پاسخ و واکنش به پیام بیباکانهٔ حَجّی، آنی بود. فرماندار، کاهن اعظم و جماعت تشخیص دادند که خدا ایشان را به یک مبارزه فرا میخوانَد. خدا در میان ایشان بود و آماده به عمل، و ایشان را از درون بر میانگیخت. چون دستورها را در درون خود پذیرا شدند، خدا نیز نیرو و رؤیای لازم برای شروع کار بازسازی را به ایشان بخشید.
جامعهٔ یهودیان، آن وظیفهٔ عظیم را آغاز کردند و تاریخ آن برای آیندگان نوشته شد. اما این فقط یک آغاز بود؛ زیرا در ابتدا کوشش سختشان موفقیت خاصی را نشان نمیداد. بعد از یک ماه زحمت، احتمالاً افراد شروع کردند به مأیوسشدن، ولی در همین مرحله بود که رؤیایی تروتازه دریافت کردند. معبدی که در حال ساختنش بودند، بس شکوهمندتر از معبدی خواهد بود که ویران شد. این بار، «گنجینههای تمامی قومها بدینجا در خواهد آمد» (۲:۷).
شکی نیست که این گفتار نبوتی، در اصل مجازاتی برای دشمنان اسرائیل تلقی شد. محرومیتی که قومها بر اسرائیل وارد ساخته بودند، معکوس خواهد شد؛ زیرا همان قومها به احیای اسرائیل کمک کرده، در آن مساعدت خواهند کرد. این نبوت به آینده مینگرد، به این دعوت اسرائیل که ایشان «نوری برای ملتها» باشند (اشعیا ۴۹:۶). بازسازی معبد در رسالت الهی نقش محوری را ایفا میکند.
Today's Prayer
ای خدای قادر مطلق،
تو ما را تفتیش میکنی و میشناسی:
باشد که بههنگام قدرتمندی، به تو تکیه کنیم،
و بههنگام ناتوانی در تو قرار و آرام بیابیم،
اکنون و در تمامی ایام عمرمان؛
بهواسطهٔ عیسای مسیح، خداوندگار ما.
Bible Study
حجّی ۱:۱۲ تا ۲:۹
این در دوّمین سال داریوش پادشاه، در روز بیست و چهارم از ماه ششم، رخ داد. و خداوند روحِ زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل فرماندار یهودا، و روحِ یِهوشَع فرزند یِهوصاداق کاهن اعظم، و روح تمامی باقیماندگان قوم را برانگیخت. و آنان آمده، به کار بر روی خانۀ یهوه خدای خویش، خدای لشکرها، پرداختند. آنگاه حَجَّی، پیامآور خداوند، پیام خداوند را به قوم بیان کرده، گفت: «خداوند میفرماید: من با شما هستم.» آنگاه زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل و یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، و تمامی باقیماندگان قوم به صدای یهوه خدای خویش گوش فرا دادند، و به سخنان حَجَّی نبی نیز، زیرا که او را یهوه خدایشان فرستاده بود. و قوم از خداوند ترسیدند.
در روز بیست و یکم از ماه هفتم، کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی نازل شده، گفت: «اکنون با زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل، فرماندار یهودا، یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، و نیز با تمامی باقیماندگان قوم سخن بگو و از ایشان بپرس: ”کیست از میان شما باقیماندگان که این خانه را در جلال نخستینش دیده باشد؟ اکنون آن را چگونه میبینید؟ آیا در نظرتان چون هیچ نمینماید؟ «”اما اکنون خداوند میفرماید: ای زَروبابِل، قوی باش! ای یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، قوی باش! و ای همۀ قومِ این سرزمین، قوی باشید؛ این است فرمودۀ خداوند. خداوند لشکرها میگوید: به کار مشغول شوید، زیرا من با شما هستم، بر حسب عهدی که به هنگام خروجتان از مصر با شما بستم. روح من در میان شما باقی است، پس هراسان مباشید. زیرا خداوند لشکرها چنین میگوید: یک بار دیگر، پس از اندک زمانی، آسمانها و زمین و دریا و خشکی را به لرزه در خواهم آورد. و نیز همۀ قومها را خواهم لرزانید، و گنجینههای تمامی قومها بدینجا در خواهد آمد. و خداوند لشکرها میگوید: من این خانه را از جلال پر خواهم ساخت. «”خداوند لشکرها میفرماید: طلا و نقره از آن من است. خداوند لشکرها میگوید: جلال این خانه از جلال خانۀ پیشین عظیمتر خواهد بود، و من در این مکان، سلامتی ارزانی خواهم داشت؛ این است فرمودۀ خداوند لشکرها.“»
مزمور ۱۳۲
خداوندا، داوود را به یاد آر، و همۀ مشقتهای وی را؛ که چگونه برای خداوند سوگند یاد کرد، و برای قدیرِ یعقوب نذر کرده، گفت: «به خیمه و خانۀ خویش در نخواهم آمد، و در بستر و تختخواب خویش نخواهم آرمید؛ خواب به چشمان خود نخواهم داد، و نه سنگینی به مژگانم، تا آنگاه که مکانی برای خداوند بیابم و مسکنی برای قَدیرِ یعقوب!» اینک، در اِفراتَه ذکر آن را شنیدیم، و در دشتهای یَعار آن را یافتیم. «بیایید به مسکنِ او برویم، و نزد قدمگاه او پرستش کنیم.» خداوندا، برخیز و به استراحتگاه خویش بیا، تو و صندوق توانایی تو! کاهنان تو به پارسایی ملبس شوند، و سرسپردگان تو فریاد شادی سر دهند! بهخاطر خادمت داوود، مسیح خویش را طرد مکن! خداوند برای داوود براستی سوگند خورد، و هرگز از آن بر نخواهد گشت، که «از ثمرۀ صُلْب تو بر تخت تو خواهم نشانید. اگر پسران تو عهد مرا نگاه دارند و شهادات مرا که بدیشان میآموزم، آنگاه پسران ایشان نیز تا به ابد بر تخت تو خواهند نشست.» زیرا خداوند صَهیون را برگزیده، و رغبت داشته که منزلگاه او باشد: «این است استراحتگاه من تا به ابد. اینجا منزل خواهم گزید، زیرا بدان رغبت دارم. آذوقۀ آن را بهیقین برکت خواهم داد و نیازمندانش را به نان سیر خواهم کرد. کاهنانش را به نجات ملبس خواهم ساخت، و سرسپردگانش فریاد شادی سر خواهند داد. آنجا شاخی برای داوود خواهم رویانید؛ چراغی برای مسیح خویش تدارک دیدهام. دشمنانش را به شرمساری خواهم پوشانید، اما تاج سرِ او درخشان خواهد بود.»
مزمور ۱۳۳
اینک چه خوش و چه دلپسند است که برادران به یکدلی با هم به سر برند! همچون روغن خوشبو بر سر است، که بر ریش فرود میآید؛ بر ریش هارون، که تا به یقۀ ردایش فرود میآید. و همچون شبنمِ حِرمون است که بر کوههای صَهیون فرود میآید! زیرا آنجا خداوند برکت خود را امر فرموده است، حیات را، تا ابدالآباد!
مرقس ۸:۲۲-۲۶
عیسی او را روانۀ خانه کرد و فرمود: «به دهکده بازنگرد.» پس عیسی دیگر بار دستهای خود را بر چشمان او نهاد. آنگاه چشمانش باز شده، بینایی خود را بازیافت، و همه چیز را بهخوبی میدید. آن مرد سر بلند کرد و گفت: «مردم را همچون درختانی در حرکت میبینم.» عیسی دست آن مرد را گرفت و او را از دهکده بیرون برد. سپس آبِ دهان بر چشمان او انداخت و دستهای خود را بر او نهاد و پرسید: «چیزی میبینی؟» و چون به بِیتصِیْدا رسیدند، عدهای مردی نابینا را نزد عیسی آورده، تمنا کردند بر او دست بگذارد.