نان روزانه

کلام امروز: یوحنا ۲۰ : ۱۹ و ۲۱ | مطالعهٔ کتاب مقدس: * یوحنا ۲۰: ۱۹–۲۳* یوحنا ۱۴: ۱۵–۳۱

رستاخیز، نیرو بخش مأموریت ما

عیسی آمد و در میان ایشان ایستاد و گفت: «… سلام بر شما! همان گونه که پدر مرا فرستاد، من نیز شما را می‌فرستم.»

یوحنا ۲۰ : ۱۹ و ۲۱

در لحظهٔ دستگیری عیسی، چنان ترس و وحشتی بر شاگردان مستولی شد که همۀ آنها تَرکَش کرده، گریختند (مرقس ۱۴:۲۸). شاگردان عیسی مانند گوسفندانی که به ناگاه شبان خود را از دست داده باشند، پریشان و سرگردان شده، پا به فرار گذاشتند. شخصیت الهی عیسی و حضور او به آنها چنان اطمینانی ‌بخشیده بود که تا لحظۀ دستگیری در پیروی او تردیدی به خود راه نداده بودند، اما گویی تسلیم‌شدن بی‌چون و چرای عیسی هنگام دستگیری، اطمینان و آرامی را از دل آنان ربوده بود.

حال، پس از مصلوب شدن عیسی، شاگردان او در همان مکانی که قبلاً با او جمع می‌شدند، گرد هم آمده بودند. آنها هنوز هم پریشان و ترسان در پشت درهای قفل شده خود را محصور کرده بودند که ناگهان عیسی به آن مکان وارد شده، سلام گفت. سپس، دست‌ها و پهلوی سوراخ شدۀ خود را به آنها نشان داد تا از حقیقی‌بودن او پس از قیام مطمئن شوند. حیرت و شادی همۀ حاضرین در آن مکان را فرا گرفت. سپس، عیسی بار دیگر به آنان سلام گفت.

سلام دوم عیسی حاوی پیامی متفاوت به شاگردان بود. او در این سلام آرامش و سلامتی خود را به آنها داد، همان آرامشی که قبلاً نیز در مورد روح‌القدس به آن اشاره کرده بود (یوحنا ۱۴: ۱۷، ۲۷). بدین ترتیب، عیسی همان مأموریتی را که از پدر دریافت کرده بود به شاگردان خود تفویض کرد. آنها باید همان گونه که او برای انجام مقصود پدر هم‌شکل انسان شده بود، از قالب‌های خود بیرون آمده، با محبت الهی قدم به درون دنیای گناهکار اطراف خود می‌گذاشتند.

اما، آیا شاگردانی که از ترس درها را به روی خود قفل کرده بودند، آمادگی انجام یک چنین مأموریت عظیمی را داشتند؟ وقوع دو تغییر که هیچ ارتباطی با نیرو و توان شاگردان نداشت، اعلام پیام آشتی و داوری خدا را برای آنها ممکن می‌کرد:

۱- آنها با خداوندی روبه‌رو بودند که بر مرگ غلبه کرده بود.

۲- او با دمیدن روح خود بر آنها، با تمام قوت خود و برای همیشه همراهشان بود.

پیام روح عیسی در ما و از طریق ما برای آنانی که پیام انجیل را می‌پذیرند پیام بخشش است، اما برای آنانی که این پیام را نمی‌پذیرند، پیام محکومیت.

مطالعهٔ کتاب مقدس

یوحنا ۲۰ : ۱۹ و ۲۱

عیسی آمد و در میان ایشان ایستاد و گفت: "... سلام بر شما! همان گونه که پدر مرا فرستاد، من نیز شما را می‌فرستم."

* یوحنا ۲۰: ۱۹–۲۳

ظاهر شدن عیسی بر شاگردان
۱۹شامگاه همان روز، که نخستین روز هفته بود، آنگاه که شاگردان گرد هم بودند و درها از ترس یهودیان قفل بود، عیسی آمد و در میان ایشان ایستاد و گفت: «سلام بر شما!» ۲۰چون این را گفت، دستها و پهلوی خود را به آنان نشان داد. شاگردان با دیدن خداوند شادمان شدند. ۲۱عیسی باز به آنان گفت: «سلام بر شما! همان‌گونه که پدر مرا فرستاد، من نیز شما را می‌فرستم.» ۲۲چون این را گفت، دمید و فرمود: «روح‌القدس را بیابید. ۲۳اگر گناهان کسی را ببخشایید، بر آنها بخشیده خواهد شد؛ و اگر گناهان کسی را نابخشوده بگذارید، نابخشوده خواهد ماند.»

* یوحنا ۱۴: ۱۵–۳۱

وعده روح‌القدس
۱۵«اگر مرا دوست بدارید، احکام مرا نگاه خواهید داشت. ۱۶و من از پدر خواهم خواست و او مدافعی دیگر به شما خواهد داد که همیشه با شما باشد، ۱۷یعنی روحِ راستی که جهان نمی‌تواند او را بپذیرد، زیرا نه او را می‌بیند و نه می‌شناسد؛ امّا شما او را می‌شناسید، چرا که نزد شما مسکن می‌گزیند و در شما خواهد بود.
۱۸«شما را بی‌کس نمی‌گذارم؛ نزد شما می‌آیم. ۱۹پس از اندک زمانی جهان دیگر مرا نخواهد دید، امّا شما خواهید دید، و چون من زنده‌ام، شما نیز خواهید زیست. ۲۰در آن روز، خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما. ۲۱آن که احکام مرا دارد و از آنها پیروی می‌کند، اوست که مرا دوست می‌دارد؛ و آن که مرا دوست می‌دارد، پدرم او را دوست خواهد داشت و من نیز او را دوست داشته، خود را بر او ظاهر خواهم ساخت.»
۲۲یهودا، نه اَسخَریوطی، از او پرسید: «سرور من، چگونه است که می‌خواهی خود را بر ما ظاهر کنی، امّا نه بر این جهان؟» ۲۳عیسی پاسخ داد: «اگر کسی مرا دوست بدارد، کلام مرا نگاه خواهد داشت، و پدرم او را دوست خواهد داشت، و ما نزد او خواهیم آمد و با او مسکن خواهیم گزید. ۲۴آن که مرا دوست نمی‌دارد، کلام مرا نگاه نخواهد داشت؛ و این کلام که می‌شنوید از من نیست، بلکه از پدری است که مرا فرستاده است.
۲۵«این چیزها را زمانی به شما گفتم که هنوز با شما هستم. ۲۶امّا آن مدافع، یعنی روح‌القدس، که پدر او را به نام من می‌فرستد، او همه چیز را به شما خواهد آموخت و هرآنچه من به شما گفتم، به یادتان خواهد آورد. ۲۷برای شما آرامش به جا می‌گذارم؛ آرامش خود را به شما می‌دهم. آنچه من به شما می‌دهم، نه چنان است که جهان به شما می‌دهد. دل شما مضطرب و هراسان نباشد. ۲۸شنیدید که به شما گفتم، ”من می‌روم، امّا باز نزد شما می‌آیم.“ اگر مرا دوست می‌داشتید، شادمان می‌شدید که نزد پدر می‌روم، زیرا پدر از من بزرگتر است. ۲۹اکنون این را پیش از وقوع به شما گفتم، تا چون واقع شود ایمان آورید. ۳۰فرصت چندانی باقی نمانده که با شما سخن بگویم، زیرا رئیس این جهان می‌آید. او هیچ قدرتی بر من ندارد؛ ۳۱امّا من کاری را می‌کنم که پدر به من فرمان داده است، تا جهان بداند که پدر را دوست می‌دارم. برخیزید، برویم.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.