روایت استر
«و کیست بداند که به جهت چنین وقت به سلطنت نرسیدهای.»
استر ۴: ۱۴
روایت کتاب استر به دوران امپراتوری هخامنشیان (حدود ۵۳۹ تا حدود ۳۳۱ ق.م) باز میگردد. نام خشایار در زبان عبری اَخشورش و در زبان یونانی خِرخِس تلفظ میگردد. خشایار شاه در از سال ۴۸۶ تا سال ۴۶۵ ق.م سلطنت نمود و کتاب استر مقطعی از دوران سلطنت او را بین سالهای ۴۸۶ و ۴۷۳ ق.م شرح میدهد. ماجرای این کتاب میتواند در فاصلهٔ بین اولین و دومین بازگشت یهودیان به اسرائیل روی داده باشد. از این طریق، میتوان تخمین زد که حدود ۵۰ سال از بازگشت پارهای از قوم به اورشلیم گذشته است و برخی دیگر هنوز در تبعید هستند.
نام استر در زبان عبری هَدَسه (۲: ۷) به معنای مورْد (درختچه ای با برگهای همیشه سبز) میباشد. او در پی از دست دادن خانوادهاش با عموزاده خویش مردخای که در ایران زمین سکونت داشت، زندگی میکرد (۲: ۷، ۱۵) و سپس بهعنوان ملکه در قصر شاه ایران برگزیده شد. در آن زمان، وزیری به نام هامان که در قصر صاحب نفوذ و منصب بود و کینهای دیرینه با یهودیان داشت، قصد آن کرد که با حیله قوم اسرائیل را از دم شمشیر بگذراند. در این حین است که مردخای به شکل غیرمستقیم زمانبندی خدا را در مشیت الهی استر به وی یادآور شده (۴: ۱۴)، از او میخواهد تا از جایگاه خود بهعنوان ملکه استفاده کرده و یهودیان را از این قتلعام برهاند. استر نیز با به خطر انداختن جان خویش (۴: ۱۶) و تدبیری که میورزد، یهودیان را از این مهلکه میرهاند و هامان نیز در دامی که برای مردخای افکنده بود گرفتار میآید.
باری، ایرادی که منتقدین به این کتاب دارند از آنجا ناشی میگردد که در این روایت نامی از خدا، شریعت و دعا برده نشده و در عوض بیش از ۱۷۵ بار از پادشاه ایران یاد شده است. شاید پاسخ به این انتقاد این باشد که هر چند نامی از خدا به میان نیامده، اما گردانندهٔ تمامی وقایع خود خداوند است و تدبیر و مشیت اوست که امور را به پیش میبرد.
«اینک او که حافظ اسرائیل است، نمیخوابد و به خواب نمیرود.» (مزمور ۱۲۱: ۴)
مطالعهٔ کتاب مقدس
استر ۴: ۱۴
«و کیست بداند که به جهت چنین وقت به سلطنت نرسیدهای.»