای بشری یافت شد خود را خوار ساخت و تا به مرگ، حتی مرگ بر صلیب مطیع گردید.» (فیلیپیان ۲: ۶ – ۸)
مطالعهٔ کتاب مقدس
یوحنا ۱۳: ۴ - ۵
«از شام برخاست و ردا از تن به در آورد و حولهای برگرفته، به کمر بست. سپس آب در لگنی ریخت و شروع کرد به شستن پاهای شاگردان و خشک کردن آنها با حولهای که به کمر داشت.»